از طوفان ماریا تا آتشسوزی کالیفرنیا؛ هژمونی پوشالی آمریکا چگونه فرو ریخت؟
آتشسوزیهای کنونی کالیفرنیا در دولت دموکرات و طوفان ماریا در دولت جمهوریخواه، نشان دادند که این کشور با وجود ادعای ابرقدرتی در جهان، حتی در مدیریت و مهار بلایای طبیعی ناکام است.
خبرگزاری مهر ، گروه بینالملل: دولت آمریکا به عنوان مدعی بزرگترین و قدرتمندترین کشور جهان، در طول تاریخ خود با بحرانهای طبیعی متعددی مواجه بودهاست و علیرغم ادعاها مبنی بر برخورداری از منابع گسترده، زیرساختهای قدرتمند و توان مدیریت بحرانها، هر بلای طبیعی در این کشور توانسته به چالش مدیریتی بزرگ برای آن تبدیل شود.
از آتشسوزیهای گسترده در کالیفرنیا گرفته تا بحران طوفان ماریا در پورتوریکو، که این بحرانها نمایانگر ضعفهای مدیریتی و عدم برنامهریزی استراتژیک دولتهای مختلف آمریکا هستند.
در این نوشتار در پی تحلیل دستکم دو بحران کلیدی برآمدهایم؛ یکی در دوران ریاستجمهوری دموکراتها و دیگری در دوره ریاستجمهوری جمهوریخواهان، تا نشان دهیم که چگونه ناتوانی در مدیریت این بحرانها به هزینههای انسانی و اقتصادی هنگفتی منجر شدهاست.
ناتوانی دموکراتها در مدیریت بحران آتشسوزیهای جاری
آتشسوزیهای گسترده در آمریکا بهویژه در کالیفرنیا و سایر ایالتهای غربی، از مشکلاتی است که هر ساله دولتها با آن مواجه هستند. این بحرانها به دلیل تغییرات اقلیمی، افزایش دما و خشکسالیهای طولانیمدت شدت مییابند. اما آنچه که در این میان بیشتر از همه جلب توجه میکند، ناکامیهای مدیریتی است که در دوران ریاستجمهوری دموکراتها از جمله باراک اوباما و جو بایدن در مواجهه با این بحرانها مشاهده شده است.
یکی از بزرگترین ضعفها در مدیریت آتشسوزیها، عدم پیشگیری و آمادگی لازم برای این بحرانها بود. آتشسوزیها در بسیاری از موارد در مناطق خاصی بروز پیدا میکنند که به راحتی قابل پیشبینی هستند. با این حال، تخصیص منابع برای پیشگیری و آمادهسازی در برابر چنین بحرانهایی، همیشه ناکافی بوده است.
حتی در دولت جو بایدن رئیس جمهور کنونی آمریکا که برنامههای زیستمحیطی بسیاری برای مقابله با تغییرات اقلیمی ارائه داده، پاسخدهی به بحرانهای آتشسوزی به طور معمول کُند و نامناسب بوده است.
یکی دیگر از مشکلات عمده، ناکافی بودن هماهنگی میان دولت فدرال و ایالتها است. بسیاری از ایالتها مانند کالیفرنیا که به طور مداوم با آتشسوزیها روبهرو هستند، نیاز به کمکهای ویژه و اختصاصی دارند. با این حال، در بسیاری از موارد، دولت فدرال نتوانسته است به موقع منابع مالی و پشتیبانیهای لازم را برای مقابله با این بحرانها ارسال کند.
این ضعف در مدیریت بحرانها باعث شدهاست که خسارات جانی و مالی ناشی از آتشسوزیها به طور پیوسته افزایش یابد. نمونه آن همین هزینهها و تلفات آتشسوزی کنونی لسآنجلس است که تا کنون تلفات جانی و هزینه آن حدود 150 میلیارد دلار برآورد میشود.
ضعفهای جمهوریخواهان در مدیریت بحران طوفان ماریا
در حالی که بحرانهای آتشسوزی در آمریکا طی دورههای مختلف ریاستجمهوری مورد توجه قرار گرفته است، بحران طوفان ماریا در پورتوریکو بهویژه در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ یکی از بزرگترین شکستهای مدیریتی تاریخ این کشور محسوب میشود.
طوفان ماریا در سپتامبر 2017 به شدت پورتوریکو را تحت تاثیر قرار داد و باعث تخریب گسترده زیرساختها و قطعی برق در بیشتر نقاط این جزیره شد. اما آنچه که در این بحران بیشتر از همه به چشم میآید، ضعفهای شدید در مدیریت و هماهنگی بحران بود.
