تورم چیست؟ علل بوجود آمدن تورم
تورم چیست؟
در معنای لغوی تورم به مثابه ورم کردن یا دمیده شدن است؛ اما در علم اقتصاد منظور از تورم، افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمتهاست. طبق نظریههای مختلف، تعریفهای متفاوتی از تورم وجود دارد اما به طور کلی، در حالت تورم، قیمتها به شکلی فزاینده و نامنظم افزایش پیدا میکنند. تا پیش از قرن 19 میلادی از واژه تورم برای نشان دادن افزایش حجم اسکناسهایی استفاده میکردند، که قابلیت تبدیل به طلا را نداشتند؛ اما از قرن نوزدهم به بعد، معنای تورم به مفهومی که امروزه ما با آن آشنایی داریم، تغییر پیدا کرد.
در ساده و مفهومترین تعریف ممکن؛ تورم یعنی، پرداخت پول بیشتر بابت خرید کالا و خدمات.
انواع تورم
در نظریههای اقتصادی، تورم زیر شاخه و انواع گوناگونی دارد که در ادامه، به شرح یکایک آنها خواهیم پرداخت؛ اما در حالت کلی، سه دسته بندی اصلی برای تورم ترسیم شده که شامل تورم خزنده، شدید و بسیار شدید میشود.
- تورم خزنده: منظور از تورم خزنده، تورمی است که در آن قیمتها به طور آرام و خفیف شروع به افزایش میکنند. در این نوع از تورم، قیمتها در طول سال نهایت تا سقف 8% رشد خواهند کرد.
- تورم شدید: تورم شدید، تازنده یا شتابان، تورمی است که با سرعت بیشتری باعث افزایش قیمتها میشود. این تورم در طول سال بین 15 تا 25 درصد تعریف شده است.
- تورم بسیار شدید: تورم شدید به معنای دو برابر شدن قیمتها در طول شش ماهه سال است یا تورمی که تنها در عرض یک ماه، اجناس را 50% افزایش قیمت داده. از این نوع تورم، با عناوینِ تورم افسارگسیخته، ابر تورم یا حتی فوق تورم هم یاد میکنند.
نحوه اندازه گیری تورم
برای آن که بتوان اندازه تورم را محاسبه کرد؛ در بازههای زمانی مشخص که ممکن است هفتگی، ماهانه یا سالیانه باشند؛ قیمت کالا و خدمات را در کل کشور مشخص کرده و اعلان مینمایند. دقیقترین دوره اندازهگیری تورم، دورههای کوتاه مدت هفتگی است. دولتها باید با رصد دقیق قیمتها در هر هفته، تورم را مورد سنجش قرار بدهند. با گرفتن میانگین از تورم چهار هفته متوالی، نرخ تورم ماهانه به دست خواهد آمد. به همین منوال با گرفتن میانگین از نرخ تورم 12 ماه سال، میانگین نرم تورم سالانه محاسبه میشود.
قیمت چه کالا و خدماتی در نرخ تورم محاسبه میشود؟
نرخ تورم نشان دهنده افزایش، کاهش یا ثبات قیمتهاست. معمولا قیمت کالا و خدماتی که از ضروریات زندگی مردم به شمار میروند، در نرخ تورم محاسبه میشوند. به این کالا و خدمات که به عنوان سبد شاخص و پایه شناخته میشوند، «سبد کالایی و خدماتی سنجش نرخ تورم» میگویند. این سبد شامل 359 قلم کالا و خدمات است که در 75 شهر مختلف ایران مورد ارزیابی قرار میگیرد.
علت وجود تورم در اقتصاد
طبق نظریه اقتصاددان معروف پروفسور کینز، دو دلیل عمده برای پیدایش تورم وجود دارد.
- کاهش عرضه کل: تولید و عرضه کالا یا خدماتی پایین آمده و کم شده است.
- افزایش تقاضای کل: کالا یا خدمات ارائه شده با استقبال فراوانی مواجه شده و تقاضا برای آن محصول یا خدمت بسیار زیاد شده است.
