کانسلیم چیست و نحوه استفاده از آن چگونه است؟

کانسلیم چیست و نحوه استفاده از آن چگونه است؟

کانسلیم (CANSLIM) یک استراتژی معاملاتی است که با استفاده از آن می توان سهام مستعد رشد در بازار را شناسایی و انتخاب نمود.

کار اصلی این سیستم شناسایی سهام‌هایی است که پتانسیل رشد بالایی دارند. استراتژی کانسلیم شامل بهره‌مندی از قوانین تجاری خاص در راستای تلاش برای خرید سهام، قبل از چند برابر شدن سود آن سهام و درعین‌حال محدود کردن ضرر است.

از روش کانسلیم به‌طور معمول در بازارهای به‌اصطلاح سریع و با نوسانات شدید استفاده می‌شود. دلیل این امر این است که کانسلیم به‌طور خاص یک استراتژی صعودی است و حرکات صعودی بازار را پیش‌بینی می‌کند.

کانسلیم با استراتژی‌های نزولی و یا استراتژی‌های کوتاه‌مدت بازار که در آن‌ها معامله‌گران معتقدند قیمت سهام کاهش می‌یابد، در تضاد است. یک سیستم نزولی به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا از طریق فروش و کاهش قیمت‌ها عمدتاً از سهام سود ببرند.

از منظر تئوری نیز استفاده از استراتژی کانسلیم در بازار شارپ صعودی منطقی‌تر است زیرا کانسلیم سهام بتا و با رشد بالا را خریداری می‌کند این بدین معناست که این روش معمولاً وقتی بازارها در حال صعود هستند بهترین عملکرد را دارد.

یکی از ویژگی‌های برجسته کانسلیم که آن را از سایر استراتژی‌های معامله‌گری متمایز می‌کند این است که در این روش هم از معیارهای تحلیل تکنیکال و هم معیارهای تحلیل بنیادی استفاده می‌شود.

در این مقاله سعی کرده‌ایم روش کانسلیم را معرفی کرده و چگونگی استفاده از این روش در بازار ایران را با شما به اشتراک بگذاریم. اما قبل از آن بیایید ابتدا نگاهی به خالق آن یعنی ویلیام جی اونیل براندازیم و روش مدنظر ایشان را تشریح کنیم.


ویلیام جی اونیل کیست؟


ویلیام-جی-اونیل

ویلیام جی اونیل در سال 1933 متولد شد. وی در سال 1958، پس از دریافت مدرک تجاری از دانشگاه متدیست جنوبی، در Hayden Stone & Co به‌عنوان کارگزار بورس شروع به کارکرد.

اونیل از استراتژی معاملاتی خود، یعنی همان کانسلیم CANSLIM، برای انتخاب سهام استفاده کرد. استراتژی CANSLIM O’Neil اساساً از سالهای اولیه ظهور آن تا به آلان، یکسان بوده است، به این معنی که نسخه‌ای که او در دهه 1950 استفاده کرد تقریباً معیارهای نسخه مدرن را دارد.

با تکیه‌ بر استراتژی CANSLIM، اونیل به سرعت شروع به گرفتن نتایج و عملکرد بهتر نسبت به همسالان خود در بازارهای مالی کرد. مدت کوتاهی پس از پیوستن به شرکت‌هایدن، اونیل به‌عنوان بهترین کارگزار بورس این شرکت تبدیل شد. در آن زمان اونیل به حدی موفق شد که تنها پنج سال پس از شروع کار با شرکت‌هایدن، تصمیم گرفت تا به‌طور مستقل شروع به کار کند.

پس‌ از آن، در سال 1963، اونیل ویلیام شرکت خود را تأسیس کرد. این شرکت به اجرای استراتژی معاملاتی کانسلیم اونیل ادامه داد و به موفقیت قابل‌توجهی دست‌یافت. فراتر از استراتژی CANSLIM ، اونیل و شرکتش به‌عنوان اولین استقبال‌کنندگان از فناوری‌های رایانه‌ای، توانستند در بین همتایان خود برجسته شوند.

شرکت ویلیام اونیل درواقع اولین شرکتی بود که یک پایگاه داده‌های کامپیوتری از اطلاعات امنیتی روزانه ایجاد کرد و بیش از 70،000 شرکت از سراسر جهان را ردیابی کرد. این شرکت تحقیقات جمع‌آوری‌شده از پایگاه داده خود را به سرمایه‌گذاران مختلف فروخت.


معرفی روش کانسلیم


در این استراتژی هفت پارامتر مختلف مورد بررسی قرار می گیرد که در ادامه به معرفی آن ها خواهیم پرداخت:

1- درآمد جاری (C: Current earnings)

برای بررسی درآمد جاری آخرین سود سه ماه شرکت مدنظرمان را مورد بررسی قرار می دهیم. اگر سود این سه ماه 20% رشد نسبت به مدت مشابه سال قبل را تجربه کرده باشد آنگاه این سهم گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است.

