ترامپ ۲ و انفجار احساسات ضدآمریکایی در اروپا؛ آیا دوران واگرایی فراآتلانتیک آغاز شده است؟
لندن – ایرنا – تنش بیسابقه میان اروپا و دولت «دونالد ترامپ» با انفجار احساسات ضدآمریکایی در قاره سبز به اوج خود رسیده است؛ از موج بیسابقه تحریم کالاهای آمریکایی در فرانسه تا هشدارهای بیپرده رهبران اروپایی درباره «جنگ تجاری» و «امپریالیسم اقتضایی» واشنگتن، اروپا را در آستانه تصمیم تاریخی برای خروج از زیر سایه آمریکا و بازتعریف رابطه فراآتلانتیک قرار داده است.
به گزارش ایرنا ، با آغاز دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ در ژانویه 2025 و تشدید تنشهای تجاری میان ایالات متحده و اروپا، موج جدیدی از احساسات ضدآمریکایی در کشورهای اروپایی به راه افتاده است.
شواهد متعددی نشان میدهد که تصویر ایالات متحده در چشم افکار عمومی اروپایی بهشدت آسیب دیده است. براساس جدیدترین نظرسنجی موسسه یوگاو(اوایل 2025)، میزان دیدگاه مثبت مردم اروپای غربی نسبت به آمریکا پس از انتخاب مجدد ترامپ به پایینترین سطوح تاریخی رسیده است. برای مثال، تنها حدود یکسوم مردم در آلمان (32 درصد)، فرانسه (34 درصد) و انگلیس (37 درصد) اکنون دیدگاهی مساعد به ایالات متحده دارند، در حالی که این رقم در اسپانیا و ایتالیا نیز زیر 50 درصد (به ترتیب 43 درصد و 42 درصد) است.
در اغلب این کشورها، چنین سطوح پایینی از محبوبیت آمریکا بیسابقه بوده است. همزمان، اکثریت قابل توجهی از اروپاییها نگاه نامطلوبی به آمریکا پیدا کردهاند؛ بهنحوی که بیش از نیمی از مردم انگلیس (53 درصد)، آلمان (56 درصد)، سوئد (63 درصد) و دانمارک (74 درصد) اکنون نظر منفی نسبت به ایالات متحده دارند.
این افت شدید محبوبیت همزمان با انتخاب مجدد ترامپ و اقدامات اولیه او در دور جدید رخ داده است. نظرسنجی یوگاو نشان میدهد که صرفاً پیروزی ترامپ در انتخابات نوامبر 2024 باعث کاهش 3 تا 11 واحدی دیدگاه مثبت اروپاییها نسبت به آمریکا شد و سپس در ماههای پس از آغاز به کار او، با اقدامات جنجالیاش، این روند نزولی تشدید گردید. به عنوان نمونه، در دانمارک پس از آنکه ترامپ در ژانویه 2025 بار دیگر بحث خرید یا تصرف گرینلند (قلمرو خودمختار دانمارک) را پیش کشید، میزان دیدگاه مثبت دانمارکیها به آمریکا ناگهان 20 واحد سقوط کرد.
دیگر نظرسنجیها نیز حاکی از تشدید بدبینی عمومی اروپا نسبت به ترامپ و آمریکا است. در یک نظرسنجی گسترده که در اواسط مارس 2025 در 9 کشور بزرگ اتحادیه اروپا انجام و نتایج آن توسط نشریه گراند کانتیننت (Le Grand Continent) منتشر شد، 51 درصد اروپاییها رئیسجمهور ترامپ را «دشمن اروپا» توصیف کردهاند. همچنین 63 درصد معتقدند انتخاب مجدد ترامپ دنیا را جای ناامنتری کرده است. در همین نظرسنجی تنها 13 درصد باور داشتند که ترامپ به اصول دموکراتیک احترام میگذارد، در حالی که 39 درصد حتی گفتند او «مانند یک دیکتاتور عمل میکند».
این ارقام نشان میدهد بخش بزرگی از شهروندان اروپایی به دولت آمریکا در دوره جدید بیاعتماد بوده و آن را تهدیدی برای اروپا و نظم جهانی میدانند. جالب آنکه طبق همین نظرسنجی، 70 درصد اروپاییها احساس میکنند اتحادیه اروپا باید صرفاً بر توان خود برای دفاع اتکا کند و تنها 10 درصد معتقدند میتوان بر آمریکا (تحت ریاست ترامپ) برای تامین امنیت اروپا حساب کرد. این یافته بیانگر گرایش فزاینده افکار عمومی اروپا به سوی استقلال راهبردی در حوزه امنیتی و کاهش اتکا به واشنگتن است.
از منظر مقایسه بینالمللی نیز اروپاییها اکنون در زمره بدبینترین ملتها نسبت به دولت ترامپ قرار دارند. نتایج یک نظرسنجی جهانی که توسط شورای روابط خارجی اروپا (ECFR) بلافاصله پس از انتخابات 2024 انجام شد نشان میدهد اروپاییها تقریباً بهتنهایی در سوگ پیروزی ترامپ نشستهاند و نسبت به پیامدهای آن عمیقاً بدبیناند، در حالیکه مردم بسیاری از کشورهای دیگر (از آسیا تا آمریکای لاتین) رویکردی خنثی یا حتی خوشبینانه به ترامپ 2 دارند.
