بلاکچین چطور میتواند زنجیرهای بردهداری مدرن را در هم بشکند؟

به احتمال زیاد دستگاهی که با استفاده از ان در حال خواندن این مطلب هستید، حاوی مقداری مادهی کبالت است. مادهی کبالت در واقع یک فلز ضرودی در ساخت باتریهای گوشی و لپتاپها است. اما ایا میدانستید این امکان وجود دارد که کبالت مصرف شده برای ساخت دستگاههای شما توسط بردهها استخراج شده باشد؟ بردهداری مدرن چیست و فناوری بلاکچین چطور میتواند زنجیرهای این نوع بردهداری را پاره کند؟
تقریبا دو سوم کبالت جهان از کشور جمهوری دموکراتیک کنگو(DRC) استخراج میشود(Cobalt فلز سفید رنگی که با علامت شیمیایی Co شناسایی میشود. این فلز از نظر شیمیایی فعالتر از نیکل میباشد). این کشور افریقا مرکزی دارای یک تاریخچهی بد در زمینهی نقض حقوق بشر، از جمله بردهداری و کار کشیدن از انهاست.
در حال حاضر تقریبا غیرممکن است که بفهمیم کبالت بدست امده در این کشور به واسطهی بردهها استخراج شده یا خیر. همین مورد برای بسیاری از کالاهای دیگر سراسر جهان، از ماهی تن تا قهوه صادق است.
برخی از کسب و کارها راهحل این مشکل را در فناوری بلاکچین دیدهاند، فناوری که تکنولوژی پشت رمزارز بیتکوین(با نماد BTC) است و میتوان به واسطهی ان زنجیرهی تامین جهانی را بازبینی و تایید کرد.
این مورد جدیدترین وعدهی فناوری مذکور است که مدعی شده میتواند راهحلی برای اقتصادهای تنظیم نشدهی بسته، تغییرات اقلیمی و حتی جعل و تقلب باشد. این شاید فناوری بتواند ثابت کند که بخشی از راهحل این مشکلات است، اما ما نمیتوانیم امیدوار باشیم که یک فناوری بتواند تمام مسایل و مشکلات پیچیدهی اجتماعی را حل کند.
بردهداری مُدرن در زنجیرهی تامین
از انجایی که زنجیرهی تامین روز به روز پیچیدهتر میشود، فهمیدن این موضوع که ایا کالاها و منابع بدست امده از طریق روشهای اخلاقی و درست تولید میشوند به طور فزایندهای دشوارتر شده است.
مثلا در مورد کبالت میتوان گفت که زنجیرهی تامین ان شامل افراد واسط بیشماری است که کبالت را از معادن مختلف خریداری کرده و مخلوط میکنند، این بدان معناست که برای یک خریدار مانند شرکتهای باتری سازی، ردیابی و کشف مکانی که این فلز از ان استخراج شده تقریبا غیرممکن است.
صنعت استخراج کبالت کشور کنگو در بر گیرندهی طیف وسیعی از شرایط کاری مختلف است. برخی از معدنچیان نسبتا دستمزد مناسبی دریافت کرده و در شرایط ایمن کار میکنند.
اما حدود یک پنجم کبالت این کشور توسط ۱۱۰ هزار تا ۱۵۰ هزار کارگرد از معادن کوچک و به صورت کاملا دستی استخراج میشوند. افرادی که در این معادن غیرقانونی کار میکنند، معمولا درامد بسیاری کمتری داشته و در شرایط ناامن و خطرناکی حضور دارند.

کار کردن در چنین معادنی شامل وارد شدن به سوراخهای کوچکی است که با دست حفر شدهاند و حتی اساسیترین اقدامات احتیاطی و امنیتی در انها رعایت نشده است. در مواردی بسیاری این ساخت و ساز ضعیف و عدم تهویه به جراحات جدی و مرگ منجر میشود.
