مسقط، میدان صبر و سنجش: تقابل هوشمندی ایرانی و راهبرد آمریکایی

مسقط، میدان صبر و سنجش: تقابل هوشمندی ایرانی و راهبرد آمریکایی
خلاصه اخبار

تهران-ایرنا- مسقط امروز بیش از یک پایتخت خاورمیانه‌ای، صحنه‌ای از تقابل دو نگاه به جهان است؛ نگاه عقلانی-استقلال‌محور ایران در برابر راهبرد مداخله‌گرانه و منفعت‌طلبانه آمریکا. آزمونی که نه‌تنها در سکوت سالن‌های مذاکره، بلکه در چشم‌های ناظر ملت‌ها، بازیگران منطقه، و تاریخ آینده به قضاوت گذاشته خواهد شد.

در سکوت وزیدن نسیم‌های بهاری خلیج فارس و میان معماری صبور عمان، بار دیگر مسقط به صحنه‌ای از مهم‌ترین رخدادهای دیپلماتیک منطقه بدل شده است. جایی که تاریخ، صبر، و هوشمندی در برابر استراتژی، فشار و معامله‌گری صف‌آرایی می‌کنند. این‌بار، ایران و آمریکا در آستانه دور دوم گفت‌وگوهایی قرار گرفته‌اند که نه‌تنها بر آینده روابط دوجانبه، که بر سرنوشت نظم منطقه‌ای نیز سایه خواهند انداخت.

دور نخست مذاکرات که با میانجی‌گری فعال عمان برگزار شد، با رضایت نسبی طرفین به پایان رسید؛ نشانه‌ای محتاطانه از گشوده‌شدن روزنه‌ای در دیوار بلند بی‌اعتمادی. و اکنون، مسقط، نه تنها پایتختی آرام در حاشیه خلیج همیشه فارس، بلکه میدانی استراتژیک برای سنجش اراده‌ها، عقلانیت‌ها، و اولویت‌هاست.

تقابل دو راهبرد: شطرنج آرام، اهداف بزرگ

در یک سوی میز، جمهوری اسلامی ایران قرار دارد؛ بازیگری که با بهره‌گیری از تجربه غنی دیپلماسی چندجانبه، از برجام تا مذاکرات بغداد و دوحه، با احتیاط، اما جسورانه به میدان آمده است. تهران، با شناخت دقیق از معادلات منطقه‌ای و جهانی، بر اهرم‌هایی چون ظرفیت هسته‌ای، عمق راهبردی در منطقه، و انسجام درونی تیم مذاکره‌کننده خود تکیه کرده است.

در سوی دیگر، آمریکای تحت رهبری دونالد ترامپ ایستاده است؛ سیاست‌مداری با پیشینه‌ای پرتنش در قبال ایران، که رویکرد فشار حداکثری را در دوره نخست ریاست‌جمهوری خود بنیان گذاشت. بازگشت او به قدرت، نه‌تنها یادآور روزهای خروج از برجام است، بلکه بار دیگر این پرسش کلیدی را زنده کرده که آیا آمریکا به‌دنبال توافقی نوین است، یا صرفاً بازتولید همان راهبرد فشار و فرسایش؟

ترامپ، با شخصیت غیرقابل پیش‌بینی خود، مذاکره را نه صرفاً فرایندی دیپلماتیک، بلکه بخشی از نمایش قدرت و موفقیت در صحنه داخلی آمریکا می‌داند. تصمیم‌های ناگهانی، تاکید بر معامله‌گری صرف، و بی‌اعتمادی ریشه‌دار نسبت به توافقات چندجانبه، بخشی از بافت رفتاری تیم مذاکره‌کننده آمریکا را شکل می‌دهد.

عمان، میانجی آرام اما مؤثر

در این میانه، نقش عمان به‌عنوان میانجی بی‌طرف، بار دیگر برجسته شده است. کشوری که در سال‌های گذشته، در مذاکرات منتهی به برجام، نقشی کلیدی ایفا کرد و اکنون با بهره‌گیری از همان اعتبار و اعتماد، میزبان دور تازه‌ای از گفت‌وگوها شده است.

آرامش سیاسی، موقعیت ژئوپلیتیک خاص، و روابط متوازن با هر دو طرف، عمان را به بازیگری تبدیل کرده که می‌تواند فضای گفتگورا از تنش‌های جهانی مصون دارد. اما این میدان نیز، با تمام آرامشش، تنها در صورتی ثمربخش خواهد بود که دو طرف، اراده واقعی برای حل مناقشه داشته باشند.

سناریوهای پیش‌رو: توافق یا تشدید تقابل؟

چشم‌انداز مذاکرات مسقط، اگرچه با نشانه‌هایی از واقع‌گرایی همراه است، اما همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در سناریویی خوش‌بینانه، توافقی هرچند محدود می‌تواند راه را برای کاهش تحریم‌ها، احیای مسیر تعامل اقتصادی ایران با جهان، و کاستن از تنش‌های منطقه‌ای هموار سازد.

اما در سوی دیگر، در صورت شکست مذاکرات یا پافشاری هر طرف بر مواضع حداکثری، مسیر می‌تواند به‌سمت تشدید فشار، افزایش ناامنی‌های منطقه‌ای، و کاهش فرصت‌های دیپلماسی پیش برود. تصمیم نهایی، همچون همیشه، در گرو اراده سیاسی واقعی، نه صرفاً تاکتیک‌های تبلیغاتی، خواهد بود.

مسقط امروز بیش از یک پایتخت خاورمیانه‌ای، صحنه‌ای از تقابل دو نگاه به جهان است؛ نگاه عقلانی-استقلال‌محور ایران در برابر راهبرد مداخله‌گرانه و منفعت‌طلبانه آمریکا. آزمونی که نه‌تنها در سکوت سالن‌های مذاکره، بلکه در چشم‌های ناظر ملت‌ها، بازیگران منطقه، و تاریخ آینده به قضاوت گذاشته خواهد شد.

آیا این میدان، طلوع افق تفاهمی را رقم خواهد زد، یا پژواکی دیگر از سکوتی فرساینده در تالار دیپلماسی خواهد بود؟

* سید کامران یگانگی، عضو هیات علمی دانشگاه

منبع: ایرنا