به گفته تحلیلگران شورای روابط خارجی اروپا، در این قاره «نگرانی گستردهای حکمفرماست، اما در بسیاری نقاط دیگر جهان، مردم نسبت به دور دوم ترامپ یا بیتفاوتاند یا حتی دید مثبتی دارند». برای نمونه، در کشورهایی مثل هند، ترکیه و برزیل بخش قابل توجهی از افکار عمومی فکر میکنند بازگشت ترامپ برای پایان درگیریها در اوکراین و خاورمیانه مفید است، اما متحدان نزدیک آمریکا در اروپا بهطور بارزی بدبیناند. این شکاف، گواهی بر انزوای اروپا در نگرش منفی به دولت جدید آمریکا و نیز نشانهای از تضعیف بیشتر «غرب» به عنوان یک جبهه ژئوپولیتیک متحد است.
واکنش مصرفکنندگان: تحریم کالاهای آمریکایی
افزون بر تغییر نگرشهای کلی، نارضایتی از سیاستهای واشنگتن به حوزه رفتار مصرفکننده در اروپا نیز سرایت کرده است. با شدت گرفتن تنشهای تجاری بین آمریکا و اروپا در اوایل 2025، جنبشی خودجوش برای تحریم کالاها و برندهای آمریکایی در برخی کشورهای اروپایی شکل گرفته که بازتابدهنده احساسات ضدآمریکایی مردم عادی است.
در فرانسه این جنبش با عنوان «Le Boycott» (تحریم) شناخته میشود و حتی به صفحات اول رسانهها راه یافته است. براساس یک نظرسنجی که نتایج آن هفته آخر مارس در روزنامه لیبراسیون منتشر شد، بیش از شش نفر از هر ده فرانسوی (حدود 63 درصد) از خودداری از خرید محصولات آمریکایی در اعتراض به سیاستهای ترامپ حمایت میکنند و نزدیک به یکسوم مردم حتی گفتهاند هماکنون مشغول اجتناب از کالاهای ساخت آمریکا هستند.
این ارقام که به صورت تیتر در صفحه اول لیبراسیون نقش بست، نشاندهنده خشم گسترده افکار عمومی فرانسه از تعرفههای تجاری و رویکردهای ضد اروپایی دولت ترامپ است. به موازات آن، هشتگ #BoycottUSA (تحریم آمریکا) در شبکههای اجتماعی فرانسه ترند شده و کاربران را به نخریدن برندهای آمریکایی تشویق میکند. پژوهشگران این را «سقوط تاریخی تصویر آمریکا در فرانسه» نامیدهاند، زیرا فرانسه بهعنوان سومین شریک تجاری بزرگ آمریکا در اروپا، تاکنون چنین موج گستردهای از ضدیت مردمی با کالاهای آمریکایی را به خود ندیده بود.
نمونههای عینی این رویکرد را میتوان در رفتار مشتریان و فروشگاهها دید. در فهرست برندهایی که فعالان اینترنتی فرانسوی برای تحریم نام بردهاند، اسامی آشنایی چون مکدونالدز، کوکاکولا، استارباکس، کیافسی، تسلا و حتی شبکه اجتماعی X (توییتر) دیده میشود.
بسیاری از مصرفکنندگان همچنین از خرید محصولات فناوری شرکتهای آمریکایی مانند اپل و مایکروسافت یا استفاده از پلتفرمهای آمریکایی نظیر Airbnb و نتفلیکس ابراز اکراه میکنند. هرچند در عمل هنوز تمامی اقشار قادر به رعایت این تحریم نیستند، برای مثال برخی جوانان میگویند اجتناب از فستفودهای آمریکایی یا پوشاک برند برایشان دشوار است، اما گستردگی حمایت مردمی از این ایده توجه رسانهها و سیاستمداران را جلب کرده است.
احساسات ضدآمریکایی مصرفکنندگان به دیگر کشورهای اروپایی نیز سرایت کرده است. در دانمارک، گزارش شده که شماری از شهروندان کارزارهایی برای نخریدن کالاهای آمریکایی به راه انداخته و حتی گروههایی در فیسبوک برای سازماندهی تحریمها تشکیل دادهاند. طبق برخی پوششهای خبری، «خون وایکینگهای دانمارکی به جوش آمده» و مردم از نوشیدن نوشابههای آمریکایی، تماشای نتفلیکس یا خرید کالاهای آمریکایی خودداری میکنند.
نظرسنجیها در آلمان و انگلیس نیز حاکی از افزایش تمایل بخشی از مصرفکنندگان به ترجیح محصولات اروپایی به جای برندهای آمریکایی است، هرچند این روند در این کشورها به اندازه فرانسه آشکار و رسانهای نشده است. با این حال، حتی در این کشورها هم عدم محبوبیت چهرههای نمادین صنعت آمریکا مشاهده میشود؛ چنانکه در یک نظرسنجی اروپایی حدود 8 نفر از هر 10 نفر در کشورهای مورد بررسی گفتند به ایلان ماسک، کارآفرین مشهور آمریکایی و از مشاوران غیررسمی ترامپ، اعتمادی ندارند. همچنین در بلژیک، دانمارک و فرانسه تقریباً نیمی از پاسخدهندگان اظهار کردند که اروپاییها باید از خرید خودروهای برقی شرکت آمریکایی تسلا خودداری کنند.
چنین نگرشهایی نسبت به یک برند خاص (تسلا) نشاندهنده آمادگی روانی قابل توجه بخشی از مردم برای اعمال فشار اقتصادی بر شرکتهای آمریکایی به منظور ابراز نارضایتی سیاسی است.
