مساله فلسطین؛ سنگ محک تعهد دینی مسلمانان جهان

مساله فلسطین؛ سنگ محک تعهد دینی مسلمانان جهان
خلاصه اخبار

تهران- ایرنا- مساله فلسطین، فقط یک مساله‌ سیاسی نیست؛ بلکه امری عمیقاً انسانی، ایمانی و الهی و سنگ محک تعهد دینی، عدالت‌خواهی و انسانیّت مسلمانان جهان هست.

بحران فلسطین، این زخم کهنه‌ جهان اسلام، طی دو سال اخیر وارد مرحله‌ای تازه از خشونت و ظلم بی‌سابقه شده است. تجاوزات رژیم اشغالگر صهیونیستی به سرزمین فلسطین و کشتار بی‌رحمانه‌ بیش از 50 هزار انسان بی‌گناه که بسیاری از آن‌ها زنان، کودکان و غیرنظامیان‌اند، قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد؛ به‌ویژه قلب هر مسلمانی که خود را پیرو دینی می‌داند که پیامبرش رحمةٌ للعالمین خوانده شده است.

با وجود وسعت این فاجعه و ابعاد انسانی و دینی آن، واکنش بسیاری از دولت‌های اسلامی و حتی برخی جوامع مسلمان، با آن‌چه از آموزه‌های قرآنی و سنت نبوی انتظار می‌رود، فاصله‌ای آشکار دارد. در چنین شرایطی، رجوع دوباره و ژرف‌نگرانه به قرآن و سنت، به عنوان دو منبع اصلی هدایت در اسلام، ضرورتی انکارناپذیر است.

در این یادداشت به دنبال آن هستم تا با نگاهی تحلیلی و مستند به متون قرآنی و روایی، رویکرد اسلام نسبت به مساله‌ صلح و جنگ با ظالم، وضعیت ستمکار و ستم دیده و همچنین مسئولیت فردی و جمعی مسلمانان در برابر ستم را واکاوی کنم. پرسش‌های محوری، آن است که قرآن و سنت چه نگاهی به جنگ و صلح دارد؟ چه تصویری از عاقبت ستمگران ارائه می‌دهند؟ چه وظایفی را برای مظلومان ترسیم می‌کنند؟ و مهم‌تر از آن، چه مسئولیت‌هایی بر دوش مسلمانانی نهاده‌اند که شاهد چنین ظلمی هستند اما اراده‌ کافی برای مقابله با آن از خود نشان نمی‌دهند؟

جنگ و صلح در پرتو قرآن و سنت

اسلام، دین عقلانیت، رحمت و عدالت است؛ دینی که اساس آن بر اصلاح، تفاهم و برادری میان انسان‌ها نهاده شده و جنگ را نه یک ارزش، بلکه امری تحمیلی، اضطراری و ناپسند می‌داند. از منظر اسلام، اصل بر صلح است و جنگ تنها در مواردی مجاز شمرده شده که تمامی راه‌های مسالمت‌آمیز گفت‌وگو و تعامل مسدود گشته و دشمن، ستم‌پیشه‌گی و تجاوز را پیشه کرده است.

قرآن کریم، با زبانی رسا و انسانی، انسان‌ها را به برابری، هم‌زیستی و عدالت فرا می‌خواند. آیه‌ شریفه‌ اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَةٌ فَاَصْلِحُوا بَینَ اَخَوَیْکمْ (سوره حجرات، آیه 10) نه تنها مؤمنان را برادر می‌خواند، بلکه اصلاح میان آنان را واجب می‌شمارد. این اصل، حتی فراتر از مرز ایمان می‌رود؛ چنان‌که خداوند در آیه هشتم سوره‌ ممتحنه می‌فرماید لا یَنْهَاکمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ… اَن تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیهِمْ… در این نگاه، نیکی و عدالت، حتی در برابر غیرهم‌کیشان، جایگاه والا دارد.

