چه کسانی روی گسل‌های ارومیه رژه می‌روند و چرا؟

چه کسانی روی گسل‌های ارومیه رژه می‌روند و چرا؟
خلاصه اخبار

تهران- ایرنا- از دید کارشناسان مسائل سیاسی، مردم طی سال‌ها خود اصلی‌ترین نگهبان انسجام ملی در رنگین‌کمان غیرسیاسی قومیت‌ها و مذاهب بوده‌اند اما سوداگری‌های سیاسی آفتی پیش روی این وحدت در کثرت بوده است.

نخستین روزهای سال در مناطق غربی کشور به خصوص ارومیه شاهد رخدادهایی بودیم که نگرانی‌هایی در زمینه آسیب دیدن وحدت ملی و انسجام مدنی به بار آورد. ماجرا به اجرای برنامه نوروزی هموطنان کرد در روز سه شنبه (28 اسفند) در منطقه نوروزگاه ارومیه بود که امسال پرجمعیت‌تر و پرانعکاس‌تر در رسانه‌ها و فضای مجازی بود. این مراسم به دلیل برخی حواشی چون پوشش برخی زنان و دختران در رقص محلی آیین «هه‌لپرکی»، لباس خاکی برخی حاضران، تعدادی پرچم تجزیه طلبانه، نزدیکی به ایام شهادت امام علی(ع) و نیز موج‌سازی و موج‌سواری رسانه‌های بیرونی با حساسیت هموطنان ترک زبان همراه شد و البته به رغم مجوز مسئولان، برخی هشدارهای تند درباره برگزاری برنامه قبل از آن، به حضور مخاطبان در برنامه افزود.

در مقابل، جمعه 1 فروردین، شب 21 رمضان و همزمان با سالروز شهادت امام علی (ع) تجمعی با عنوان گردهمایی علویان ارومیه برگزار و در جواب تجمع نوروزگاه ارومیه تلقی شد و در این تجمع، تعدادی شعارهای قومیتی سردادند و در نهایت با دخالت نیروی انتظامی این تحرکات خاتمه یافت.

حالا در روزهایی که کشور شرایطی پیچیده و حساس را از نظر منطقه‌ای و بین‌المللی سپری می‌کند، افتادن در دام تحریکات قومی و مذهبی بستر بروز تهدیدات و آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر است که دو تن از کارشناسان مسائل سیاسی-امنیتی در گفت‌وگو با پژوهشگر ایرنا درباره آن سخن گفته‌اند.
فلاحت پیشه: خط قرمز تمام اقوام اصیل ایرانی، موجودیتی به اسم ایران‌زمین است و به رغم اینکه این اقوام سنت‌ها و آداب خاص خودشان را پاس می‌دارند، ولی هرگاه جریانی به سمت سیاست‌های تجزیه‌طلبانه رفته یا شعارهای تجزیه‌طلبانه داده، خیلی زود این جریانات توسط خود مردم کنار زده شده‌اند

گزارش پیش رو حاصل گفت‌وگو با «حشمت الله فلاحت پیشه» عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و نیز «مصطفی فروزان» جامعه‌شناس سیاسی است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

اقوام ایرانی و خط قرمز تجزیه‌طلبی

نماینده ادوار مجلس در ابتدا با اشاره به اینکه «سنت‌های اصیل ایرانی همواره بر دوش اقوام ایرانی حفظ شده است» درباره زمینه‌های بروز رخدادهایی مانند آنچه اخیرا شاهد بودیم اظهار می‌دارد: یکی از ویژگی‌های ایران‌زمین این است که همواره در کوران تحولات، تجاوزات، جنگ‌ها و بی‌مهری‌های مختلف، این اقوام و زبان‌های مختلف در ایران بودند که مانع از این شدند که موجودیتی به اسم ایران‌زمین دچار چالش و تضعیف شود.

اتفاقی که افتاده این است که به طور مشخص یک سری از آداب و سنت‌های نوروز توسط اقوام مختلف در ایران دوباره در حال احیا شدن است و اتفاقا کشور مدیون اقوامی است که اینگونه سنت‌های باستانی کشور را حفظ می‌کنند. در طرف مقابل ما می‌بینیم که همواره گروه‌ها و جریاناتی بوده‌اند که سعی کرده‌اند از این رنگین کمان قومی و هویتی ایران برای تجزیه کشور سوءاستفاده کنند.

من معتقدم که خط قرمز تمام اقوام اصیل ایرانی، موجودیتی به اسم ایران‌زمین است و به رغم اینکه این اقوام سنت‌ها و آداب خاص خودشان را پاس می‌دارند، ولی هرگاه هر جریانی به سمت سیاست‌های تجزیه‌طلبانه رفته یا شعارهای تجزیه‌طلبانه داده، خیلی زود این جریانات توسط خود مردم کنار زده شده‌اند.

