تحلیلی بر روایت‌های متناقض از اقتصاد ایران

تحلیلی بر روایت‌های متناقض از اقتصاد ایران

طی چند روز اخیر، بعد از انتشار آخرین آمار بانک جهانی در خصوص تولید ناخالص داخلی(یا همان GDP)، کشورهای مختلف، تفسیرهای متفاوت و بعضا متناقضی از آمار مربوط به GDP ایران صورت گرفته است. در ادامه سعی داریم به واکاوی دقیق‌تر آمار منتشر شده بپردازیم.

تولید ناخالص داخلی به زبان ساده، معادل کل کالاها و خدمات ایجاد شده در بازه‌ی زمانی یکساله در کشور است. مطابق گزارش بانک جهانی تولید ناخالص داخلی ایران به قیمت جاری، طی یک دهه گذشته(2010 الی 2020) از رقم 486 میلیارد دلار به 191 میلیارد دلار در سال 2020 کاهش یافته است. در وهله اول، این‌طور به نظر می‌رسد که اقتصاد ایران با انقباض 60 درصدی طی یک‌دهه‌ی اخیر مواجه شده است؛ اما این تمام ماجرا نیست.

روند روزانه و رصد لحظه‌ای انواع بازارهای مالی در کانال تلگرامی تحلیل با سیگنال

بر هیچ اقتصاددانی پوشیده نیست که GDP به قیمت جاری(یا همان قیمت بازار) نمی‌تواند معیار مناسبی برای ترسیم روند و تحولات اقتصاد کشورها باشد. بانک جهانی برای اینکه بتواند GDP ایران را با سایر کشورها مقایسه نماید ناچارا مقدار GDP ایران را بر قیمت دلار تقسیم می‌کند و درواقع این‌کار برای GDP تمامی کشورها انجام می‌شود. و ایراد از همین‌جا نشات می‌گیرد.

از آنجائیکه عمده کشورهای توسعه‌نیافته؛ من‌جمله ایران، عمدتا با جهش‌های ارزی مواجه می‌شوند، بنابراین به یکباره مقدار کل GDP محاسبه شده توسط بانک جهانی دچار افت خواهد شد؛ زیرا با هر جهش ارزی، مقدار کل GDP بر حسب دلار با کاهش مواجه می‌شود. نمودار1 نشان از همین موضوع دارد.

مطابق نمودار فوق، بیشترین افت GDP ایران طی سه الی چهار سال اخیر رخ داده است. اگرچه بخشی از این موضوع به کاهش تولید و درنتیجه رشد منفی در اقتصاد ایران طی سه سال اخیر بازمی‌گردد؛ اما آنچه باعث کاهش شدید این عدد شده، افزایش قیمت دلار-که در مخرج کسر قرار می‌گیرد-بوده است.

این کاهش شدید باعث شده تا GDP ایران بلکه شکل ملموسی پایین‌تر از GDP سایر کشورهای همسایه قرار بگیرد. نمودار2 این مهم را به خوبی به تصویر می‌کشد.

مطابق نمودار فوق، GDP  ترکیه و عربستان در سال 2020، هرکدام بیش از 3.5 برابر GDP  ایران است. حتی GDP  پاکستان نیز بالاتر از ایران قرار گرفته است؛ اما همانطور که بالاتر هم ذکر گردید، آنچه که باعث شده تا GDP ایران تا این حد و حتی پایین‌تر از پاکستان قرار بگیرد، به نحوه‌ی محاسبه‌ی بانک جهانی از GDP  به قیمت جاری باز می‌گردد.

آیا در واقعیت، اقتصاد ایران یک‌سوم شده است؟

سوال اساسی این است که چه معیاری می‌تواند GDP واقعی کشورها را نشان دهد؟ اگر GDP به قیمت جاری، معیار مناسبی برای به تصویر کشیدن تولید و اقتصاد کشورها نیست، شاخص جایگزین چیست؟

بانک جهانی برای پاسخ به این سوال، دو شاخص دیگر را معرفی می‌کند:

1-محاسبه GDP  بر حسب قیمت‌های سال پایه
2-محاسبه GDP بر اساس معیار برابری قدرت خرید.

