طلا دچار تغییر رژیم شده است

بازار طلا همواره یکی از جذابترین بازارها برای معاملهگران جهانی بوده است. دلیل این امر آن است که طلا یک ابزار معاملاتی بسیار قدیمی است که از هزاران سال پیش تا امروز معامله میشود و نقش پررنگی در زندگی بشر دارد.
اما اخیرا شاهد آن هستیم که معاملهگران زیادی در تشخیص درست حرکت طلا دچار اشتباه میشوند و زیان میکنند. دلیل این امر آن است که طلا دیگر با محرکهای سنتی حرکت نمیکند و درحال تغییر رژیم است.
در ادامه به عوامل جدیدی که منجر به این تغییر رژیم شده است میپردازیم.
قطع ارتباط با نرخ بهره واقعی
شناسایی دقیق عواملی که قیمت طلا را هدایت میکنند، همواره دشوار بوده است. اما یکی از روابطی که طی ۲۵ سال گذشته نسبتاً پایدار باقی مانده، رابطه معکوس بین طلا و نرخ بهره واقعی (تعدیلشده با تورم) است.
طلا فاقد بازدهی نقدی است و نگهداری آن با هزینههایی همچون هزینه بیمه و هزینه ذخیرهسازی همراه است. به همین دلیل، میتوان گفت «بازدهی درآمدی» طلا منفی است، و همین موضوع باعث میشود قیمت طلا به نرخ بهره واقعی بسیار حساس باشد.
به طور خلاصه میتوان گفت، وقتی نرخ واقعی افزایش مییابد، هزینه فرصت نگهداری طلا بیشتر میشود و جذابیت آن کاهش مییابد و برعکس، با کاهش نرخ بهره واقعی، طلا جذابتر میشود.
از اواخر دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۲۱، این رابطه منطقی و نسبتاً باثبات بوده است. دورههای کاهش نرخ بهره واقعی – که معمولاً با استفاده از بازده اوراق خزانه آمریکا (TIPS) سنجیده میشود – معمولاً به نفع طلا بودهاند.
اما از سال ۲۰۲۲، این الگو بهشدت تضعیف شده است. در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ نرخ بهره واقعی بهشدت افزایش یافت چرا که بانکها تلاش میکردند با افزایش نرخ بهره تورم را مهار کنند اما در همین زمان، قیمت طلا همچنان مقاوم باقی ماند. اخیراً نیز با وجود ثبات در نرخهای واقعی، طلا مجدداً افزایش یافته است.
آمار هم تأیید میکند: ضریب همبستگی بین طلا و نرخهای واقعی که تا پیش از ۲۰۲۲ حدود ۷۰–۸۰٪ بود، اکنون به زیر ۱۰٪ رسیده است.
عوامل جدید در رژیم جدید؟
طلا، همچون سایر داراییها، تحت تأثیر عرضه و تقاضاست. اما از آنجا که عرضه طلا نسبتاً ثابت و کمانعطاف است (تولید جهانی از سال ۲۰۱۰ سالانه فقط ۲٪ رشد داشته)، تمرکز عمدتاً بر متغیرهای سمت تقاضا است.
تقاضای طلا از محلهای متعددی ناشی میشود اما سه دلیل مهم برای تقاضای طلا عبارت است از:
- ذخیره ارزش
- دارایی ذخیره بانکهای مرکزی
- ابزار تنوعبخشی به سبد دارایی
این ویژگیها طلا را خاص کرده و نیازمند چارچوب تحلیلی متفاوتی است. عواملی که تقاضا برای طلا را تعیین میکنند، معمولاً بسته به شرایط کلان اقتصادی متفاوتاند.
با تضعیف رابطه سنتی بین طلا و نرخ بهره واقعی، بهنظر میرسد اکنون نیروهای جدیدی در حال هدایت بازار طلا هستند. درک اینکه «خریدار» کیست و چرا میخرد، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
بانکهای مرکزی: خریداران بزرگ، مقاوم به قیمت
در سالهای اخیر، بانکهای مرکزی به یکی از مهمترین منابع تقاضا برای طلا تبدیل شدهاند — خریدارانی که نسبت به قیمت حساسیت کمتری دارند.
این بازگشت به طلا تا حدی از ملاحظات ژئوپلیتیکی ناشی میشود، بهویژه پس از مسدود شدن داراییهای ارزی روسیه در سال ۲۰۲۲ که نشان داد ذخایر دلاری تا چه اندازه آسیبپذیرند.
از آن زمان، بانکهای مرکزی – بهویژه در بازارهای نوظهور – بهدنبال تنوعبخشی به ذخایر خود بودهاند و بهتدریج سهم طلا را در سبد ارزی خود افزایش دادهاند.
از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴، خرید خالص سالانه طلا توسط بانکهای مرکزی بیش از ۱۰۰۰ تن بوده – یعنی دو برابر میانگین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱.
طبق یک نظرسنجی از ۷۲ بانک مرکزی توسط «شورای جهانی طلا»، ۹۵٪ آنها پیشبینی کردهاند که میزان ذخایر طلای بخش رسمی در سال آینده افزایش خواهد یافت.
عوامل ساختاری دیگر: تنوع سبد و حفظ ارزش
دو عامل بلندمدت دیگر نیز در حال تقویت تقاضای طلا هستند:
- تنوعبخشی به سبد داراییها
- جایگزین ذخیره ارزش در برابر دلار
کاهش نقش رهبری جهانی آمریکا – بهویژه تحت دولت ترامپ که بیشتر بر مسائل داخلی تمرکز دارد – با افزایش درگیریهای منطقهای و بیثباتی ژئوپلیتیکی همراه شده است.
در این فضای متشتت و با سطح بالای بدهی دولتها و ابهام درباره جایگاه آتی دلار آمریکا در نظام بینالملل، طلا بهعنوان یک دارایی امن، مستقل و غیرسیاسی، جذابیت بیشتری پیدا کرده است.
بنابراین، کاهش قدرت توضیحدهی نرخ بهره واقعی، نشاندهندهی این است که نیروهای جایگزین و جدیدی اکنون بر بازار طلا اثر میگذارند.
جمعبندی سرمایهگذاری
طلا از معدود داراییهایی است که نظرات درباره آن دو قطبی است.
بهدلیل نداشتن بازده نقدی، نمیتوان آن را با روشهای مرسوم ارزشگذاری کرد؛ اما با این حال، نقش آن بهعنوان پناهگاه امن و جایگزین ارزهای رسمی، همواره جذاب بوده است.
طلا همچنین بهخاطر همبستگی پایین با سهام، ابزاری عالی برای تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری است، بهویژه در دو سناریو:
- زمانی که اقتصاد یا بازارهای مالی دچار بحران شدید شوند
- زمانی که سهام و اوراق قرضه با هم در یک جهت حرکت کنند (حالتی که در گذشته نادر بود اما اکنون رایجتر شده)
در مجموع، تیم تحلیل سیگنال توصیه میکند که طلا بیشتر برای سرمایهگذاری بلندمدت و راهبردی مناسب است تا معاملاتی و کوتاهمدت. چون پیشبینی زمان جهش قیمتی یا رخدادهای جهانیای که موجب آن میشوند، بسیار دشوار است.
در عوض، داشتن یک موقعیت بلندمدت در طلا، ممکن است در زمانهای بحران یا تورم بالا، بیشترین محافظت را از سبد سرمایه فراهم کند.