تصویر پاییزی بازار کار ایران و روایتهای متناقض
نرخ بیکاری یکی از آمارهایی است که عدد آن میتواند گمراهکننده باشد و در صورتیکه به شکل درستی توضیح داده نشود، حتی ممکن است تحولات بازار کار را خلاف واقع جلوه دهد. اساسا کاهش یا افزایش نرخ بیکاری وقتی معنی و مفهوم پیدا میکند که آنرا در کنار آمار نرخ مشارکت اقتصادی ببینیم.
به طور خلاصه، نرخ مشارکت اقتصادی بیانگر درصدی از جمعیت در سن کار است که یا شاغلاند و یا جویای کار هستند. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، در حال حاضر تقریبا 65 میلیون و 400 هزار نفر در سن کار هستند. از این تعداد، 26 میلیون و 935 هزار نفر جمعیت فعال هستند. بنابراین نرخ مشارکت معادل 41.2 درصد است(نرخ مشارکت از نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت در سن کار بدست میآید). همچنین، تعداد 38 میلیون و 500 هزار نفر در زمره جمعیت غیرفعال قرار دارند.
جمعیت غیرفعال به گروهی از افراد گفته میشود که از یافتن شغل ناامید شدهاند و یا به هر دلیل دیگری، در بازار کار جویای شغل نیستند. این افراد در محاسبه نرخ بیکاری نیز لحاظ نمیشود.
سیگنال گمراهکننده کاهش نرخ بیکاری
بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری از عدد 7.5 درصد در تابستان 1403 به 7.2 درصد در پاییز 1403 رسیده است. اگرچه نرخ بیکاری کاهش یافته اما به دلایلی که در ادامه ذکر خواهد شد لزوما خبر خوشحالکنندهای نیست.
اگر در جزئیات آمار دقیقتر شویم، کاهش نرخ بیکاری به دلیل کاهش نرخ مشارکت اقتصادی بوده است، بنابراین بخشی از جامعه اساسا انگیزهای برای کار کردن نداشتهاند و به نوعی از بازار کار نا امید و خارج شدهاند. این افراد در محاسبات مربوطه به نرخ بیکاری نیز منظور نمیشوند. این موضوع باعث شده تا نرخ بیکاری پایینتر نشان داده شود.
همچنین، به دلیل اثرات فصلی، عموما در فصل پاییز نرخ مشارکت نسبت به تابستان کاهش مییابد و این موضوع تا حدی کاهش نرخ بیکاری را نیز رقم زده است. بنابراین، کاهش نرخ بیکاری نه به دلیل بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش میزان اشتغال؛ بلکه به دلیل ناامیدی افراد از یافتن شغل مناسب و کاهش نرخ مشارکت بوده است. نمودار پایین، کاهش نرخ مشارکت در پاییز نسبت به تابستان را نشان میدهد.
به طور کلی، در هفت سال اخیر به واسطه کاهش تولید و کوچکتر شدن اقتصاد ایران، به مرور زمان بازار کار نیز محدودتر شده و بسیاری از افراد از بازار کار خارج شدهاند. این موضوع باعث شد تا نرخ بیکاری نیز تا حدی کاهش یابد. نمودار پایین روند نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ بیکاری را در همین بازهی زمانی به تصویر میکشد.
مطابق نمودار فوق، نرخ مشارکت اقتصادی از عدد 45.2 درصد به 41.2 درصد کاهش یافته و در همین مدت، نرخ بیکاری نیز از حوالی 12 درصد به 7.2 درصد رسیده است. این موضوع نشان میدهد که در این مدت تعداد زیادی از افراد از بازار کار خارج شدهاند و دیگر جویای کار نیستند.
نکته قابل ذکر این است که حتی نرخ مشارکت و نرخ اشتغال نیز معیارهای دقیقی نیستند، زیرا نمیتوانند کیفیت مشاغل ایجاد شده را به خوبی منعکس کنند. به عنوان مثال اگر شخصی حتی یک ساعت در هفته مشغول بهکار شود نیز شاغل محسوب میشود و نرخ مشارکت و نرخ اشتغال را افزایش میدهد، در حالیکه یک ساعت کار در هفته، ارزشافزوده آنچنانی در اقتصاد ایجاد نمیکند. بنابراین، اینکه چه تعداد مشاغل با چه میزان ساعت کار ایجاد شدهاند، بسیار حائز اهمیت است.
بازار کار در استانها
اگر در جزئیات آمار استانها دقیقتر شویم، در اکثر استانها به دلیل کاهش نرخ مشارکت، نرخ بیکاری نیز کاهش یافته است. استان اصفهان بیشترین کاهش نرخ مشارکت را داشته و متقابلا، نرخ بیکاری آن نیز به میزان بیشتری کاهش یافته است. جدول پایین میزان کاهش نرخ مشارکت و نرخ بیکاری برخی از این استانها در بازهی زمانی یکسال منتهی به پاییز 1403 را نشان میدهد.
در این بین، در دو استان خراسان شمالی و گلستان، علیرغم کاهش نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری افزایش یافته است. به بیان دقیقتر، در این دو استان تعدادی از افراد از بازار کار خارج شدهاند و اساسا به دنبال شغل نبودهاند؛ چرا که امیدی به یافتن شغل نداشتهاند. مابقی افراد نیز اگرچه در جستوجوی کار بودهاند، اما نهایتا نتوانستهاند مشغول بهکار شوند و به گروه بیکاران اضافه شدهاند.
اما در شش استان وضعیت بازار کار مطلوب بوده و با وجود افزایش نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری کاهش یافته است. به تعبیر دیگر، در این استانها، علاوه بر اینکه استقبال از بازار کار افزایش یافته، تعداد زیادی از افراد نیز توانستهاند مشغول بهکار شوند و از این طریق نرخ بیکاری نیز کاهش یافته است. جدول ذیل جزئیات آمار این استان را نشان میدهد.