چه کسانی روی گسل‌های ارومیه رژه می‌روند و چرا؟
حشمت الله فلاحت پیشه عضو هیات علمی دانشگاه علامه

چنین جریانات تجزیه‌طلبانه‌ای را ما بعد از جنگ جهانی دوم در ایران داشتیم که خود مردمان کرد و ترک ایران بودند که مانع تجزیه کشور شدند. بعد از آن هم به‌ ویژه بعد از انقلاب دیدیم جریانات تجزیه‌طلبانه مختلفی شکل گرفت که باز هم با واکنش منفی مردم مواجه شد. اقوام ایرانی می‌دانند که با ایران است که در دنیا می‌توانند به شناسنامه خودشان افتخار کنند و این یک واقعیت است.

فروزان: همواره در جایی مثل ارومیه، عامه مردم علی‌رغم تفاوت‌های قومی و دینی با سماحت، مدارا و احترام متقابل، زندگی مسالمت‌آمیز توام با صلح و آرامش در کنار یکدیگر داشته‌اند

دوگانه‌ای خطرناک پیش روی شادی ملت

فلاحت پیشه در ادامه می‌گوید: واقعیت دومی که وجود دارد این است که به هر حال کسی نمی‌تواند مانع شادی مردم شود. اتفاقی که در سالیان اخیر شکل گرفته این است که به هر حال بخشی از سنن شاد کشور دوباره در حال احیا شدن است و این شادی فقط شادی‌ای است که در درون فرهنگ ایرانی دارد صورت می‌گیرد و هر استفاده دوگانه‌ای از این شادی محکوم است.

جریانات ارتجاعی و افراطی که مخالف شادی مردم هستند، عملا به کیان این مملکت و زیست شاد این مملکت در ایران آسیب می‌زنند. به هر حال خانواده‌ای که در آن لبخند وجود دارد، این خانواده دچار فروپاشی نمی‌شود. کشوری که در آن مردمان شاد زندگی می‌کنند، این کشور همواره می‌تواند پویایی خود را حفظ کند. من معتقدم هرگونه مقابله با شادی به ضرر کشور تمام می‌شود. در سوی دیگر هم هرگونه سوءاستفاده از شادی در راستای اقدامات تجزیه‌طلبانه محکوم است.

به هر حال مردمان در ایام خاص می‌آیند و شادی می‌کنند. ایران کشوری است که در آن ایرانیت و اسلامیت دو بخش اصلی فرهنگ ایران است. حتی در قوانین برنامه توسعه هم بند اول تمام برنامه‌های توسعه ایران تاکید بر دو بعد اسلامیت و ایرانیت است و توجه به سیاست‌های فرهنگی با حفظ این دو بخش فرهنگی است. لذا مردم هم به هر حال سعی کرده‌اند همواره حرمت‌های متقابل اسلامی و ایرانی را در این فرهنگ حفظ کنند و به جای اینکه تلاقی صورت بگیرد، از آن برای همزیستی استفاده کنند.

در برابر رنگین کمان غیرسیاسی کشور، مسئولان از سوگیری سیاسی دوری کنند

به گفته این استاد دانشگاه، سال آینده روز نخست سال نو مصادف است با روز عید فطر و طبیعتا در چنین روزی می‌توانیم یک جشن مضاعف را در پیش داشته باشیم. این‌ها واقعیاتی است که وجود دارد و در سمت دیگر به هر حال متاسفانه برخی از مسئولان سابق و حال کشور بدون توجه به این واقعیت به گونه‌ای عمل می‌کنند که منجر به سوءاستفاده‌های قومی و تفرقه‌افکنانه شده و این کار به نظر من قابل دفاع نیست .

«اعتقادم بر این است که به هر حال دولت آقای پزشکیان در شرایط کنونی می‌تواند و می‌توانست بهتر عمل کند. من نمی‌خواهم موضوع را انتخاباتی کنم، ولی به هر حال رای آقای پزشکیان در شرایطی شکل گرفت که پیوندهای بی‌سابقه بین کردها و ترک‌ها در کشور به نفع ایشان شکل گرفت و اقوام دیگر مثل اقوام بلوچ و دیگران هم در این مسیر به هر حال رای که داشتند، این نشان دهنده یک رنگین کمان غیرسیاسی در کشور بود.»

