نفوذ سیاست در ارزهای دیجیتال
دنیای اقتصاد :
بیتکوین بهعنوان اولین ارز دیجیتال بازار، با هدف حذف واسطهها، تمرکززدایی پول و ارائه یک سیستم مالی شفاف و غیرقابل کنترل توسط دولتها و بانک مرکزی معرفی شد. بنابراین ارزهای دیجیتال فعالیت خود را بهعنوان پاسخی به مشکلات سیستمهای مالی سنتی و متمرکز آغاز کردند و تا به امروز این موضوع بهعنوان پایه و اساس فعالیت رمزارزها باقی مانده است. به همین دلیل بسیاری از کاربران ارزهای دیجیتال را یک فناوری نوین برای بازگرداندن کنترل مالی به دست مردم و دور زدن مقررات سختگیرانه بانکی میدیدند.
گسترش بلاکچین و ظهور هزاران پروژه جذاب و متنوع نیز امید به وقوع یک انقلاب مالی در جهان را تقویت کرد. با گذشت زمان و عدم اثربخشی محدودیت و ممنوعیتها برای جلوگیری از گسترش استفاده و محبوبیت رمزارزها، سیاستمداران و بسیاری از قانونگذاران در کشورهای مختلف جهان افزایش نفوذ و کنترل بر این بازار را هدف خود قرار دادند. درحالیکه در ابتدا شرکتهای بزرگ فناوری و برخی موسسات مالی کوچک در بازار رمزارزها فعالیت داشتند، به مرور زمان بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری و حتی دولتها نیز به این بازار وارد شده و به دنبال راههایی برای استفاده یا قانونگذاری این صنعت هستند.
راهاندازی صندوقهای قابل معامله بورسی ارزهای دیجیتال در بورس بزرگ آمریکا، ورود شرکتهای بزرگ مانند بلک راک و سرمایهگذاریهای میلیاردی شرکتهایی نظیر تسلا در بیتکوین، نشان داده است که بازار ارزهای دیجیتال دیگر یک اکوسیستم مستقل و حاشیهای نیست و بخشی از نظام مالی جهانی به شمار میرود. امروزه، ارزهای دیجیتال از یک پدیده غیرمتمرکز و آزادیخواهانه در حال تبدیل شدن به ابزاری برای سرمایهگذاری سازمانی و حتی سیاستگذاری اقتصادی هستند. شرایطی که میتواند نگاهها به این داراییهای دیجیتال تغییر دهد و مزایا و معایب خود را برای فعالان این بازار مالی نوین به همراه داشته باشد.
تاثیرات مثبت سرمایهگذاران نهادی
امروزه ورود سرمایهگذاران نهادی به بازار ارزهای دیجیتال بهویژه شرکتهای بزرگی مانند بلک راک، جیپی مورگان و فیدلیتی تاثیرات چشمگیری در افزایش اعتبار و پذیرش عمومی ارزهای دیجیتال داشته است. این در حالی است که تا چند سال پیش، بسیاری از موسسات مالی سنتی، بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال را بهعنوان یک دارایی پرریسک شناسایی میکنند و آن را مناسب سرمایهگذاری و استفاده نمیدیدند. اما به مرور زمان و با افزایش ارزش بازار و گسترش کاربردهای بلاکچین، نگاه این موسسات به بازار تغییر کرده است. هماکنون علاوه بر اینکه این سازمانها برخی از بزرگترین دارندگان بیتکوین و ارزهای دیجیتال به شمار میروند، بلکه ابزارهای مالی مرتبط با آن مانند صندوقهای قابل معامله بورسی را نیز توسعه میدهند. در این بین سیاست و قانونگذاری نیز نقش مهمی در افزایش حضور و اهمیت سرمایهگذاران نهادی در بازار داشته است. در یکی از مهمترین اتفاقات، در ابتدای سال2024 دولت آمریکا با راهاندازی صندوقهای قابل معامله اسپات بیتکوین در بورس و اوراق بهادار موافقت کرد که باعث شد تا در بزرگترین بورس جهان، خرید و فروش بیتکوین با قیمت لحظهای امکانپذیر شود.
این رویداد نشان داد که ارزهای دیجیتال بهاندازه کافی مشروعیت یافتهاند که بهعنوان یک دارایی سرمایهگذاری قانونی در نظر گرفته شوند. پس از این تاییدیه، سرمایهگذاران نهادی میلیاردها دلار به این بازار تزریق کردند که باعث افزایش قیمت بیتکوین و تقویت احساسات مثبت در جامعه شد. این شرایط همچنین باعث شده است تا شرکتها و دولتها نیز استفاده از فناوری بلاکچین را در مدلهای اقتصادی خود بپذیرند. در حال حاضر، بانکهای سنتی در حال آزمایش استفاده از استیبلکوینها برای پرداختهای بینالمللی هستند و برخی کشورها از جمله ایران، رمزارز ملی خود را نیز توسعه میدهند. از دیگر مزایای حضور سرمایهگذاران نهادی، افزایش حجم معاملات و نقدینگی در بازار است.