پیامبر اکرم (ص) نیز در برخورد با اهل ذمه، مرزهای بی‌سابقه‌ای از اخلاق و انسانیت را ترسیم کرده و فرموده است «من آذی ذمیّاً فقد آذانی»؛ آزار رساندن به غیرمسلمان در قلمرو اسلامی، برابر با آزار پیامبر است. در آموزه‌های حضرت علی (ع) نیز تاکید فراوانی بر مهرورزی، برابری و عدالت شده است. ایشان در فرمان جاودانه‌اش به مالک اشتر در نامه 53 نهج البلاغه، هنگامی که او را به حکمرانی مصر می‌فرستد، می‌نویسد «دلت را از رحمت و محبّت و نرمش با تمام مردم لبریز کن؛ چرا که آنها یا برادر دینی تو هستند یا در آفرینش با تو همانند.» این نگاهی فراگیر، صلح‌محور و آشتی‌جویانه است که اسلام را در جایگاه دینی جهانی و انسانی می‌نشاند.

قرآن، صلح را راهی معقول‌تر و نزدیک‌تر به اهداف والای انسانی و الهی می‌داند وَ اِن جَنَحوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ (انفال، 61). این آیه صلح و پایان هر چه زودتر جنگ را توصیه‌ای الهی می‌داند. حضرت علی (ع) نیز در نهج‌البلاغه بر همین معنا تاکید می‌ورزد و خطاب به مالک اشتر می‌نویسد «و از صلحی که دشمن تو را بدان دعوت می‌کند و رضای خدا در آن است، روی مگردان؛ چرا که آشتی، سپاهیانت را آرامش می‌دهد و کشور را ایمن می‌سازد و تو را از دغدغه‌ها می‌رهاند».

بنابریان در اسلام، صلح نه تنها پدیده‌ای انسانی و اخلاقی، بلکه یک راهبرد عزت‌آفرین برای امت اسلامی به شمار می‌رود. نمونه‌ بارز آن، پیمان صلح حدیبیه است؛ معاهده‌ای که با مشرکان مکه بسته شد و با آنکه در ظاهر امتیازاتی به آنان داده شد اما قرآن آن را فتح مبین نامید و مقدمه‌ای برای پیروزی‌های بزرگ‌تر دانست. تنها در مقام دفاع از حق، عدالت و جلوگیری از ظلم ظالم است که اسلام جنگ را به عنوان آخرین راه، مشروع می‌داند.

از این رو، جهاد در منطق اسلام، ابزاری برای دفع ستم و طغیان ستمکاری است که به هیچ وجه از تجاوز و ستم پیشگی خود دست برنمی دارد. با اینحال با بروز هر جنگی همه باید تلاش کنند، برای صلحی عادلانه حداکثر تلاش خود را بکنند. زیرا صلح نه یک استثناء، بلکه در روابط انسانی اصل است که باید در هر شرایطی، در اولویت قرار گیرد.

حضرت علی (ع) در اهمیت این تلاش فرموده است «اجرُ المُصلح بین الناس کالمجاهد فی سبیل الله»؛ پاداش کسی که میان مردم صلح و آشتی برقرار می‌سازد، همچون پاداش مجاهد در راه خداست. بنابراین برقراری صلحی عادلانه در سرزمین های اشغالی مهمترین هدفی است که باید دنبال شود. تصویر اولیه و ایده آل این است که در آنجا حقوق همه ساکنان اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی برابر و محترم شمرده می شود و کسی به دیگری ظلم و ستم را روا نمی دارد و هر گاه به خاطر هر مساله ای نزاع بین ساکنان درگرفت، اولین اصل مهم تلاش برای رسیدن به صلحی عادلانه است که آرامش و امنیت را برای ساکنان به ارمغان آورد و رضایت خداوند در آن است.