فلاحت پیشه: مسئولان که هر کدام ممکن است خودشان اصالتا کرد، ترک، بلوچ یا بخشی از اقوام دیگر کشور باشند، باید نگاه ملی به موضوعات داشته باشند و به جای جبهه‌گیری قومی و زبانی سعی کنند به عنوان عامل وحدت‌بخش عمل کنند

در چنین شرایطی مسئولان دولت که به هر حال، هر کدام ممکن است خودشان اصالتا کرد، ترک، بلوچ یا بخشی از اقوام دیگر کشور باشند، باید یک نگاه ملی به این موضوعات داشته باشند و به جای جبهه‌گیری قومی و زبانی سعی کنند به عنوان یک عامل وحدت‌بخش عمل کنند.

سوداگری سیاسی به قیمت از هم‌ گسیختگی اجتماعی

مصطفی فروزان درباره دلایل تحریک گسل‌های قومی و مذهبی به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: از منظر جامعه‌شناختی، جامعه ایرانی جامعه‌ای پر تحرک، جوان و سرشار از انرژی و در عین حال مبتلا به انواع تناقض‌ها و تضادهایی است که در لحظه‌های مختلف امکان و مجال بروز و ظهورشان وجود دارد؛ شکاف‌هایی که البته در جوامعی که گذار از سنت به مدرنیته در آن‌ها حل‌نشده باقی مانده، طبیعی است. اما آنچه می‌تواند منشا نگرانی و توجه باشد، تعمیق یافتن روزافزون این شکاف‌ها، بحرانی شدن آن و به تبع چنین وضع نابسامانی، تهدیداتی است که متوجه امنیت ملی و شالوده زیست مسالمت‌آمیز شهروندان و زندگی متعارف و تعاملات عادی و روزمرگی‌های آنان است.

آنچه در ارومیه شاهد آن بودیم حاکی از زنده و بالنده بودن جامعه و خودآگاهی نسبت به تحولات پیرامون خود است، لکن آنچه مایه دغدغه و نگرانی است سوار شدن بدخواهان ملت ایران و نیز تغافل و جهل برخی عناصر و کنشگران داخلی است که هر یک از زوایه و نظرگاهی متفاوت بر خواسته‌ها و مطالبات غیرمنطقی و نامشروع و نیز تشدید شکاف‌ها و گسل‌های اجتماعی دامن می‌زنند.

چه کسانی روی گسل‌های ارومیه رژه می‌روند و چرا؟
مصطفی فروزان جامعه‌شناس سیاسی

طبیعی است هدف خصم خارجی برهم زدن امنیت و وحدت ملی و سرزمینی ایران و فروپاشی و ایجاد اخلال و برهم زدن نظم و آرامش جامعه است، اما برخی نیروها و عناصر داخلی نیز عموما از روی کم‌دانشی و نبود آگاهی نسبت به منطق مناسبات زیست در دنیای مدرن و به دلیل سوداگری در به دست آوردن قدرت و مواهب اقتصادی، ساحتی را فراهم می‌سازند که به چند قطبی شدن جامعه و از هم‌ گسیختگی اجتماعی و تضعیف پایه‌های انسجام و چسبندگی درونی دولت-ملت منجر می‌گردد.

ارومیه مصداق وجود کثرت و نیل به وحدت

«اصلی‌ترین تهدیدها و تبعات اصطکاک‌های قومی و مذهبی در کشور چیست؟»؛ این جامعه‌شناس سیاسی این پرسش را چنین پاسخ می‌دهد: آنچه تجربه زیسته و برآیند تحولات تاریخی است به ما نشان می‌دهد همواره در جایی مثل ارومیه، عامه مردم علی‌رغم تفاوت‌های قومی، نژادی و دینی و مذهبی با سماحت، مدارا و احترام متقابل، زندگی مسالمت‌آمیز توام با صلح و آرامش در کنار یکدیگر داشته‌اند.

فروزان: اگر مکانیزم‌هایی برای توافق و مفاهمه و منطقی برای پذیرش تفاوت‌ها و نگرش‌های مختلف نباشد و ادراکی از امر ملی و سرنوشت مشترک میان ما به وجود نیاید، راه برای هر بیگانه و بدخواهی هموار می‌شود تا کثرت در وحدت جامعه ایرانی را به کثرت در جدال و دشمنی مبدل سازد

ارومیه مصداق و مثالی مناسب برای وجود کثرت و نیل به وحدت است. مردم عادی با یکدیگر وصلت می‌کنند، بده و بستان اقتصادی و معاملات تجاری و بازرگانی دارند. مفهوم بازار در ارومیه مفهومی زنده و جذاب از سهله و سمحه است. آحاد مردم در غم و سوگواری و جشن و شادی ‌های همدیگر فعالانه و همدلانه مشارکت می‌کنند و آگاهانه این تنوع را فرصتی برای تعالی فردی و اجتماعی خود می‌دانند. اما وقتی همین تفاوت‌های فرهنگی به ایدئولوژی و منطقی برای رقابت سیاسی تبدیل می‌گردد منجر به افتراق و جدایی، کینه و آسیب رسیدن به اعتماد عمومی می‌شود.