از انجایی که تقاضا برای خرید خودروهای الکتریکی در سراسر جهان رو به افزایش است و ساخت این خودروها نیز به مقدار زیادی فلز کبالت نیاز دارد، شرایط ذکر شده روز به روز در حال بدتر شدن است.
فهمیدن اینکه چه نسبتی از صنعت کبالت کشور کنگو به واسطهی بردهداری فعالیت میکند، بسیار دشوار است. اما طبق تحقیقاتی که توسط سازمان ازادی بردگان در سال ۲۰۱۳ انجام شده، ۸۶۶ نفر از ۹۳۱ نفر کارگر مورد بررسی در سه معدن بزرگ، برده بودهاند.
در این گزارشات هفت نوع بردهداری از جمله «کار اجباری» و «بردهداری به واسطهی بدهی» ذکر شده است. همچنین گفته شده که تقریبا یک نفر از هر چهار برده، کمتر از ۱۸ سال سن دارد.
گزارش دیگری که توسط یونیسف(UNICEF) در سال ۲۰۱۴ منتشر شده تخمین میزند که ۴۰ هزار کودک در معادن کشور کنگو و اغلب در زمینهی استخراج کبالت مشغول به کار هستند.
وعدههای بلاکچین
این مسیله تنها به کبالت محدود نشده است. همین امر برای چیزهای دیگری همچون مس تا کاکایو صادق است. اینکه بفهمیم چطور محصولات بدست امدهاند و یا اینکه از کجا استخراج شدهاند، بسیار دشوار است.
پس چطور میتوان فهمید که زنجیرهی تامین توسط بردهداری مدرن الوده نشده است؟
این دقیقا همان مسیلهای است که شرکتهای مختلف با استفاده از فناوری بلاکچین در حال تجربه و بررسی ان هستند. برای درک بهتر این موضوع بهتر است تا مروری بر اصول اولیهی این فناوری داشته باشیم.
بلاکچین را به عنوان یک دفترکل عمومی در نظر بگیرید. وقتی که یک تراکنش ظاهر میشود، یک مدرک و سابقهی دایمی و غیرقابل تغییر از این تراکنش ساخته شده و باید توسط افراد دیگری، در بلاکچین تایید شود. این سوابق «بلاک» نامیده شده و از نظر زمانی همانند یک رشته زنجیر، به ترتیب به یکدیگر متصل شدهاند.
بنابراین، فناوری بلاکچین میتواند در ساخت و تایید یک زنجیرهی تامین غیرقابل دستکاری، از منبع تا رسیدن محصول به دست کاربر نهایی، مورد استفاده قرار گیرد.
صندوق جهانی حیات وحش هم اکنون در حال همکاری با شرکتهای مرتبط با فناوری و یک کمپانی صید ماهیتن است تا از فناوری بلاکچین در جهت ردیابی ماهی «از طعمه تا بشقاب مصرفکننده» باشد. مصرف کننده میتواند با اسکن کردن کدهای پشت بستهبندی متوجه شود که این ماهیتن کی و کجا صید شده است.
کمپانی BHP(یکی از شرکتهای پیشرو در زمینهی معدنکاری، فلزات و محصولات پتروشیمی) نیز از فناوری بلاکچین برای تایید منابع مس استفاده میکند. همچنین گفته شده که از فناوری بلاکچین برای ردیابی محصولات کاشته شده به روشهای ارگانیک، پنبه، قهوه و حتی محصولات مرتبط با صنعت مد استفاده شده است.
کمپانیهای بزرگ دیگری همچون Ford و IBM نیز بخشی از یک کنسرسیوم هستند که به دنبال استفاده از این فناوری برای نظارت بر منابع کبالت میباشند. این بدان معناست که شرکتهای مذکور قادر خواهند بود تا فلز کبالت را از معدن تا لحظهی تبدیل شدن به باتری، ردیابی و دنبال کنند. پس کبالتهایی که به صورت کاملا اخلاقی و درست استخراج شدهاند بر روی بلاکچین ثبت شده و شرکتها میتوانند به راحتی تمام تحرکات و تغییرات احتمالی را در سراسر زنجیرهی تامین دنبال کنند.