واکنش تند دولتهای اروپایی
همزمان با افزایش بدبینی افکار عمومی، دولتهای اروپایی نیز به اقدامات و اظهارات دولت ترامپ واکنشهای تندی نشان دادهاند. بسیاری از رهبران و مقامهای اروپایی صریحاً سیاستهای واشنگتن را محکوم کرده یا برای مقابله به مثل اعلام آمادگی کردهاند.
اولاف شولتس صدراعظم آلمان، اواخر مارس 2025 تاکید کرد که اتحادیه اروپا در برابر جنگ تجاری تحمیلی ترامپ کوتاه نخواهد آمد. او اعلام کرد در صورت وضع تعرفههای سنگین از سوی آمریکا، بهویژه تعرفه 25 درصد بر خودروهای صادراتی اروپا، اتحادیه اروپا «بهروشنی و قاطعیت واکنش نشان خواهد داد». شولتس ضمن سخنرانی در افتتاحیه نمایشگاه تجاری هانوفر گفت اروپا همواره آماده تعامل و همکاری است، «اما اگر آمریکا چارهای جز مقابله برای ما نگذارد، همانند تعرفههایی که بر فولاد و آلومینیوم وضع کرده، ما نیز به مثابه یک اتحادیه واحد بهطور قاطع پاسخ خواهیم داد».
صدراعظم آلمان مخصوصاً درباره تعرفه 25 درصد بر خودروهای اروپایی که قرار است از اوایل آوریل اعمال شود هشدار داد و یادآور شد که این اقدام صنایع خودروسازی اروپا و بهویژه آلمان را هدف گرفته است. دولت آلمان همچنین نسبت به پیامدهای امنیتی سیاستهای ترامپ ابراز نگرانی کرده است. برای مثال، وزارت خارجه آلمان همراه با برخی دیگر کشورهای شمال اروپا، در واکنش به تصمیمات اجتماعی دولت ترامپ (از جمله لغو برخی حمایتها از حقوق افراد ترنسجندر)، اقدام به بهروز کردن توصیههای سفر برای شهروندان خود کردهاند.
در این راستا، دولت هلند در مارس 2025 هشدار سفر جدیدی صادر و تصریح کرد افرادی که به شهروندان این کشور باید در سفر به آمریکا احتیاط کنند. بهدنبال هلند، دولت بلژیک نیز اعلام کرد در حال تنظیم هشدارهای مشابهی است و مقامات فنلاند و آلمان نیز قبلاً راهنمای سفر به آمریکا را به دلیل تغییر سیاستهای واشنگتن سختگیرانهتر کرده بودند.
یک نماینده پارلمان اروپا از حزب سبزهای هلند این واقعیت را «غمانگیز و غیرضروری» توصیف کرد و افزود که نگرانیهای لیبرالهای اروپا صرفاً بابت مسافران نیست، بلکه «شامل حال بخش بزرگی از خود مردم آمریکا، بهویژه افراد ترنس و میانجنسی، نیز میشود». چنین اقداماتی از سوی دولتهای اروپایی، که تا پیش از این بیسابقه بود، نشانگر شکاف ارزشی عمیق میان بروکسل و واشنگتن در دوره جدید است و از دید رسانهها نیز بازتاب گستردهای داشته است.
در فرانسه، امانوئل مکرون رئیسجمهور و دولت او ضمن محکوم کردن یکجانبهگرایی اقتصادی آمریکا، بر لزوم پاسخ متقابل اتحادیه اروپا تاکید کردهاند. بنجامین هَدَد، وزیر امور اروپایی فرانسه، روز 12 مارس 2025 در گفتوگو با شبکه تیاف1 (TF1) تصریح کرد که اروپا آماده است در برابر تعرفههای ترامپ گامهای تلافیجویانه بیشتری بردارد. وی اشاره کرد که دولت آمریکا با افزایش تعرفه بر همه واردات فولاد و آلومینیوم، که همان روز اجرایی شد، نظم تجارت جهانی را به نفع خود بر هم میزند و این اقدام با واکنش سریع اروپا روبرو شده است.
کمیسیون اروپا همان روز اعلام کرد تعلیق تعرفههای تلافیجویانه قبلی بر کالاهای آمریکایی را لغو میکند و از ابتدای آوریل بر 26 میلیارد یورو از کالاهای ایالات متحده تعرفه وضع خواهد کرد. هَدَد با بیان اینکه «ما ابزار رفتن فراتر از این را هم داریم، در صورت لزوم» افزود که اگر وضعیت بدتر شود، «حتی میتوانیم حوزههایی نظیر خدمات دیجیتال یا مالکیت فکری آمریکا را نیز هدف قرار دهیم». این موضعگیری صریح یکی از مقامات بلندپایه دولت فرانسه، بیانگر عزم اروپا برای بهرهگیری از اهرمهای فشار جدید (مانند مالیات خدمات دیجیتال بر شرکتهای فناوری آمریکایی) در صورت ادامه تنشها است.