زمانی که صندوقهای سرمایهگذاری، بانکها و سایر موسسات مالی وارد این حوزه میشوند، تقاضای زیادی برای ارزهای دیجیتال ایجاد میشود و این باعث رشد بازار و کاهش نوسانات آن خواهد شد. بااینحال، افزایش نقدینگی لزوما به معنی پایداری کامل بازار نیست. بازار ارزهای دیجیتال همچنان تحت تاثیر اخبار و سیاستهای کلان اقتصادی قرار دارد و در برخی مواقع، به رویدادهای جهانی واکنشهای شدیدی نشان میدهد. اما در مقایسه با گذشته، تاثیر این نوسانات کاهش یافته و باعث شده است که این بازار برای سرمایهگذاران بزرگ و حرفهای جذابتر شود.
چالشها و معایب نفوذ سیاست در بازار
افزایش نقش و فعالیت سرمایهگذاران نهادی و سیاست در بازار ارزهای دیجیتال در کنار مزایای خود، برخی معایب و چالشها را نیز به دنبال داشته است. یکی از مهمترین چالشها، تغییر ماهیت غیرمتمرکز بازار ارزهای دیجیتال است. ارزهای دیجیتال با هدف دوری از دولتها و بانکهای مرکزی ایجاد شدند؛ اما با ورود سیاستمداران و نهادهای دولتی به این بازار امکان دارد که مفهوم تمرکززدایی به خطر بیفتد.
طی چند سال گذشته دیده شده است که آمریکا با ایجاد مقررات و محدودیتهای جدید، در تلاش است تا کنترل بیشتری بر بازار ارزهای دیجیتال پیدا کند؛ در نتیجه این روند، شرکتهای عرضهکننده استیبلکوین مانند تتر تحت نظارتهای شدیدی قرار گرفتهاند و صرافیهای رمزارز با محدودیتها و جریمههای مختلفی مواجه شدهاند. علاوه بر این، نظارت دولتها و نهادهای مالی بر ارزهای دیجیتال میتواند به افزایش هزینههای معاملاتی و پیچیدگیهای قانونی منجر شود. این موضوع میتواند چالشهای سرمایهگذاران خرد و پروژههای نوپا را افزایش داده و بازار را به سمتی ببرد که فقط نهادهای بزرگ و موسسات مالی قادر به حضور فعال در آن باشند.
نشانههای اولیه این روند در بازار ایران نیز دیده میشود و به نظر میرسد که قانونگذاری رمزارزها در کشور به جای تمرکز بر امنیت سرمایهگذاران و ایجاد شفافیت برای فعالان، به سمت محدودیتهای بیشتر و نظارتهای سختگیرانه حرکت میکند. در نتیجه، صرافیهای ارز دیجیتال بهعنوان بزرگترین پلتفرمهای مالی رمزارزی در کشور در چند سال گذشته با محدودیتهای مختلفی از جمله کاهش سقف واریز و برداشت مواجه شدهاند. در آخرین رویداد، نقض حریم خصوصی کاربران نیز از این پلتفرمهای معاملاتی خواسته شده است و تلاشها برای دسترسی به تمام دادهها و اطلاعات صرافیها دیده میشود. پس از انتخابات اخیر آمریکا و پیروزی دونالد ترامپ، یکی دیگر از چالشهای نفوذ سیاست در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی دیده میشود؛ رمزارزها میتوانند به ابزاری برای تبلیغ اشخاص و فریب کاربران توسط سیاستمداران تبدیل شوند و در جدیدترین نمونه، راهاندازی میمکوین ترامپ و همسر او ضررهای قابل توجهی برای بسیاری از سرمایهگذاران رقم زد. از زمانی که محبوبیت ارزهای دیجیتال با سرعت بیشتری رشد کرد،
قابل پیشبینی بود که دولتها این بازار را به حال خود رها نخواهند کرد و دیر یا زود، کنترل و نفوذ بر این بازار اعمال خواهد شد. روندی که اخیرا سرعت بیشتری پیدا کرده است و با توجه به روندهای کنونی و افزایش نفوذ دولتها در بازار ارزهای دیجیتال، در آینده نزدیک این بازار ممکن است تحت تاثیر مقررات و سیاستهای دولتی بیشتری قرار گیرد. هرچند لازم به ذکر است که افزایش نقش سرمایهگذاران نهادی و سیاستمداران در بازار ارزهای دیجیتال میتواند فرصتهای جدید سرمایهگذاری و رشد بازار را نیز به دنبال داشته باشد.
افزایش پذیرش، نقدینگی و شفافیت قانونی همگی اخبار مثبتی برای بازار و فعالان به شمار میروند و میتوانند جذابیت بازار ارزهای دیجیتال را برای سرمایهگذاری و فعالیت افزایش دهند. در این بین، روند قانونگذاری از اهمیت زیادی برخوردار است. قانونگذاری اشتباه و بدنام کردن بازار با عرضه میمکوینها توسط سیاستمداران، کمکی به ارزهای دیجیتال و گسترش فناوری بلاکچین نخواهد کرد و حتی میتواند بهعنوان مانعی برای ورود بیشتر سرمایه به بازار عمل کند. همچنین سرمایهگذاران و معاملهگران رمزارزها باید توجه بیشتری به عوامل جدید رقم زننده نوسانات قیمتی مانند سخنان سیاستمداران فعال در بازار ارزهای دیجیتال داشته باشند. غیرقابل انکار است که صحنه سیاست جهانی امروزه به عامل مهمی در افزایش و کاهش قیمت ارزهای دیجیتال تبدیل شده است و سرمایهگذاران باید از ریسکها و فرصتهای این موضوع غافل نشوند.
منبع: دنیای اقتصاد