تصویر عاقبت ستمگران و چشم انداز قرآنی پایان درگیری فلسطین – اسرائیل

ظلم و ستم، از نگاه قرآن و سنت، یکی از زشت‌ترین و ویران‌گرترین اعمال انسانی است. در منطق قرآن، ظلم گناهی است که خداوند آن را هرگز بی‌پاسخ نمی‌گذارد؛ به‌ویژه ظلمی که انسان‌ها نسبت به یکدیگر روا می‌دارند. پیامبر اکرم (ص) فرمود «وَاَمَّا الظُّلْمَ الَّذی لا یَتْرُکُهُ اللّه ُ فَظُلْمُ الْعِبادِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً»؛ ظلم بندگان به یکدیگر، ظلمی است که خدا آن را رها نمی‌کند و حتماً انتقام آن را خواهد گرفت. (کنز العمّال : 10326) عاقبت محتوم ظالمان، در دنیا و آخرت، چیزی جز سقوط، عذاب و نابودی نیست. خداوند با تاکید می‌فرماید «وَ عِزَّتی وَجَلالی لَاَنتَقِمَنَّ مِنَ الظّالِمِ فِی عاجِلِهِ وَ آجِلِهِ»؛ به عزت و جلالم سوگند، قطعاً در دنیا و آخرت، از ستمکار انتقام خواهم گرفت.

آیات متعددی در قرآن کریم، نمونه‌هایی از سرنوشت تاریک و عبرت‌آموز ستم‌پیشگان تاریخ را ترسیم می‌کند. مانند آیات 78 و 79 سوره حجر که می فرماید

«اصحاب ایکه (قوم شعیب) از ظالمان بودند و ما آنان را به سزای عملشان رساندیم» یا آیه 59 سوره کهف که می فرماید «این‌ها شهرهایی بودند که چون ستم کردند، هلاکشان کردیم.» این وعده الهی، منحصر به دنیا نیست، بلکه در آخرت نیز دامنگیر ظالمان و ستم پیشگان خواهد بود. لدا خداوند با زبانی هشداردهنده می‌فرماید هر کس از شما ظلم کند، عذابی بزرگ به او می‌چشانیم. (سوره فرقان آیه 19) و برای ستمکاران عذاب درناکی آماده کرده ایم.(سوره فرقان آیه 37) و در آیه 27 همین سوره در ترسیم صحنه‌ای تکان‌دهنده از قیامت می‌فرماید «روزی که ظالم از شدت پشیمانی، دست‌های خود را به دندان خواهد گرفت».

این وعده‌ها نه از روی خشم صرف، بلکه تجلی عدالت الهی‌اند؛ زیرا اگر ظلم بی‌پاسخ بماند، ایمان و اخلاق و عدالت معنایی ندارد و راه به جایی نخواهد برد و امید مظلومان به خداوند متعال نیز از بین خواهد رفت. از همین روست که خداوند در آیه‌ای صریح، هرگونه تردید درباره‌ی مجازات ظالمان را رد کرده و فرموده است «هرگز گمان مبر که خدا وعده‌اش به پیامبران را خلاف کند؛ بی‌تردید خدا توانا و سخت‌کیفر است. (سوره ابراهیم آیه 47)

تصویری که قرآن از سرنوشت ستمگران ارائه می‌دهد، امیدبخش دل‌های مظلوم و هشداردهنده به اهل ظلم است. امروز مسلمانان با مرور این آیات، نه تنها می‌توانند عاقبت محتوم اسرائیل غاصب و جنایتکار را در آینه‌ کلام الهی ببینند، بلکه می توانند ایمان خود را به تحقق عدالت الهی، تقویت کرده و باور داشته باشند که خدا هرگز خون بی‌گناهی را نادیده نمی‌گیرد.

در منظومه‌ جهان‌بینی قرآنی، تاریخ بشر نه جولانگاه دائمی ظالمان، بلکه صحنه‌ تحقق وعده‌های الهی است؛ وعده‌هایی که آینده را به دست مستضعفان و مظلومان می‌سپارد و ستمگران را به زوال و نابودی می‌کشاند. آن‌گونه که خداوند در آیه پنجم سوره قصص می‌فرماید «و نُرِیدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ؛ و ما اراده کردیم بر کسانی که در زمین به ضعف و زبونی کشیده شدند، منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم».