دولتهای دیگر اروپایی نیز لحن مشابهی اتخاذ کردهاند. اورسولا فوندرلاین رئیس کمیسیون اروپا اعلام کرد اتحادیه اروپا در برابر «موانع غیرموجه بر تجارت آزاد» از سوی آمریکا «قاطع و فوری» واکنش نشان خواهد داد. دولتهای اسپانیا و ایتالیا نیز از هماکنون رایزنی برای اقدامات متقابل هماهنگ در سطح اتحادیه را آغاز کردهاند. حتی انگلیس، بهعنوان نزدیک ترین متحد آمریکا تاکید کرده به همراه اتحادیه اروپا واکنش نشان خواهد داد، هرچند همزمان تلاش دارد از طریق گفتوگوی دوجانبه، خود را از دایره برخی تعرفههای آمریکا مستثنی کند. در اواخر مارس 2025، گزارش شد که مقامات انگلیس در «تلاشی دقیقه نودی» کوشیدهاند ترامپ را متقاعد کنند صنایع خودروسازی این کشور (مانند شرکتهای بنتلی و آستونمارتین) را از تعرفههای جدید خودرو معاف کند.
هرچند لندن امیدوار بود با وعده یک «توافق اقتصادی دوجانبه» رضایت واشنگتن را جلب کند، اما منتقدان در داخل انگلیس هشدار میدهند که دولت ممکن است در این مسیر امتیازات زیادی به آمریکاییها بدهد. چنین اختلاف رویکردهایی نیز در رسانههای اروپایی بازتاب داشته و برخی روزنامهها، انگلیس را بابت تلاش برای معامله جداگانه به جای ایستادن در کنار بروکسل مورد انتقاد قرار دادهاند.
گزارش ها رسانههای اروپایی درباره دور دوم ترامپ عمدتاً با لحنی منفی و هشدارآمیز پوشش داده میشود. روزنامهها و شبکههای خبری جریان اصلی در آلمان، فرانسه و انگلیس طی ماههای نخست 2025 مقالات و گزارشهای متعددی در مورد پیامدهای منفی سیاستهای ترامپ بر اروپا منتشر کردهاند. برای مثال، روزنامه آلمانی هندلزبلات در گزارشی خروج آمریکا از پیمان اقلیمی پاریس را ضربهای بزرگ خواند و نوشت اروپا باید خود را برای مقابله با پیامدهای اقتصادی تعرفههای ترامپ آماده کند.
گاردین چاپ لندن نیز در سرمقالهای هشدار داد جنگ تجاری ترامپ میتواند اروپا را به رکود بکشاند و شکاف سیاسی دو سوی اقیانوس اطلس را عمیقتر کند. رسانههای فرانسوی مانند لوموند و لیبراسیون علاوه بر پوشش خبرهای مرتبط با تنشهای تجاری، به جنبههای سیاسی و ارزشی نیز پرداخته و دولت ترامپ را به «زیر پا گذاشتن اصول چندجانبهگرایی» و «تضعیف همبستگی غرب» متهم کردهاند. برای نمونه، روزنامه لوموند با اشاره به نزدیکی برخی چهرههای راست افراطی اروپا به ترامپ (مانند مارین لوپن در فرانسه) مقالهای با تیتر «حمایت از ترامپ یا میهندوستی اروپایی؟» منتشر کرد تا نشان دهد حتی سیاستمداران ملیگرای اروپا نیز بین تمجید از ترامپ و واکنش منفی افکار عمومی گرفتار شدهاند. همچنین ماجرای منع ورود یک پژوهشگر فرانسوی به خاک آمریکا بهدلیل پیامهای انتقادی از ترامپ در تلفن همراهش، در رسانههای اروپایی بازتاب وسیعی داشت و بهعنوان نمونه دیگری از رویکرد خصمانه دولت آمریکا قلمداد شد.
افزون بر مطالب تحلیلی، تصاویر و صحنههای نمادینی نیز توسط رسانهها برجسته شده که بر حس ضدآمریکایی تاکید دارد. برای مثال، در روز تحلیف ترامپ (20 ژانویه 2025) تظاهراتی مقابل دفتر نخستوزیر انگلیس برگزار شد و معترضان پلاکاردهایی علیه ترامپ و سیاستهایش در دست داشتند. عکس این تجمع، که در آن شعارهایی مانند «ترامپ، در اروپا جایی نداری» دیده میشد، در بسیاری از رسانههای اروپایی منتشر شد و بیانگر عمق ناخشنودی افکار عمومی بود.
به طور کلی، رسانههای جریان اصلی اروپا اکنون ترامپ را به صورت «عنصری مخرب برای اتحاد غرب» ترسیم میکنند که باید با «اتحاد داخلی اروپا» و «دفاع از ارزشهای لیبرال» با او مقابله کرد. این ادبیات رسانهای خود نقش مهمی در شکلدهی و تقویت احساسات ضدآمریکایی در اروپا ایفا میکند.
هشدار اندیشکدههای اروپایی
مراکز تحقیقاتی و اندیشکدههای معتبر اروپایی نیز به ارزیابی پیامدهای دور دوم ترامپ پرداخته و عمدتاً نگاه بدبینانه و هشدارآمیزی ارائه کردهاند. شورای روابط خارجی اروپا (ECFR) در ژانویه 2025 گزارشی را منتشر کرد که در آن به نتایج یک نظرسنجی جهانی درباره بازگشت ترامپ پرداخت.
نویسندگان سرشناس این گزارش، از جمله مارک لئونارد و تیموتی گرتون، خاطرنشان کردند که انتخاب دوباره ترامپ جهان را وارد دوره جدیدی کرده که در آن بلوک غرب بیش از پیش دچار تفرقه خواهد شد. در بخش خلاصه این گزارش آمده است: «در حالی که بخش بزرگی از مردم در کشورهای مختلف جهان به دور دوم ترامپ خوشبیناند و حتی فکر میکنند او صلح را بهبود خواهد داد، متحدان سنتی آمریکا در اروپا عمیقاً بدبین هستند».