2- درآمدهای سالانه (A: Annual Earning)

طبق روش کانسلیم، باید شرکت هایی را انتخاب نمایید که در سه سال گذشته درآمد سالانه آن ها افزایش داشته باشد. بسته به موقعیت این میزان رشد متفاوت است اما به طوری کلی شرکتی مناسب سرمایه گذاری است که در آمد سالانه آن 25% یا بیشتر رشد کرده باشد.

3- محصول، خدمات یا مدیریت جدید(N: New Product, Service or management)

در این بخش شرکت ها باید محصول، خدمات یا مدیریت جدید داشته باشند تا از نظر روش کانسلیم در وضعیت مناسبی باشند.

  • شرکت هایی که طرح توسعه داشته باشند یا به دلیل تغییر مدیریت استراتژی های شرکت تغییر کند.

4- عرضه و تقاضا( S:Supply and demand)

نظریه عرضه و تقاضا یکی از اجزای اساسی مالی و اقتصادی است. در این بخش سهامی مدنظر قرار می گیرند که عرضه آن ها محدود باشد.

  • شرکت هایی که میزان سهام کمتری دارند گزینه های مناسب تری هستند.

5- رهبر یا پیرو( L: Leader or Laggard)

در این بخش پیشرو بودن یا پیرو بودن یک شرکت در صنعتی که فعالیت می کند مدنظر است.

6- نهاد پشتیبان یا حامی ( I: Institutional Sponsorship)

ششمین شرط در استراتژی کانسلیم بررسی سرمایه گذاران یا نهادهای پشتیبان آن سهم است. بررسی این مورد از آن جهت اهمیت دارد که افزایش قیمت سهم نیاز به پول زیاد دارد و تامین این پول توسط سرمایه گذاران و نهادهای پشتیبان امکان پذیر است.

7- جهت بازار (M: Market Direction)

آخرین معیار در نظر گرفتن جهت کلی بازار است. اگر سهمی شش مهیار قبلی را داشته باشد اما جهت بازار صعودی نباشد به احتمال زیاد معامله گر پول خود را از دست می دهد.


نحوه استفاده از روش کانسلیم


استفاده از روش کانسلیم

از آنجایی که شرایط بازار ایران متفاوت از بازاری است که روش کانسلیم برای آن طراحی شده است در این مقاله قصد داریم آن را به نحوی بومی سازی کنیم که بهترین نتیجه در بازار ایران را کسب نماییم. اگر علاقه‌مند به یادگیری تمام نکات و مزایای استراتژی کانسلیم هستید، در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

استراتژی کانسلیم، از هفت معیار اصلی تشکیل‌شده است. اما در بازار ایران ما هشت معیار را مورد بررسی قرار می دهیم.

یکی از مزایای مهم استراتژی کانسلیم این است که به‌مراتب بیشتر از سایر استراتژی‌های معامله‌گری در دسترس عموم معامله‌گران قرار دارد. برای تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا این استراتژی ارزش بکار گیری در سرمایه‌گذاری بر روی یک سهام را دارد یا خیر، یک معامله‌گر فقط باید چک لیستی که در ادامه میاوریم را قدم‌به‌قدم دنبال کند و اطمینان حاصل کند که هر یک از هفت معیار را برآورده کرده است.

1- روند سودآوری

اولین معیار استراتژی کانسلیم مبتنی بر آخرین سود سه‌ماهه شرکت است. در این بخش سود دوره‌های مختلف شرکت با یکدیگر مقایسه می‌شوند اگر میزان دوره‌های قبلی بیشتر باشد مشخص می‌شود که شرکت وضعیت مناسب و روبه‌رشدی دارد. روش کانسلیم شرکت‌ها را ملزم می‌کند که حداقل سود 18 تا 20 درصد سه‌ماهه جاری را به ازای هرماه افزایش دهند.

به‌عنوان‌مثال، اگر قصد بررسی درآمد هر سهم یک شرکت در سه‌ماهه اول 1400 را داشتید، باید آن را با درآمد سه‌ماهه چهارم سال 1399 مقایسه می‌کردید.

اگر رشد درآمد سه‌ماهه 16 درصد افزایش‌یافته بود، آن سهام گزینهٔ مناسبی برای سرمایه‌گذاری نیست. آستانه سود کمتر از 18 درصد، سرمایه‌گذاری بر روی آن شرکت را به‌عنوان یک گزینه برای سرمایه‌گذاری، رد می‌کند.

درآمدهای سه‌ماهه جاری به‌عنوان معیار کانسلیم لحاظ می‌شود؛ رشد درآمد سه‌ماهه جاری می‌تواند اطلاعات ارزشمندی در مورد یک شرکت ارائه دهد.

2- نرخ رشد

طبق روش کانسلیم، شما باید به دنبال سهام با رشد بالا باشید که در یک سال گذشته درآمد سالانه آن‌ها افزایش‌یافته است. به همین دلیل دومین موردی که بررسی می کنیم نرخ رشد شرکت است. در این بخش عملکرد شرکت در دوره اخیر را با دوره مشابه سال قبل مقایسه می‌کنیم.