پول گرایان معتقدند، افزایش عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی، عمدهترین علت تورم است. طبق این نظریه، زمانی که حجم پول در حال گردش با عرضه خدمات و کالاها تناسب نداشته باشد، تورم به وجود خواهد آمد. به صورت کلی، همه اقتصاددانها عرضه پول و افزایش نقدینگی را ریشه تورم پایدار و طولانی مدت ارزیابی کردهاند؛ همچنین نبود تعادل میان درآمدها و هزینههای دولت. هر چه تورم بیشتر بشود، قدرت خرید یک واحد پول پایینتر خواهد آمد.
زمانی که هزینههای دولت از درآمدهای آن در بودجه سالانه بیشتر بشود، دولت به کسری بودجه خواهد خورد. اگر دولت برای تامین کسری خود، از بانک مرکزی یا فروش درآمدهای ارزی مثل نفت استفاده کند، پایه پولی و نقدینگی کل اقتصاد افزایش خواهد یافت. این افزایش نقدینگی، تورم را به بار خواهد آورد. انتظارات تورمی هم یکی دیگر از علل پیدایش و افزایش تورم هستند.
گاهی مردم بر اساس تجربیات خود از گذشته یا وجود نشانههایی در بازار، آینده نگری کرده و اقدام به خریدهای بیش از نیاز میکنند. در این حالت فروشندگان و تولیدکنندگان به امید افزایش قیمت، از فروش کالا و خدمات خود خودداری کرده و پشت سر این ماجرا با افزایش قیمت و تورم مواجه خواهیم بود.
عوامل اصلی در رشد تورم
- رشد نقدینگی
- رشد بیرویه قیمت ارز در دورههای زمانی کوتاه
- 3- بالا بودن هزینههای تولید، باعث ضعیف شدن صنعت تولید شده است. همچنین فشارهای وارد بر حوزه تجارت، موجب تضعیف تولید شدهاند.
- 4- متکی بودن اقتصاد ایران به نفت باعث میشود تا در نتیجه نوسان قیمت، درآمد کشور در وضعیتی بدون ثبات قرار داشته باشد.
پیامدهای ایجاد تورم
تورم هم مثل بسیاری از رویدادهای دیگر، شامل دو بعد مثبت و منفی است. مهمترین پیامدی که تورم در پی دارد، نحوه توزیع خواهد بود. در حالت تورم، توزیع به نفع اقشار پر درآمد صورت گرفته و به ضرر گروههای کم درآمد، فقیر و حقوق بگیر تمام خواهد شد. تورم به آنهایی که درآمدشان ثابت است ضربه زده و توان خرید آنها را روز به روز پایینتر خواهد آورد؛ اما در مقابل به نفع کسانی تمام میشود که درآمد متغییر داشته و با ایجاد تورم و افزایش قیمتها، کالا و خدمت خود را با قیمت بیشتر ارائه میکنند.
می توانید گزارش بازار سهام و سایر حجم های مشکوک را هر روز در کانال سیگنال به آدرس signal_tahlil (تحلیل با سیگنال) مشاهده کنید.
علاوه بر آثار اقتصادی، تورم بر متغییرهای کلان اقتصادی هم اثرگذار خواهد بود؛ چرا که این مسئله ارتباط تنگاتگ و مستقیمی با زندگی آدمهای حاضر در جامعه دارد. ثبات سیاسی و اقتصادی کشورها از طریق شاخصهای گوناگونی مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت که تورم، یکی از مهمترین این شاخسهاست؛ به طوری که بسیاری از نامزدهای ریاست جمهوری در کشورهای در حال توسعه همچون ایران، با شعار و وعده کنترل و پایین آوردن روند قیمتها و کاهش تورم، سر کار میآیند.
افزایش تورم و اثرات کوتاه مدت بر بازار بورس
به طور کلی، اثر نرخ تورم بر عملکرد بازار در کوتاه مدت، مثبت است. گاهی در شرایطی که تورم متوسط وجود دارد، چنین احساس میشود که سودآوری بیشتر شده؛ در صورتی که چنین نیست و تنها، سود اسمی تحت تاثیر تورم افزایش پیدا کرده است. این افزایش سود اسمی به دلیل جبران کاهش سود حقیقی به وجود میآید. بنابراین، با افزایش این نرخ، سود تقسیمی شرکتها و قیمت سهام بالا( آموزش بورس از طریق مقالات، پادکست و ویدئوهای آن) خواهد رفت. زمانی که تورم در کوتاه مدت افزایش پیدا میکند، سرمایهگذاران با توجه به ریسک بالای نگهداری پول و کاهش ارزش آن، تمایل کمتری به نگهداری پول داشته و به دنبال کاهش حجم نقدینگی خواهند افتاد.