این وضعیت به گفته این اندیشکده، حاکی از تضعیف بیشتر غرب ژئوپولیتیک است که از هماکنون شکاف بین اروپا و آمریکا را نمایان کرده است. گزارش یادشده توصیه میکند اروپا به جای دلبستن به نظم قدیم (نظم لیبرال پساجنگ سرد) باید واقعیتهای دنیای جدید را بپذیرد و روی تواناییهای خود متمرکز شود. به بیان دیگر، اروپاییها باید راهبرد مستقلی برای مواجهه با ترامپ 2 و جهان پرتنش او بیابند و صرفاً در نقش «مخالف لیبرال جهانی ترامپ» ظاهر نشوند.
اندیشکدههای ملی در اروپا نیز تحلیلهای مشابهی ارائه دادهاند. در فرانسه، مؤسسه روابط بینالملل (IFRI) در دسامبر 2024 کنفرانسی با عنوان «ترامپ 2: پیامدها و انتظارات» برگزار کرد که کارشناسان در آن نسبت به «بازآرایی اساسی» صحنه سیاست آمریکا هشدار دادند.
در این نشست، سخنرانان اشاره کردند که بازگشت ترامپ میتواند «تعادل سیاسی داخلی آمریکا و نیز روابط فراآتلانتیک» را دگرگون کند. هرچند خروجیهای رسمی این رویداد منتشر نشده، اما حضور چهرههایی از بنیاد کارنگی، بروکینگز و مرکز مطالعات ژاک دلور نشان داد موضوع به شدت مورد توجه جامعه پژوهشی فرانسه است.
در انگلیس، اندیشکده چتمهاوس یک گزارش پژوهشی مفصل در مارس 2025 منتشر کرد که به بررسی دیدگاه نخبگان کشورهای مختلف درباره نظم جهانی در سایه تحولات جدید، از جمله ریاستجمهوری دوباره ترامپ، میپردازد. در بخش مربوط به اروپا (با تمرکز بر آلمان و فرانسه)، این گزارش تصریح میکند که «دولت دوم ترامپ در کمتر از دو ماه نشان داده بهمراتب تجدیدنظرطلبتر در صحنه جهانی و خصمانهتر نسبت به اروپا است نسبت به دوره اول». این لحن تند، بیانگر برداشت تحلیلگران اروپایی از جهتگیری کلی کاخ سفید در ماههای آغازین 2025 است.
گزارش چتمهاوس ادامه میدهد که سیاستهای ترامپ 2 ترکیبی از «امپریالیسم غارتگرانه»، نزدیکی به روسیه، بیاعتنایی به اروپا و حتی دخالت غیرمستقیم در سیاست داخلی کشورهای اروپایی (مانند حمایت علنی برخی اطرافیان ترامپ از احزاب راست افراطی اروپا) است که موجی از بهت و خشم را در سراسر قاره برانگیخته است.
به طور مشخص، این گزارش اشاره میکند که همزمان با انتخابات آلمان در فوریه 2025، ایلان ماسک و جیدی ونس (معاون رئیسجمهور آمریکا) با تمجید از حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان (AfD) بهنوعی در سیاست آلمان دخالت کردند و این امر اروپاییها را شدیداً متحیر و ناراحت ساخت. چتمهاوس نتیجه میگیرد که اروپا خود را در برابر نوعی «امپریالیسم اقتضایی» از سوی واشنگتن میبیند که برای منافع خود حتی از تضعیف متحدان غربی ابایی ندارد. این ارزیابی بدبینانه در رسانههای انگلیسی و آلمانی بازتاب یافته و عباراتی چون «ترامپِ 2: دشمن بالفعل اروپا» در تحلیلهای کارشناسان تکرار میشود.
دیگر اندیشکدههای اروپایی نیز بر ضرورت واکنش فعال اروپا تاکید کردهاند. بنیاد کارنگی اروپا در تحلیلی خاطرنشان کرد که سیاستهای اقتصادی ملیگرایانه ترامپ، نظیر افزایش تعرفهها، احتمال پاسخ متقابل و جنگ تجاری را افزایش داده و اروپا باید برای دفاع از منافع خود آماده باشد.
مؤسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا (EUISS) نسبت به احتمال کاهش تعهدات دفاعی آمریکا در ناتو هشدار داده و توصیه کرده اروپا روی پای خود بایستد تا در صورت «رها کردن اروپا توسط آمریکا» غافلگیر نشود. در مجموع، ادبیات اندیشکدههای اروپا مملو از اصطلاحاتی نظیر «حاکمیت اروپایی»، «خوداتکایی راهبردی» و «پاسخ متقارن به آمریکا» است که همگی بیانگر تلاش فکری برای مواجهه با دوره پرتلاطم پیشروست. این تحلیلها خود بر گفتمان نخبگان سیاسی اروپا اثر گذاشته و احتمالاً به تدوین راهبردهای عملی (از جمله در حوزههای تجاری و امنیتی) کمک خواهد کرد.