در چشم‌انداز ایمانی، مظلومیت آشکار فلسطین مقدمه‌ وراثت آنها بر سرزمینشان خواهد بود. خداوند با صراحت فرموده است «ما ستمگران را نابود و پس از آن، شما را ساکن زمین خواهیم گردانید.» (سوره ابراهیم آیات 13 و 14 ) تاریخ به گواه قرآن، همواره با تحولات بنیادین همراه بوده که در آن، امت‌های مستضعف به حاکمیت و عزت رسیده‌اند؛ «و ما مستضعفان را وارث شرق و غرب زمین قرار دادیم.» (سوره اعراف آیه 137) .

این وعده‌ها تنها به پیروزی سیاسی و زمینی محدود نمی‌شود، بلکه برای آنان که در این راه جان خویش را فدا کرده‌اند نیز، وعده‌ای رفیع‌تر در کار است؛ وعده‌ حیات جاودانه در قرب پروردگار؛ «گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌گیرند.» (سوره آل عمران آیه 169) امت‌هایی که در راه رفع ستم از خود پایداری می‌ورزند، گرچه موقتاً در محاصره و آوارگی باشند، آینده‌ روشن تاریخ به آنان تعلق دارد. نظام ظلم، در ذات خود، ناپایدار است و سرانجام از درون فرو خواهد پاشید و این سنت الهی است که ستمکاران عاقبت خوشی نخواهند نداشت. (سوره انعام آیه 135)

وظایف مظلوم در برابر تجاوز ظالم

از دیدگاه قرآن، مظلوم نه تنها صرفاً موجودی ناتوان و بی‌پناه نیست، بلکه دارای رسالتی فعال، مقاوم و عزت‌مندانه در برابر ظلم است. قرآن کریم با نگاهی عزت‌محور و کرامت‌مدار به انسان، هرگونه ظلم‌پذیری را رد می‌کند و از مظلوم می‌خواهد که در برابر ستم، نه ساکت بماند و نه تسلیم شود. در منطق قرآن، نه ظلم جایز است و نه پذیرش آن. این اصلی قرآنی است که نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید «لا تَظلِمونَ و لا تُظلَمونَ» (سوره بقره آیه 279) . اگرچه در مواردی مظلوم مورد تجاوز قرار می‌گیرد اما قرآن برای او مسیر روشنی ترسیم کرده است؛ مسیری که بر پایه عزت، مقاومت، حق‌طلبی و مبارزه با ستم بنا شده است. برخی از مهم‌ترین وظایف مظلوم از منظر قرآن را بررسی می‌کنیم:

افشای ظلم و فریاد دادخواهی

نخستین گام، شکستن سکوت در برابر ظلم است. قرآن کریم، گرچه بدزبانی را نمی‌پسندد، اما در مورد مظلوم، آن را مجاز بلکه گاه لازم می‌داند؛ «لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلَّا مَنْ ظُلِمَ»؛ خداوند بدگویی آشکار را دوست ندارد، مگر از کسی که مورد ظلم واقع شده است. (سوره نساء آیه 148) این آیه مجوزی است برای فریاد مظلوم؛ او حق دارد ظلمی را که بر او رفته، با صدای بلند افشا کند و سکوت نکند. بیان ظلم، هم راهی برای طلب یاری است و هم روشی برای رسوا کردن چهره‌ کریه ظالمان در نزد افکار عمومی.

یاری طلبیدن برای مقاومت دربرابر ظالم

آنکه مورد ستم واقع شده است، می تواند برای دفاع از حق خود یاری بجوید. «وَالَّذِینَ اِذَا اَصَابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُونَ»؛ آنان که وقتی مورد ستم واقع می‌شوند، برمی‌خیزند و یاری می‌طلبند. (سوره شوری آیه 39) این دادخواهی، عزت‌بخش و نشانه‌ روح عدالت‌خواهی است که باید پاس داشته شود و به آن توجه کرد. چون در آیه 41 سوره شوری می فرماید «کسانی که پس از ستم، دادخواهی کنند، هیچ راهی برای سرزنش آنان وجود ندارد». این آیات به مظلومین فلسطینی می‌آموزد که آنها باید ظلم صهیونیست ها را فریاد بکشند و آنرا مستند کنند و برای طلب یاری و تلاش برای احقاق حق هر گونه می توانند تلاش کنند و این عمل نه نشان درماندگی و ضعف، بلکه ناشی از بصیرت ایمانی و مقاومت قرآنی است.

