ارزیابی صیدی از اثر مذاکرات و ۷ چالش بورس/ تکلیف دامنه نوسان و حجم مبنا
رئیس سازمان بورس با ارزیابی اثر مذاکرات و 7 چالش پیش رو، گفت: فعلا” تصمیمی برای تغییر دامنه نوسان مدنظر نیست.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس ، حجتاله صیدی در جلسه مشترک اعضای هیاتمدیره سازمان بورس و کانون نهادهای سرمایهگذاری، اعلام کرد: بررسی جدی و همهجانبهای برای مواردی مانند حجم مبنا، دامنه نوسان و الگوی محاسبه شاخص شروع شده اما هنوز تصمیمی برای تغییر دامنه نوسان در هفتههای آینده نهایی نشده است.
در بازار سرمایه تصمیم گیری با دقت و جامعیت خیلی مهم است. هیجان و شتاب برای نهاد ناظر و تصمیمگیر آفت است حتی برای نهادهای مالی و سرمایهگذاری هم مفید نیست. تجربه نشان داده آن دسته از افراد حقیقی که با صبر و آرامش و دقت تصمیم عقلایی میگیرند، موفق تر بودند.
برای به نتیجه رسیدن بررسیها در مورد سه محور فوق، بازه زمانی مشخصی تعریف شده اما ممکن است همه آنها به جمعبندی نهایی نرسد. حتی ممکن است در نهایت به این نتیجه برسد که وضع فعلی مناسب است و نیازی به تغییر وجود ندارد.
ارزیابی اثر مذاکرات بر بورس
بیشتر متغیرهای داخلی قابل پیشبینی و مدیریت هستند اما روند و نتیجه مذاکرات دغدغههایی ایجاد کرده است. روزهای قبل و بعد از آغاز مذاکرات با افرادمتعددی از صاحبنظران مشورت و گفتوگو شد. برخی خوشبین و برخی بدبین هستند اما هیچ صاحبنظری صفر و 100 قضاوت نمیکند. آغاز مذاکرات اثر مثبتی بر بازار سرمایه گذاشته اما در ادامه ممکن است با چالشهایی هم مواجه شد.
از هفته آینده روند مذاکرات وارد دور جدیتری خواهد شد و ممکن است در برخی بندها توافق حاصل و در برخی دیگر، موانع و چالشهایی ایجاد شود. بر این اساس اجمالاً 7 چالش احصا شد. یکی از مهمترین چالشها، مسائل فنی میان ایران و آمریکا است. خواستههای متقابل دو کشور، ذخیرهسازی و انتقال مواد، سانتریفیوژها، برد موشکی یا رفع تحریمهای مالی و بانکی، کشتیرانی و نفت میتوانند در جزئیات محل اختلاف باشند.
همه بر این باورند مذاکرات صوری نیست و هر دو طرف با انگیزه و نیاز واقعی وارد شدند. آمریکا نیز بهشدت به این توافق نیاز دارد. ترامپ با توجه به ناکامی در موضوعاتی مانند غزه، اوکراین و جنگ تجاری و تعرفهای به دنبال موفقیتی است که از آن بهره ببرد و برد کوتاهمدتی را تبلیغ کند. توافق با ایران میتواند برای ترامپ برگ برنده و حتی در نگاه وی، فرصتی برای دریافت جایزه نوبل باشد.
ایران نیز به دنبال توسعه و بهبود اقتصاد است. زمانی در سطحی برابر با عربستان و ترکیه از منظر تولید ناخالص داخلی در منطقه قرار داشت اما اکنون اقتصاد آن کشورها چند برابر ایران رشد کرده است. ایران نیاز دارد مذاکرات را جدی بگیرد تا به توافقی مفید دست یابد.
چالش بعدی موجود در مسیر مذاکرات، تلاشهای رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از بازیگران مخرب بالقوه در جریان مذاکرات ایران و آمریکا است که با توجه به لابیهای قوی در آمریکا، سعی خواهد کرد در مسیر توافق کارشکنی کند. پیشبینی از اقدامهای عملیاتی این رژیم خبر میدهند.
از سوی دیگر در داخل ایران و در آمریکا نیز گروههایی مانند دلواپسان یا نئوکانها، لابی صهیونیستی و تندروهای کنگره ممکن است با اقدامات روند مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهند و حتی ممکن است در برخی محافل در هر دو کشور، مخالفتهایی بروز کند که فضای عمومی را تحتالشعاع قرار دهد. این چالش سوم است که بر اساس تجارب گذشته، نباید دست کم گرفته شود.
چالش چهارم، میتواند موضع اروپا باشد. اروپا به دلایل متعددی از ایران و آمریکا گلهمند است. یکی از مهمترین عوامل در این زمینه موضوع اوکراین است. اروپا ادعا میکند ایران نباید به روسیه کمک میکرد و از ترامپ هم شکایت دارد که طرف زلنسکی را نگرفته و به نوعی با پوتین مصالحه کرده است. در بحث تعرفهها و نظایر آن نیز مسئله دارد. ضمن اینکه نگران است از مذاکرات کنار بماند و منافع اقتصادی به خطر بیفتد. همین الان هم مشکلات اروپا بیشتر شده است.
چالش مهم دیگری نیز در سطح راهبردی در روابط بینالملل وجود دارد که به نوعی به رقابت میان آمریکا با چین، روسیه و اروپا برمیگردد. در تعارض، تنازع و تعامل بین این قدرتها، ایران یکی از عوامل اثرگذار است ضمن اینکه با کارتها بازی میکند. لذا هرگونه مذاکره بین ایران و آمریکا، بدون اثرپذیری از این مسئله نخواهد بود.
واکنش کشورهای منطقه مانند عربستان، امارات و ترکیه میتواند چالش ششم به حساب بیاید. اگرچه این کشورها به نوعی به روابط مسالمت آمیز با ایران دست یافتند و در صدد توسعه روابط هستند اما رقیب هم هستند. روابط اینها را باید در چارچوب نظریه بازی دید. به احتمال زیاد مذاکره و بعد سرمایهگذاری احتمالی آمریکا یا چین و اروپا در ایران میتواند فضای بازار منطقه را تحت تاثیر قرار دهد.
لزوم حفظ آرامش در بازار سرمایه
بازار سرمایه ایران مانند تمام کشورها بسیار حساس و واکنشپذیر است و در برابر چنین تحولاتی، سریع واکنش نشان میدهد. در این شرایط مهمترین راهکار، حفظ آرامش، ثبات، تدبیر و برخورد حرفهای با اخبار، تحلیلها و شایعات است. البته فعالان حرفهای بازار سرمایه بارها ثابت کردند با شناخت عمیق از شرایط در کنار بازار باقی میمانند.
برخی خبرها باعث نگرانی فعالان حقیقی و حتی مدیران صندوقها و سبدگردانها میشود. متاسفانه برخی رسانهها نیز علاقه دارند با انتشار برخی تیترهای هدفمند، فضای روانی بازار را متشنج کنند. در نتیجه باید با درایت این فضا مدیریت شود. نقش نهادهای مالی در این میان بسیار مهم است. اگر نهاد مالی به دلیل اهمیت کارکرد بجای دنبالهرو بودن، راهبری پیشه گیرد و تعیینکننده باشد، بازار با طمانینه و ثبات بهتری پیش میرود و در این صورت همه برنده هستند.
منبع: بورس پرس