اولی در واقع میزان تغییر تولید را نشان می‌دهد. به زبان دیگر، این شاخص تغییر قیمت‌ها را به طور کامل حذف می‌کند و معیار خوبی برای سنجش میزان تولید در طی زمان است. اما ایراد این شاخص عدم امکان مقایسه میان کشورهای مختلف است.

از این‌رو، بانک جهانی معیار دیگری تحت عنوان GDP  بر حسب برابری قدرت خرید را معرفی می‌نماید. این معیار سبد یکسانی از کالاها و خدمات را انتخاب می‌کند و میزان واحد پول لازم در هر کشور برای خرید سبد مزبور را محاسبه می‌نماید و بر همین اساس، ارزش واحدهای پولی در مقایسه با سایر ارزها را اندازه‌گیری می‌کند.

بنابراین، در این روش تخمین ارزش هر واحد پولی مستقل از آنچه دولت‌ها به شکل دستوری تعیین می‌کنند، برآورد می‌شود. به عنوان مثال، فرض کنید اگر ارزش سبد مزبور در آمریکا معادل 100 دلار باشد و همین سبد در ایران معادل ده میلیون ریال باشد، بنابراین ارزش هر دلار آمریکا معادل 100 هزار ریال(10 هزار تومان) ایران است. این رقم، لزوما با آنچه توسط دولت یا بازار تعیین می‌شود، یکسان نیست.ِا آ

نمودار3 سری‌زمانی تولید ناخالص داخلی ایران بر حسب برابری قدرت خرید به قیمت سال پایه 2017 طی یک دهه‌ی اخیر را به تصویر می‌کشد.

مطابق نمودار فوق، GDP ایران طی بازه‌ی زمانی یک دهه‌ی اخیر تقریبا ثابت بوده است( اگرچه معادل 2.5 درصد رشد مثبت را به ثبت رسانده اما این عدد برای یک دهه عملا هیچ است. به ویژه که در همین دهه، ایران با رشد جمعیت همراه بوده و جمعیت آن از حدودا 75 میلیون نفر در سال 1390 به بیش از 80 میلیون نفر رسیده است)

بنابراین، افزایش نامتناسب جمعیت و GDP ایران، درآمد سرانه(نسبت GDP به جمعیت) را با کاهش مواجه کرده و این بدین معنی است که رفاه هر نفر ایرانی در دهه‌ی مزبور کاهش یافته است. این درحالی است که کشورهایی همچون ترکیه روند صعودی را طی کرده‌اند. اگر بر اساس شاخص GDP بر حسب برابری قدرت خرید، کشورهای نمودار2 را به مقایسه بگذاریم، نتایج واقعی‌تری بدست می‌آید. نمودار4(نمودار پایین) به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد.

مطابق نمودار فوق، GDP ترکیه در سال 2020 تقریبا 2.3 برابر GDP ایران بوده و GDP عربستان حدودا 1.5 برابر GDP ایران است. این عدد با اعدادی که از نمودار 2 بدست می‌آید(3.5 برابر) اختلاف قابل توجهی دارد. همچنین بر اساس شاخص برابری قدرت خرید، GDP پاکستان برخلاف نمودار2، پایین‌تر از GDP ایران قرار می‌گیرد.

نکته‌ی دیگری که حائز اهمیت است، این است که اگر GDP را بر حسب معیار برابری قدرت خرید محاسبه نمائیم، نتایج بدست آمده با خروجی آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و بانک مرکزی نیز تناسب زیادی دارد. بر اساس آمار این دو نهاد رشد اقتصادی ایران طی یک دهه اخیر حدودا بین یک الی دو درصد بوده که بسیار نزدیک به خروجی آمار بانک جهانی است.

با همه‌ی این اوصاف، به طور کلی متاسفانه ایران از رقبای منطقه‌ای خود عقب افتاده است و کشورهایی همچون ترکیه و پاکستان با سرعت بالایی در حال رشد هستند.

برای مشاهده روزانه تحلیل و بررسی بازار مسکن به وب سایت سیگنال مراجعه و یا اپلیکیشن سیگنال را دریافت نمایید.

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات کاربران