قطع رابطه با ظالم و عدم همکاری با متجاوز

از دیگر وظایف مظلوم، پرهیز از هر گونه همراهی با ستمکار و متجاوز است. قرآن به شدت بر این نکته تاکید دارد که هر نوع رابطه‌ی دوستی یا همکاری با ستمگران، انسان را در زمره‌ آنان قرار می‌دهد؛ «و همانا خداوند شما را از دوستی کسانی نهی می‌کند که با شما قتال کرده و از وطنتان بیرون کردند و بر بیرون کردن شما همدست شدند، زنهار آنها را دوست نگیرید و کسانی که با آنان دوستی کنند، خود ستمکارند». (سوره ممتحنه آیه 9)

جبهه مقاومت همیشه از سوی افراد ضعیف و سست اراده که چه بسا برای نجات خود و اطرافیانشان با ستمکاران طرح دوستی می ریزند، ضربه خورده است. بر اساس این آیه قرآنی فلسطینیان ستم دیده به عنوان یک مسئولیت اجتماعی وظیفه دارند از طرح هر گونه دوستی با ستمکاران غاصب اسرائیلی پرهیز کنند و نه تنها از آنها، بلکه با تمام آنهایی که همدست صهیونیست های ستمکار هستند، دوری کنند؛ چرا که هر گونه ارتباطات و سازش با ظالم و همدسان او از نگاه قرآنی شراکت در ظلم است.

جهاد دفاعی و مبارزه با ستمگر

آخرین و والاترین وظیفه‌ مظلوم، مبارزه‌ مشروع و مقدس با ظالم است؛ آنگاه که دیگر راهی برای گفت‌وگو و صلح باقی نمی‌ماند. قرآن اجازه‌ جهاد را برای مظلوم صادر کرده است؛ «اُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِاَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَاِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ»؛ به کسانی که مورد تهاجم قرار گرفته‌اند، اجازه داده شده که بجنگند، زیرا مورد ظلم واقع شده‌اند، و خداوند بر یاری آنان تواناست. (سوره حج آیه 39) این آیه، مشروعیت کامل دفاع مسلحانه ملت مظلوم فلسطین را در برابر تجاوزهای پی‌درپی اسرائیل غاصب تایید می‌کند. مقاومت فلسطین، نه تنها مطابق با اصول اسلامی است، بلکه عین فریضه‌ای قرآنی و انسانی است.

وظایف دیگر مسلمانان در قبال ظلم به فلسطینیان از منظر قرآن و سنت

پیامبر رحمت، حضرت محمد (ص) در بیانی لطیف و ژرف امت اسلامی را به مثابه یک پیکر واحد معرفی می‌کند و می‌فرماید «مؤمنان همچون اندام‌های یک پیکرند؛ اگر عضوی به درد آید، سایر اعضا نیز بی‌قرار و ملتهب خواهند شد.» (صحیح مسلم، ج8، ص20) بر اساس این منطق، مظلومیت ملت فلسطین، رنجی است که تمامی پیکره‌ امت اسلام باید در برابر آن واکنش نشان دهد اما اگر مسلمانان در برابر این ظلم بی‌تفاوت باشند، قرآن و سنت پیامبر هشدار می‌دهد که عذاب عمومی الهی در انتظار آن جامعه خواهد بود؛ چنان‌که رسول اکرم (ص) فرمودند «اگر مردم ظالم را ببینند و جلوی او را نگیرند، به زودی همه به عذاب الهی گرفتار خواهند شد.» (نهج‌الفصاحه، حدیث 833) امام صادق (ع) نیز هشدار می‌دهند «الظّالمُ و المُعینُ له و الراضی بفعلِه شرکاءُ ثلاثه»؛ ستمگر، یاری‌دهنده‌ او، و کسی که به ظلم او راضی باشد، هر سه در ستم شریک‌اند.