بالطبع اگر دولت‌های متخاصم، گروه‌ها و یا کنشگرانی به صورت هدفمند دست به چنین تحرکاتی می‌زنند، وظیفه هر سیاستگذار و حکمرانی است که با آن مقابله کند. اما این گونه نیست که همه مسئولیت متوجه هسته سخت قدرت باشد. بخش مهمی از چنین رسالتی متوجه جامعه مدنی است که باید از منافع ملی و اسلوب‌های قوام بخش ملی و میهنی صیانت و پاسداری کند.

طبیعی است در نگاه اول، ریشه‌های تاریخی و آنچه در گذشته‌های دور و نزدیک رخ داده، می‌تواند در شکل‌گیری حافظه جمعی یک ملت موثر باشد. خاطره جنگ‌ها و منازعاتی که در گذر زمان رخ داده، می‌تواند به فعال شدن گسل‌هایی بیانجامد که به حس نفرت و انتقام‌جویی اقوام و گروه‌ها از یکدیگر منتهی شود.

اگر مفهوم صلح به عنوان منطقی اجتناب‌ناپذیر و ضروری در مناسبات بین انسان‌ها فهم نشود، جنگ و درگیری بنیاد و حیثیت مقام آدمی را برباد می‌دهد. بی‌ثباتی سیاسی و وضعیت نابسامان اقتصادی نیز شکاف‌های مستقل دیگری است که می‌تواند به فعال شدن و تشدید دیگر شکاف‌ها کمک کند. گسل‌ها قابلیت اثرگذاری و اثرپذیری از یکدیگر را دارند. اگر قدرت سیاسی و دولت در مفهوم عام آن و از سوی دیگر جامعه مدنی نتوانند به زبان مشترکی برای حل و فصل مشکلات و معضل‌های اجتماعی نائل شوند، کشور و نهاد حکمرانی گرفتار وضعیتی خواهد شد که توان و ظرفیت فلسفی و وجودی آن فرسوده و به مرور زمان هویت و کارکرد خود را از دست خواهد داد؛ شرایطی که در نظریه‌های علوم سیاسی از آن به دولت ضعیف در کنار ملت ضعیف تعبیر می‌شود.

برای گذار از جماعت‌گرایی به جامعه

فروزان در پاسخ به این پرسش که در مواجهه با رخدادهایی از این دست چه باید کرد؟ می‌گوید: در جوامع مدرن و توسعه‌یافته، حاکمیت قانون، به رسمیت شناخته شدن حقوق شهروندی، دموکراسی و رقابت آزاد و نیز مشارکت مردم در انتخابات، فعالیت احزاب و در نگاهی کلی احترام به تکثر فرهنگی و نیز ارزشی که مناسبات اجتماعی نسبت به جایگاه فردیت، سبک زندگی انسان و رواداری نسبت به نگرش‌ها و تفاوت‌ها دارد، نقطه ثقل و کانونی برای وحدت و انسجام جامعه به حساب می‌آید.

از بعد از نهضت مشروطه ایرانی‌ها در مسیری گام نهاده‌اند که از قوم و قبیلگی و جماعت‌گرایی به جامعه و از عشیره و طایفه به مفهوم ملت تحول عینی و معنایی یافته‌اند. قطعا ایجاد فرصت‌های برابر در انتخاب کردن و انتخاب شدن در ساختار قدرت و انتفاع عموم مردم از منابع و امکانات کشور در امر آموزش، تحصیل و کسب و کارهایی که منجر به بهبود منزلت اجتماعی انسان‌ها می‌شود، می‌تواند به همگرایی و انسجام درونی منجر گردد.

جامعه‌ای بالغ و رشید است که امکان گفت‌وگو در آن مهیا باشد. اگر مکانیزم‌هایی برای توافق و مفاهمه و منطقی برای پذیرش تفاوت‌ها و نگرش‌های مختلف نباشد و ادراکی از امر ملی و سرنوشت مشترک میان ما به وجود نیاید راه برای هر بیگانه و بدخواهی هموار می‌شود تا کثرت در وحدت جامعه ایرانی را به کثرت در جدال و دشمنی مبدل سازد.

منبع: ایرنا

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خطا در بارگزاری کپچا