چالشهای زیادی همچنان وجود دارد
گرچه فناوری بلاکچین بسیاری امیدوارکننده است، اما برای اینکه بتواند به درستی کار کند باید برخی مسایل و چالشهای پیشرو حل شوند.
یکی از عناصر مهم هر بلاکچین «پروتکل اجماع» است. این پروتکل تعیین میکند که چه کسی میتواند یک تراکنش را تایید کند؛ در واقع این پروتکل تعیین میکند که ایا همهی شرکتکنندگان در شبکه، اکثریت انها، تعداد انگشت شمار و یا کاملا تصادفی میتوانند در این زمینه فعالیت کنند یا خیر. در یک بلاکچین که به جمعاوری منابع به شیوهی کاملا اخلاقی اختصاص داده شده است، اینکه کارگران بتوانند شرایط کاری خودشان را توصیف و تصدیق کنند، امری حیاتی است. هیچ تضمینی برای این مورد وجود ندارد، خصوصا برای کارگرانی که محروم هستند و یا مورد ظلم قرار گرفتهاند.
مورد دوم اینکه باید بدانیم چه استانداردهایی برای یک بلاکچین مرتبط با تامین منابع اخلاقی وجود دارد. پلتفرمهای بلاکچینی متعددی وجود دارد که هرکدام نسبت به دیگری متفاوت بوده و به طور بالقوه از قدرت کمتری در اختیار دارند، بنابراین توسعه و ایجاد استانداردها میتواند بسیار ساده باشد. این یک مسیله برای سایر حوزههای گواهی و تصدیق اخلاقی محسوب میشود، حوزههایی که در انها برای کالاهایی همچون قهوه، طرحهای رقابتی وجود دارد.
مورد سوم اینکه ما همیشه باید ارتباط بین یک «بلاک» و واقعیت ماده را زیر سوال ببریم. پیدا کردن راهی برای استفاده از کالاهای بدست امده به وسیلهی بردهداری در بلاکچین، میتواند به شدت سوداور باشد. از انجا که یکپارچگی دادههای بلاکچین به نیروی انسانی وابسته است، دادهها و اطلاعات نسبت به اشتباهات سهوی و یا تقلب و دستکاری اسیبپذیر هستند.
و در نهایت مورد اخر اینکه بلاکچین ممکن است یک «جدایی دیجیتال» ایجاد کند. تامینکنندگان بزرگ که تجربیات فنی در اختیار دارند، در زمینهی استفاده از این فناوری دچار مشکلات کمتری خواهند بود، این درحالیست که تامینکنندگان کوچکتر ممکن است از این رویه عقب بمانند. ما باید با این موضوع که ممکن است بلاکچین در برابر ورود تامینکنندگان کوچک به بازار به یک مانع تبدیل شود، مقابله کنیم.
هیچ راهحل تکنولوژیکی وجود ندارد
به عنوان یک ابزار شفافیت(از نظر تیوری) بلاکچین میتواند مشخص کند که کالاها از کجا امدهاند. اما هیچ فناوری نمیتواند به تنهایی تمام مشکلات پیچیدهی اجتماعی را حل کند.
نهایتا مانند هر تکنولوژی دیگری، ورودیهای نادرست و نامناسب به خروجی بیکیفیت و معیوب ختم خواهد شد. اگر انسان بخواهد یک سیستم پاسخگو و مسیولیتپذیر را تضعیف کند، قطعا راهی برای این کار پیدا خواهد کرد.
تنها ثبت معاملات و تراکنشها کافی نیست، با این حال، به عنوان بخشی از یک برنامهی جامع برای مقابله با عوامل بیشمار بردهداری مدرن، بلاکچین میتواند خودش را به عنوان یک ابزار کاربردی نشان دهد.
نظر شما در رابطه با استفاده از فناوری بلاکچین در زنجیرهی تامین چیست؟ ایا این فناوری میتواند بردهداری مدرن را ریشهکن کند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.