بنابراین، سکوت، بی‌تفاوتی، و حتی بی‌توجهی، از نگاه قرآن، نه فقط گناه، بلکه شراکت در ظلم محسوب می‌شود. مهم‌ترین وظایف مسلمانان در برابر مظلومیت فلسطین را در پرتو قرآن و سنت می توان به اختصار به شرح زیر دانست:

تاثر عمیق و قلبی از ظلم

امیرالمؤمنین (ع) در واکنش به خبر کشیده شدن خلخال از پای زن یهودی در سرزمین اسلامی فرمودند «اگر مرد مسلمانی از غصه‌ چنین حادثه‌ای جان دهد، جا دارد و او را نباید ملامت کرد.» (نهج‌البلاغه، خطبه 27) بی‌تفاوتی نسبت به ستم، نشانه‌ مرگ وجدان است و تاثر قلبی، نخستین گام در مسیر مسئولیت‌پذیری دینی است. همه آحاد امت اسلامی وظیفه دارند، اخبار ظلم و ستمی که بر مردم مظلوم فلسطین روا می شود را تعقیب کنند و آن را با دیگر آزادیخواهان جهان به اشتراک بگذراند.

اهتمام و مسئولیت‌پذیری

پیامبر اکرم (ص) در حدیثی مشهور می‌فرماید «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس منهم، و من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه، فلیس بمسلم؛ کسی که صبح کند و به امور مسلمانان توجه نداشته باشد و همچنین فرمود مسلمان نیست و کسی که صدای استغاثه مظلومی را بشنود و پاسخش ندهد، مسلمان نیست. (کافی، ج2، ص164) اهتمام به مساله فلسطین باید دغدغه هر صبح و شام مسلمانان تمام دنیا باشد و ببینند آن روز چه کاری می توانند برای رهایی مظلومین که در اسارت چنگال های صهیونیست گرفتار آمده اند، انجام دهند.

دوری کردن از ظالمان

قرآن در آیه‌ای هشدار می‌دهد «وَ لا تَرْکَنُوا اِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ»؛ به سوی ستمگران متمایل نشوید که آتش شما را در بر خواهد گرفت. (سوره هود آیه 113) تمایل، اعتماد و سکوت در برابر دشمنان اسلام، آتشی است که دامن‌گیر خود مسلمانان خواهد شد. همه کشورهای مسلمان وظیفه دارند، پیوندهای خود با ظالم و ستمکار را رها کنند و تا رفع کامل ظلم اعتمادی به به آنها نداشته باشند.

ترک همنشینی و ارتباط با ظالم

قرآن کریم در آیه 68 سوره انعام درباره پرهیز از نشست و برخاست با ستمکاران هشدار می‌دهد و این آیه، نکوهشی بر هر نوع همنشینی، جلسه، معاهده و سازش با ظالمان است. بنابراین ارتباط با دشمنان ملت فلسطین، گامی در راه خیانت به امت مقاوم و مظلوم فلسطین است.

یاری نکردن ستمکار

وقتی حتی سکوت و رضایت به فعل ستمکار، فرد را در زمره ظالمان قرار می دهد، به طور حتم هر گونه یاری کردن ظالم در هر زمینه ای می تواند، عذاب سخت الهی را در پی داشته باشد؛ عذابی که باید از آن به خدا پناه برد. چنانچه امام سجاد (ع) در دعای هشتم صحیفه سجادیه، از آن به خدا پناه می‌برد؛ «”اللهم انی اعوذ بک … ان نعضد ظالماً».

بازداشتن ظالم از ستم

ستم و ظلم همیشه باید مورد نکوهش قرار گیرد؛ حتی اگر کسی که قرابت و خویشی با ما نیز دارد و مرتکب ظلم و ستم شد، باید او را از این کار زشت بازداشت. رسول خدا (ص) می‌فرماید «هر کس باید برادر خود را یاری دهد؛ چه ظالم باشد، چه مظلوم. اگر ظالم بود، او را از ظلم باز دارد، و این خود یاری اوست.» (نهج‌الفصاحه، حدیث 2422)