از مقایسه این دو دوره عددی به دست می‌آید که نشان‌دهنده بهبود عملکرد یا افت عملکرد شرکت است. اگر شرکت مدنظر درحال‌رشد بود آنگاه عدد به دست آمده را با تورم مقایسه می کنیم اگر این عدد از تورم کشور بیشتر باشد یعنی وضعیت سهم مطلوب است.

3- روند فروش

سومین مورد، شاید مهم‌ترین مورد نیز باشد بررسی میزان فروش شرکت است زیرا مستقیماً با محصولات شرکت سروکار دارد و با استفاده از آن می‌توانیم گزارش فصل‌های بعدی شرکت را پیش‌بینی کنیم.

به کمک این روش وضعیت شرکت نسبت به ماه‌های مشابه در سال گذشته را بررسی می‌کنیم اگر روند فروش روبه‌رشد باشد احتمال اینکه شرکت در ماه‌های آتی موفق به ثبت رکوردهای بهتری شود نیز وجود دارد.

در این بخش توجه به پایدار بودن این روند بسیار مهم است. ممکن است شرکتی در یک دوره موفق به افزایش فروش شود اما این روند ادامه دار نباشد و رشد فروش شرکت متوقف شود.

4- محصول استراتژیک

چهارمین مورد مربوط به انتخاب محصول استراتژیک است. شرکت‌ها محصولات مختلفی تولید و به بازار عرضه می‌نمایند اما مهم‌ترین آن، محصولی است که بیشترین میزان فروش را به خود اختصاص داده است و تغییرات آن می‌تواند در آینده شرکت تأثیر مستقیم داشته باشد.

اگر شرکتی تنوع محصول کمی داشته باشد و یا وابستگی درآمدی بالایی به یک محصول داشته باشد ریسک سرمایه گذاری در این شرکت افزایش می یابد. زیرا با مختل شدن تولید یا فروش شرکت درآمد عملیاتی آن به شدت افت خواهد کرد. در نتیجه سودسازی شرکت کاهش می یابد.

5- نرخ فروش

پس از مشخص‌شدن محصول استراتژیک حالا نوبت آن می‌رسد که نرخ فروش در بازه‌های زمانی مختلف را بررسی نماییم. رشد این میزان نسبت به دوره‌های گذشته می‌تواند تأثیر مستقیم روی سود خالص شرکت داشته باشد.

روش تعیین نرخ فروش محصولات یکی از مهمترین پارامترهایی است که باید به آن توجه کنید. معمولا قیمت محصولات بر اساس یکی از روشهای زیر اعمال می گردد:

  1. قیمت های جهانی
  2. توسط شرکت ها
  3. نرخ گذاری توسط دولت

اگر شرکتی مشمول نرخ گذاری توسط دولت شود به احتمال فراوان با مشکل مواجه می شود و امکان زیان ده شدن آن وجود دارد پس بهتر است در هنگام خرید سهم به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشید.

6- میزان فروش

در این بخش به بررسی میزان فروش محصول استرتژیک می پردازیم. این موضوع به دو دلیل برای ما اهمیت دارد:

  • تغییر نرخ فروش چه تأثیری در میزان فروش دارد؟آیا بازار کشش افزایش قیمت را داشته یا به دلیل افزایش قیمت تقاضا در بازار کم شده و میزان فروش شرکت نیز کاهش یافته؟
  • آیا شرکت موفق به ورود به بازارهای جدید شده است؟

7- عملکرد حقیقی/حقوقی

بررسی این بخش به ما نشان می دهد در مقاطع مختلف بازار رفتار سهامداران یک سهم چگونه بوده است. به عنوان مثال در زمان کاهش قیمت آیا سهامدار با بازار همراه شده و شروع به فروش سهام خود کرده است یا از سهم حمایت کرده؟ رفتار سهامدار چه تاثیر بر قیمت سهم داشت؟

اگر وابستگی قیمت و رفتار سهامدارن زیاد است در زمان خرید بررسی این مورد ضروری است!

8- همبستگی با شاخص کل

در این قسمت به مقایسه رفتار شاخص کل در یکسال گذشته و نمودار قیمت سهم خواهیم پرداخت تا میزان وابستگی رفتار سهم به شاخص کل را محاسبه نماییم.

هرچه میزان این وابستگی بیشتر باشد ضرورت توجه به رفتار شاخص در زمان خرید یک سهم بیشتر می شود.


حرف آخر


روش کانسلیم یکی از پرکاربردترین روش هایی است که به وسیله آن می توان بنیاد یک سهم را بررسی کرد. استفاده از روش کانسلیم بیشتر مناسب افرادی است که تسلط یا وقت کافی برای انجام تحلیل های پیچیده بنیادی را ندارند ولی بررسی شرایط بنیادی سهم برای آن ها حائز اهمیت است.

برای مشاهده جدیدترین تحلیل ها، اخبار، مقالات آموزش بورس به وب سایت سیگنال مراجعه و یا اپلیکیشن سیگنال را دریافت نمایید.

پاسخ به Fannie لغو

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات کاربران