حذف فولاد و سیمان از بورس کالا؟ / داستان همیشگی ضرر سهامدار در میان تایید و تکذیبها
وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد: فولاد و سیمان باید از بورس کالا خارج شوند تا مسکن ارزان بسازیم.
بورس آشفته شد و رئیس سازمان بورس این موضوع را تکذیب کرد و بر ساز و کار اصولی بورس تاکید کرد. در نهایت مثل همیشه در میان این تایید و تکذیبها، این سهامدار بود که متضرر شد.
بازار برای شروع روند صعودی خود به ورود پولی نیاز دارد که حالا با توجه به ریسکها و خبرهای ضد و نقیض، منتظر ثبات است.
بورس در ماههای اخیر محل آزمون و خطای سیاستگذار بوده و تصمیمهای بدون پشتوانه و گاهاً آنی سبب شده تا نااطمینانی همچنان روی بورس سایه بیندازد؛ تصمیماتی مانند تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها و حالا داستان خروج فولاد و سیمان از بورس کالا.
داستان از آنجایی شروع شد که مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی، 30 شهریورماه عرضه فولاد و سیمان در بورس کالا را عامل گرانی آنها دانست و خروج مصالح ساختمانی از بورس کالا را راهحل کاهش قیمت مسکن عنوان کرد.
وزیر راه و شهرسازی در صحبتهای بعدی خود اعلام کرد که برای کاهش قیمت سیمان و فولاد مذاکراتی را با وزیر صمت انجام داده و وزارت صمت مسئول تأمین فولاد و سیمان با قیمت مناسبتر برای پروژه نهضت ملی مسکن شده است.
اخیراً مجید عشقی، رئیس بازار بورس و اوراق بهادار، قضیه خروج این محصولات از بورس را منتفی اعلام کرد.
او وجود یکسری انتقادات مانند نحوه تعیین قیمت پایه را تایید کرد و برسی آنها در جلسات کارشناسی را پیشنهاد کرد.
او همچنین برخی ایرادات وارده را ناشی از عدم آشنایی افراد با سازوکارهای بازار سرمایه و بورس کالا دانست.
امروز پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز اعلام کرد:
اظهارنظرهایی که در مورد خروج کالا از بورس کالا است، مدنظر ما نیست. قیمت سیمان بعد از عرضه در بورس کالا شفاف شده است و قبل از عرضه این کالاها در بورس کالا رانتهایی بود.
یکی از مهمترین نکاتی که کارشناسان مختلف به آن اشاره کردهاند، تاثیر ساز و کارهای بورس در ایجاد شفافیت در مکانیسم عرضه و تقاضا بوده است.
همینطور بهنظر میرسد خروج سیمان و فولاد از بورس و قیمتگذاری دستوری آنها باعث به وجودآمدن اختلاف قیمتی میشود که زمینه فعالیت دلالها را فراهم میکند.
در نهایت تصمیمگیری بدون برسیهای کارشناسی و به صورت ناگهانی، به پاشنه آشیل بازار سرمایه در ماههای اخیر تبدیل شده و مانع رشدهای بیشتر شاخص شده است.
استفاده از سیاستهای صحیح و خطا توسط سیاستگذار نیز یکی از مهمترین عوامل کاهش اعتماد به بازار سرمایه است.