تشدید تنشهای تجاری و پیامدهای دیپلماتیک
مهمترین عرصه کشمکش عینی بین دولت ترامپ و اروپا در ماههای آغازین 2025، حوزه تجارت بوده است. ترامپ در ادامه رویکرد «اول آمریکا»ی خود، به سرعت شمشیر تعرفه را علیه اروپا از نیام کشید و این امر شعله احساسات ضدآمریکایی را برافروختهتر کرد. در هفتههای پایانی فوریه و ابتدای مارس 2025، تحولات کمسابقهای در این زمینه رخ داد و واشنگتن اعلام کرد تعرفههای 25 درصد بر واردات فولاد و 10 درصد بر آلومینیوم را بار دیگر، این بار به شکل گستردهتر، اعمال میکند و علاوه بر آن، تهدید کرد بر طیفی از کالاهای اروپایی دیگر نیز عوارض سنگین وضع خواهد کرد.
اتحادیه اروپا بلافاصله واکنش نشان داد و ضمن محکومیت این اقدامات، برنامه یک بسته تعرفه تلافیجویانه را رسانهای کرد. اتاق بازرگانی آمریکا در اتحادیه اروپا (AmCham EU) هشدار داد که این جدال تعرفهای، تجارت دوجانبه عظیم 9.5 تریلیون دلاری میان اروپا و آمریکا را در معرض خطر قرار داده است. گزارش سالانه این نهاد که در بروکسل منتشر شد نشان میداد مبادلات کالایی و خدماتی دو سوی اقیانوس اطلس در سال 2024 به رکورد 2 تریلیون دلار رسیده بود ، اما اکنون با تصمیمات ترامپ، این روند رو به رشد با تهدید جدی مواجه شده است. این گزارش، سال 2025 را «سال امید و بیم» برای بزرگترین رابطه تجاری جهان توصیف کرد.
بر اساس گزارشها، تنها در یک هفته (اواسط مارس) سلسله اتفاقاتی رخ داد که اوضاع را بحرانیتر کرد؛ آمریکا تعرفههای جهانی فولاد و آلومینیوم خود را اجرایی کرد، اتحادیه اروپا طرح اقدامات تلافیجویانه خود را علنی ساخت و ترامپ نیز پا را فراتر گذاشته و تهدید به وضع تعرفه 200 درصد بر صادرات شراب و مشروبات الکلی اروپا کرد.
ترامپ که از کسری تراز تجاری آمریکا با اروپا (در بخش کالا) ناراضی است، صراحتاً اروپاییها را به سوءاستفاده از بازار آمریکا متهم کرده و از شرکتهای آمریکایی خواسته تولیدات خود را به داخل کشور بازگردانند. این موضعگیریها از دید رهبران اروپا اعلان یک جنگ تجاری تمامعیار بود. اتحادیه اروپا در واکنش، رویکرد واحدی در پیش گرفت؛ کمیسیون اروپا اعلام کرد چنانچه واشنگتن فوراً مسیر خود را تصحیح نکند، از ابتدای آوریل مجموعهای از تعرفههای تنبیهی بر کالاهای آمریکایی به ارزش حدود 26 میلیارد یورو اعمال خواهد کرد. این بسته شامل وضع دوباره تعرفه بر برخی کالاهای نمادین آمریکایی (نظیر موتورسیکلتهای هارلی-دیویدسون و محصولات کشاورزی خاص) است که قبلاً در 2018 وضع شده بود، همچنین گسترش آن به اقلام تازه در اواسط آوریل در صورت تداوم تنش.
افزون بر این، بروکسل تصریح کرد بررسی گزینههای بیشتری را، از جمله مالیاتهای دیجیتال، در دستور کار دارد. سران اروپایی از جمله امانوئل مکرون هشدار دادند که اگر ترامپ بر تهدید خود مبنی بر تعرفه 25 درصد بر خودروهای ساخت اتحادیه (که از مهمترین اقلام صادراتی آلمان و برخی دیگر کشورهای عضو است) پافشاری کند، پاسخ اروپا «به همان میزان دردناک و متقابل» خواهد بود.
این تنشهای تجاری بیسابقه، فضای روابط دیپلماتیک فراآتلانتیک را نیز سنگین و سرد کرده است. در محافل اروپایی، سخن از «جنگ سرد تجاری» میان بروکسل و واشنگتن به میان آمده و برخی تحلیلگران یادآور شدهاند که حتی در اوج اختلافات دوره ریاستجمهوری بوش پسر یا ترامپِ دور اول نیز چنین رویارویی اقتصادی آشکاری شکل نگرفته بود.
اکنون در بسیاری از جلسات اتحادیه اروپا، بحث «کاهش آسیبپذیری در برابر فشارهای آمریکا» جدیتر از گذشته دنبال میشود. برای نمونه، وزرای صنعت و اقتصاد اتحادیه در یک نشست فوقالعاده پیشنهاد کردند سیاستهای حمایت از تولید داخلی اروپا (نظیر قانون کاهش تورم اروپا یا Europe Inflation Reduction Act) تدوین شود تا در برابر سیاستهای حمایتی آمریکا موازنه ایجاد گردد. همچنین ایده تسریع در امضای توافقات تجاری با دیگر قطبهای اقتصادی (چین، هند، آمریکای لاتین) به عنوان راهی برای متنوعسازی وابستگیهای تجاری مطرح شده است.