یاری نمودن مظلوم

یاری رساندن به مظلومان بودن، در جنبه های مختلف زندگی و حیات آنها از مهمترین مسلمانان است که شاهد ظلم آشکار بر مظلومین هستند. حضرت علی (ع) در وصیت‌نامه خود همگان را سفارش می کند که یاور ستمدیدگان باشند. (نهج‌البلاغه، نامه 47) و پیامبر اکرم (ص) وعده‌ای الهی می‌دهد که «هر کس حق مظلوم را از ظالم بگیرد، در بهشت همنشین من خواهد بود.» (بحارالانوار، ج75، ص359)

در این میان علمای دین و نخبگان سیاسی، رسالتی خاص در افشاگری، روشنگری و اقدام عملی علیه ظلم دارند. امیر مومنان، علی (ع) در خطبه سوم نهج‌البلاغه معروف به شقشقیه فرمود «خداوند از علما پیمان گرفته که سیر شدن ظالم و گرسنگی مظلوم را تحمل نکنند.» یاری کردن مظلومان نه تنها وظیفه آحاد ملت های مسلمان است، بلکه دولت های اسلامی نیز موظف به دفاع از مظلومان هستند.

امیرالمؤمنین (ع) در زمانی که خلیفه مسلمانان بود، پس از جنگ نهروان فرمود «ناتوان مظلوم نزد من عزیز است تا حق او را بگیرم و ظالم زورمند نزد من خوار است تا حق مظلوم را از او بستانم.» (نهج‌البلاغه، خطبه 37)

جهاد بر علیه ظالم در راه دفاع از حقوق مظلومین

آخرین وظیفه و مسئولیتی که ملت های مسلمان در قبال مظلومین دارند، جهاد و مبارزه با ظالمان است. با توجه به اینکه ممکن است این مساله برای برخی مسلمانان، وظیفه سنگینی باشد، قرآن کریم با زبان توبیخ و با لحن تندی این وظیفه را به همه مسلمانان گوشزد می کند که «شما را چه شده است که برای نجات مستضعفان، از مرد و زن و کودک مظلوم و ستمدیده نمی‌جنگید؟» (سوره نساء آیه 75)

این آیه، فرمانی مستقیم به ملت‌های مسلمان است تا در برابر مظلومیت فلسطین، تنها نظاره‌گر نباشند و بر علیه ظالمان و ستم پیشگان مبارزه و جهاد کنند تا بساط ظلم را برچینند و او را سر جایش بنشانند.

جمع‌بندی و سخن پایانی

بحران فلسطین، نه تنها یک مساله‌ سیاسی، بلکه مسئله‌ای عمیقاً انسانی، ایمانی و الهی است که آینه‌ تمام‌نمای صداقت و پایبندی امت اسلام به آموزه‌های وحیانی قرآن و سنت به‌شمار می‌رود. قرآن کریم و سیره‌ پیامبر اکرم (ص) با صراحتی بی‌مانند، ظلم را محکوم کرده، سرنوشت تاریک و تباه ستمگران را هشدار داده و هم‌زمان، وظایف مظلومان و نیز شاهدان ظلم را تبیین کرده‌اند.

در نگاه توحیدی اسلام، نه ظلم رواست و نه سکوت در برابر آن. مظلوم باید دادخواه، مقاوم و عزت‌مند باشد و سایر مسلمانان، اگر بی‌تفاوت بمانند یا از ظالم حمایت کنند، شریک جرم خواهند بود. یاری مظلوم، بازداشتن ظالم، روشنگری و مقابله با هرگونه تمایل به ستم، رسالت امت اسلامی است؛ رسالتی که بدون آن، هویت دینی تهی خواهد شد.

قرآن در وعده‌ای روشن و پرامید، آینده را به مستضعفان بشارت داده است؛ همانانی که امروز در خون خود غلتیده‌اند، فردا صاحبان عزت، کرامت و زمین خواهند شد. فلسطین، در این منظومه، نه تنها مسئله‌ای مربوط به قوم یا مرزی خاص، بلکه سنگ محک تعهد دینی، عدالت‌خواهی و انسانیّت مسلمانان جهان است.

* رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تانزانیا

منبع: ایرنا