به همین دلیل، در چنین شرایطی یکی از بهترین گزینههای سرمایهگذاری، خرید سهام است؛ هرچند که خرید سهام هم سپر مقاوم و کاملا ایمنی در برابر تورم به حساب نمیآید. با ادامهدار شدنِ چنین رویهای، تقاضا برای خرید سهام بیشتر خواهد شد. افزایش تقاضا هم مساوی با بالا رفتن قیمت سهام خواهد بود. همین مسئله موجب برانگیخته شدن انگیزه سرمایهگذاری در شرکتها میشود. در این شرایط شرکتها با انتشار سهام، منابع مالی مورد نیاز برای سرمایهگذاری در آینده را فراهم میکنند.
نکته اول:
این نکته را هم در نظر داشته باشید که با افزایش تورم، دو نسبتِ ارزش مبادلات به کل ارزش جاری بازار و نسبتِ تعداد سهام مبادله شده به کل سهام منتشر شده در بازار، میتواند باعث افزایش نقدینگی بازار سهام بشود. نقدینگی بازار سهام، نماینگر عملکرد بازار است؛ بنابراین میتوان از این موضوع چنین برداشت کرد، که اثر تورم بر عملکر بازار سهام، در دورههای کوتاه مدت، در کشور ایران مثبت ارزیابی میشود.
نکته دوم:
بیاعتمادی سرمایهگذارها نسبت به دیگر بازارهایی مثل طلا، ارز و مسکن، از جمله اثرات مثبت افزایش نرخ بر بازار سهام در کوتاه مدت است. این بیاعتمادی از مواردی همچون نوسانات زیاد و ضریب نقد شوندگی پایین نشات گرفته است. به همین واسطه، سرمایهگذاران معتقدند که بازار سهام ایران برای سرمایهگذاریهای کوتاه مدت جواب میدهد و در مقابل تورم به عنوان پوششی مناسب، انتخاب شود.
افزایش تورم و اثرات بلند مدت بر بازار بورس
قیمت کالاها و خدمات در بلند مدت افزایش پیدا میکند. در این حالت اگر افزایش تولید وجود نداشته باشد، یا کیفیت محصولات در حد قابل قبول نباشد؛ ارزش ذاتی سهام و رقم فروش شرکتها بالا خواهد رفت. بازده اسمی شرکتها در چنین وضعیتی، شاخصی ضعیف به حساب خواهد آمد. از سوی دیگر افزایش نرخ قیمتها، باعث بالا رفتن قیمت مواد اولیه و مورد نیاز تولید و در نتیجه گرانی و بالا رفتن قیمت محصول نهایی خواهد شد. این یعنی میزان تورم بر قیمت سهام، به میزان افزایش قیمت کلا، خدمات، مواد اولیه و هزینهها بستگی دارد.
از طرف دیگر، با افزایش قیمت و نرخ تورم آن هم در فاصله زمانی که بین سرمایهگذاری و بهره برداری وجود دارد و سود حاصل آمده، قدرت خرید کمتر خواهد بود. در این حالت، بازده واقعی سرمایهگذاری، کمتر از بازده مورد انتظار خواهد بود. مورد دیگر این که، شرایط تورمی باعث کاهش قدرت خرید مردم و کاهش فرصت و تقاضا برای سرمایهگذاری خواهد شد.
به تبع این اتفاقات پس انداز در بورس اوراق بهادار هم کاهش یافته و شاخص سهام پایین میآید. با افزایش نرخ تورم، افزایش نرخ بهره بازار نیز اجتناب ناپذیر است و به همین علت نرخ بازده مورد انتظار سهام داران با تغییری مثبت مواجه خواهد شد. به این ترتیب، یکی دیگر از اثرات تورم در بلند مدت بیثباتی سود و بازده است.