از طرف دیگر، بر روابط سیاسی نیز سایه بیاعتمادی افتاده است. بسیاری از دیپلماتهای اروپایی از رویکرد ترامپ در تعامل یکجانبه با تکتک پایتختها ابراز نگرانی کردهاند. ترامپ به جای تکیه بر کانالهای رسمی بروکسل، ترجیح داده مستقیماً با کشورها وارد معامله شود و گاه میان آنها تفرقه بیندازد، راهبردی که رسانهها آن را سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» توصیف کردهاند.
برای مثال، گزارش شد که کاخ سفید به طور ضمنی به برخی دولتهای اروپای شرقی وعده داده در صورت فاصله گرفتن از موضع متحد اروپایی و امتیازدهی جداگانه، ممکن است آنها را از تعرفههای جدید معاف کند. هرچند این تلاشها تاکنون توفیق چندانی نداشته و اتحادیه اروپا انسجام خود را تا حد زیادی حفظ کرده است، اما نفس این اقدامات باعث تشدید بدبینی مقامات اروپایی نسبت به نیّات واشنگتن شده است.
دیپلماتهای اروپایی میگویند دولت ترامپ «عمداً در پی تضعیف اتحادیه» است و به همین دلیل، اروپا باید با حداکثر احتیاط و بدبینی با پیشنهادات آمریکا برخورد کند. در نتیجه این جو، همکاریهای فراآتلانتیک در سایر زمینهها نیز آسیب دیده است. برای نمونه، گفتوگوهای معمول در زمینه امنیتی و دفاعی (مانند جلسات هماهنگی ناتو) تحت تاثیر فضای متشنج تجاری قرار گرفته و برخی نشستهای کارگروههای مشترک به تعویق افتاده است.
با این حال، این شرایط چالشی برای اروپا فرصتهایی را نیز به همراه داشته است. مفهوم «خودمختاری استراتژیک اروپا» که پیشتر عمدتاً در محافل فکری مطرح بود، اکنون به شعار عملی بسیاری از رهبران تبدیل شده است. در نشست غیررسمی سران اتحادیه اروپا در فوریه 2025، تاکید شد که اروپا باید «ابزارهای دفاع از خود در جنگهای تجاری» را تقویت کند و وابستگی بحرانی به فناوریها و بازار آمریکا را کاهش دهد. همچنین اتحادیه در تلاش است شکایاتی را علیه اقدامات تجاری آمریکا در سازمان تجارت جهانی (WTO) طرح کند، هرچند اثربخشی سازمان تجارت جهانی با توجه به کارشکنیهای آمریکا محل تردید است.
در عرصه دیپلماتیک کلان نیز، اروپا نسبت به برخی سیاستهای آمریکا فاصله انتقادی گرفته است. برای مثال، دولتهای اروپایی برخلاف ترامپ که به ولادیمیر پوتین روی خوش نشان میدهد، ضمن حفظ حمایت قاطع از اوکراین، خود را آماده سناریوهای تشدید بحران امنیتی در شرق اروپا میکنند. همچنین در خاورمیانه، کشورهای اروپایی با نگرانی به رویکرد جانبدارانه ترامپ در قبال مناقشه اسرائیل و فلسطین مینگرند و تلاش دارند موضع متمایز و متوازنی اتخاذ کنند تا اعتبار خود را حفظ نمایند.
نقش شبکههای اجتماعی و جنبشهای مدنی
فضای مجازی و حرکتهای مردمی طی این مدت نقش کاتالیزور را در گسترش احساسات ضدآمریکایی بازی کردهاند. شبکههای اجتماعی مملو از بحثهای داغ پیرامون اقدامات دولت ترامپ و تاثیرات آن بر اروپاست و هشتگهای انتقادی از آمریکا ترند میشوند. همانطور که اشاره شد هشتگ #BoycottUSA در فرانسه و برخی کشورهای دیگر همهگیر شده است.
کاربران اروپایی با استفاده از این هشتگها تجربیات خود را از نخریدن کالاهای آمریکایی به اشتراک میگذارند و دیگران را نیز تشویق به پیوستن به این کمپینها میکنند. برای مثال، تصویری از خالی بودن راهروی محصولات آمریکایی در یک سوپرمارکت محلی توسط هزاران کاربر بازنشر شد و به نمادی از «مقاومت مصرفکننده اروپایی» در برابر ترامپ بدل گردید. همچنین در شبکه اجتماعی ایکس و فیسبوک، گروههایی تشکیل شده که اقدامات دولت آمریکا را رصد و نقد میکنند؛ از سیاست خارجی گرفته تا قوانین داخلی بحثبرانگیز آن. این فضا موجب شده که آگاهی و حساسیت افکار عمومی نسبت به تحولات واشنگتن بالاتر برود و کوچکترین خبر یا اظهار نظر جنجالی ترامپ، بلافاصله با موجی از واکنشها در اینترنت مواجه شود.
برخی تحلیلگران رسانهای معتقدند شبکههای اجتماعی باعث «دمکراتیزه شدن سیاست خارجی» شدهاند؛ به این معنا که اکنون شهروندان عادی اروپایی در زمان واقعی به سیاستهای یک قدرت خارجی (آمریکا) واکنش نشان میدهند و حتی میتوانند بر تصمیمسازی مقامات کشور خود فشار وارد کنند.