دولت ترامپ به شدت در ارسال کمکهای بشردوستانه به پورتوریکو، کُند عمل کرد. این تاخیر در ارسال کمکها باعث شد که مردم پورتوریکو مدتها بدون برق، آب و غذا در شرایط دشوار زندگی کنند.
همچنین، ترامپ و مقامهای دولت او به شکلی علنی نسبت به وضعیت بحرانی پورتوریکو کمتوجهی و حتی در سخنان خود وضعیت این جزیره را کم اهمیت و مناسب توصیف کردند. این رفتارها نسبت به نیازهای انسانی موجب خشم گسترده در سراسر آمریکا و جهان شد.
یکی دیگر از مشکلات عمده در بحران طوفان ماریا، ضعف در هماهنگیهای بینالمللی و داخلی بود. پورتوریکو، به عنوان یک سرزمین غیرمستقل تحت حکومت آمریکا به طور ویژه نیاز به پشتیبانی فدرال داشت. اما در بسیاری از مواقع، مقامهای این کشور و پورتوریکو در جهت رسیدگی به بحران هماهنگیهای لازم را نداشتند. در نهایت، بسیاری از مردم در این جزیره به دلیل ضعفهای مدیریتی در نهادهای دولتی، جان خود را از دست دادند یا با مشکلات جدی روبهرو شدند.
ادعاهای پوشالی و توخالی ابرقدرت جهان در مدیریت بحرانها
آمریکا که خود را به عنوان ابرقدرت جهانی با پیشرفتهترین سیستمهای شناسایی و مهار بلایای طبیعی معرفی میکند، در مواجهه با بحرانهای بزرگ طبیعی نظیر آتشسوزیهای گسترده در کالیفرنیا و طوفان ماریا در پورتوریکو نشان داده است که این ادعاها تا حد زیادی نادرست و توخالی هستند.
در حالی که آمریکا بهعنوان یک کشور توسعهیافته و صاحب فناوریهای پیشرفته در زمینههای مختلف، از جمله شناسایی بلایای طبیعی، شناخته میشود، واکنشهای دولت به این بحرانها اغلب کند، ضعیف و فاقد برنامهریزی استراتژیک بودهاست.
در بحران آتشسوزیهای کالیفرنیا با وجود ادعای مقامهای این کشور مبنی بر برخورداری از امکانات و تجهیزات پیشرفته، مشکلات اساسی در پیشبینی، پیشگیری و پاسخدهی به این بحرانها مشاهده شد. منابع دولتی بهطور ناکافی برای مقابله با آتشسوزیها تخصیص یافتند و دولت فدرال در ارسال کمکهای فوری و منابع لازم به ایالتهای آسیبدیده کوتاهی کرد.
این ضعفها در حالی رخ داد که آمریکا بهطور مداوم خود را به عنوان پیشرو در زمینه تکنولوژیهای پیشبینی و مهار بلایای طبیعی معرفی میکند.
در بحران طوفان ماریا نیز دولت آمریکا بهویژه در دوره ریاستجمهوری ترامپ، نتوانست پاسخگویی مؤثری به نیازهای فوری پورتوریکو داشته باشد. پورتوریکو به عنوان بخشی از ایالات متحده، نیاز به کمکهای فوری و گسترده داشت، اما دولت فدرال نه تنها به موقع منابع و تجهیزات را ارسال نکرد، بلکه بهرغم آسیبهای گسترده و شرایط بحرانی، مقامهای این دولت از لحاظ عملیاتی و انسانی برای مقابله با بحران ناتوان بودند.
این رخداد نه تنها نشاندهنده ضعف در پاسخگویی به بحرانها بود، بلکه نشان داد که ادعاهای آمریکا در زمینه قدرت و مهارتهای مدیریتی در مواجهه با بحرانها، اساساً فاقد پشتوانههای واقعی هستند.
در مجموع، دو بحران مذکور که در دو دوره مختلف ریاستجمهوری و تحت رهبری دو حزب سیاسی متفاوت رخ دادند، در کنار یکدیگر به یک نتیجه مشترک منجر شدند: ضعف اساسی در سیستمهای مدیریت بحران آمریکا. از این رو، تنها بهعنوان یک ابرقدرت جهانی و دارنده پیشرفتهترین سیستمهای شناسایی و مهار بلایای طبیعی نمیتوان به عملکرد این کشور در بحرانها نگریست، بلکه باید به کاستیهای ساختاری و عملیاتی آن در مواجهه با بحرانها توجه بیشتری داشت.
منبع: مهر