جنبشهای مدنی سازمانیافتهتر نیز در این میان فعال شدهاند. گروههای ضدجنگ، سازمانهای مدافع محیط زیست و نهادهای حامی حقوق بشر در اروپا که سابقاً علیه سیاستهای ترامپ (در دوره اول) فعالیت داشتند، بار دیگر بسیج شدهاند. مثلاً گروههای محیطزیستی اروپایی در پی خروج دوباره آمریکا از پیمان اقلیمی پاریس (که ترامپ در اولین روز کاریاش در ژانویه 2025 اعلام کرد) تظاهرات اعتراضآمیز برگزار کردند.
در برلین، فعالان اقلیمی با تجمع مقابل سفارت آمریکا، خروج واشنگتن از پیمان پاریس را محکوم کرده و شعار «سیاره ما گروگان سیاست تو نیست» سر دادند. رابرت هابک وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم آلمان (از حزب سبزها) نیز در یک نشست تخصصی این اقدام ترامپ را «مهلک» خواند و تاکید کرد که بهترین پاسخ اروپا پایبندی مضاعف به گذار به انرژیهای پاک و توسعه فناوریهای سبز خودمان است. او تصریح کرد: «ما باید فناوریهای خود را به پیش برانیم» تا نشان دهیم بدون همراهی آمریکا هم میتوان به اهداف اقلیمی رسید. این موضع که با استقبال گسترده کنشگران محیط زیست روبرو شد، نمونهای از همسویی مقامات اروپایی با جنبشهای مدنی داخلی در برابر سیاستهای آمریکا است.
جنبشهای صلحطلب و ضدجنگ نیز دوباره فعال شدهاند. در اوایل 2025، ترامپ سیگنالهایی برای کاهش حمایت آمریکا از اوکراین و تمایل به معامله با روسیه ارسال کرد. این موضوع با اعتراضات در اروپا مواجه شد. در آلمان و فرانسه، تظاهرات و زنجیرههای انسانی در حمایت از اوکراین شکل گرفت و معترضان شعار میدادند «اروپا نباید پشت اوکراین را خالی کند». آنها سیاست ترامپ را خیانت به ارزشهای غرب دانستند. برخی سازمانهای مردمنهاد اروپایی از دولتهای خود خواستند مستقل از واشنگتن به کمکهای امنیتی و اقتصادی به اوکراین ادامه دهند.
این تحرکات مدنی از یک سو بر دولتهای اروپایی برای ایستادگی در برابر رویکرد ترامپ نسبت به کرملین فشار میآورد و از سوی دیگر خشم علیه شخص ترامپ و دولت آمریکا را بیشتر میکند. چنانکه در نظرسنجی یادشده، اکثریت اروپاییها ترامپ را مانعی برای صلح جهانی تلقی کردهاند و این احساس در شعارهای تظاهرکنندگان نیز منعکس است.
از منظر فرهنگی و اجتماعی نیز میتوان نشانههای عمیقتر شدن گسل میان اروپا و آمریکا را مشاهده کرد. برای مثال، برخی دانشگاههای اروپایی در واکنش به فضای سیاسی جدید آمریکا، برنامههای تبادل دانشجو یا سفرهای علمی به آمریکا را بازبینی کردهاند. این اقدامات هرچند مستقیماً رنگ سیاسی نداشته باشد، اما در کل به دور شدن بیشتر افکار عمومی اروپا از ایالات متحده میانجامد. در واقع، بسیاری از اروپاییها اکنون آمریکا را کشوری میبینند که نه تنها در صحنه جهانی مشکلآفرین شده، بلکه در داخل نیز از ارزشهایی که اروپاییها آن را بدیهی میدانند (مانند تنوعپذیری و حقوق بشر) فاصله گرفته است.
از این رو، اروپا در نخستین ماههای سال 2025 با وضعیتی مواجه است که در آن رابطهاش با نزدیکترین متحد تاریخی خود، ایالات متحده، دستخوش تنش و سردی کمسابقهای شده است. دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، با سیاستهای سختگیرانه اقتصادی و رویکرد ناسازگار با چندجانبهگرایی، موجی از احساسات ضدآمریکایی را در میان افکار عمومی اروپایی برانگیخته و دولتها را به واکنش واداشته است.
نظرسنجیهای معتبر از افت شدید وجهه آمریکا در اروپا خبر میدهند؛ مصرفکنندگان اروپایی به تحریم کالاهای آمریکایی روی آوردهاند؛ رهبران اروپا صریحاً در برابر واشنگتن موضع گرفته و به دنبال تقویت استقلال عمل خود هستند ؛ اندیشکدهها نسبت به نیت و جهتگیری دولت ترامپ هشدار میدهند؛ و در شبکههای اجتماعی و خیابانها، صداهای اعتراضی علیه سیاستهای آمریکا بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد.
همه این موارد نشان میدهد که پیوند فراآتلانتیک در معرض آزمونی سخت قرار گرفته است. البته اروپا با حفظ اتحاد درونی و تکیه بر راهبردهایی چون «خودمختاری استراتژیک» میکوشد از این آزمون سربلند بیرون آید. اما باید دید در ادامه این دوره چهار ساله، آیا شکاف ایجادشده ترمیم خواهد شد یا آنگونه که برخی تحلیلگران میگویند، آغاز عصر جدیدی از واگرایی اروپا و آمریکا رقم خواهد خورد.
آنچه مسلم است اینکه در چشمانداز کنونی، احساسات ضدآمریکایی بهعنوان عاملی تعیینکننده در صحنه سیاست و اجتماع اروپا پدیدار گشته و پیامدهای آن فراتر از مقطع کنونی امتداد خواهد یافت.
منبع: ایرنا