فرود «رشد» با اتمام سوخت
دنیای اقتصاد :
رشد اقتصادی ایران به روایت بانک مرکزی در فصل دوم سال جاری به ۲.۷درصد کاهش یافته و به پایینترین سطح در ۱۰فصل اخیر رسیده است. یکی از عوامل اصلی، افت رشد درآمدهای نفتی در فصلهای اخیر بوده است. به گفته کارشناسان، رشد اقتصادی در ایران تابعی مستقیم از میزان رشد بخش نفت است و عوامل دیگر غیرنفتی فعلا نمیتواند باعث تغییر مسیر رشد اقتصادی شود. با توجه به افت رشد بخش نفت در فصلهای اخیر، به نظر میرسد اقتصاد کشور وارد دورهای جدید با رشد پایین شده است.
بانک مرکزی نرخ رشد اقتصادی 6ماهه اول را منتشر کرد. بر اساس این آمار رشد اقتصادی فصلی تابستان برابر با 2.7درصد بوده که کاهشی 0.4واحد درصدی را نسبت به فصل قبل یعنی بهار، تجربه کرده است. بررسیها نشان میدهد رشد اقتصادی فصلی با ثبت رقم 2.7درصد به پایینترین میزان از بهار1401 رسیده است. عوامل کلیدی کاهش نرخ رشد اقتصادی در تابستان، کاهش رشد درآمدهای نفتی و قطع برق بودهاند.
ایران بهعنوان کشوری با اقتصادی وابسته به نفت، همواره تاثیرپذیری بالایی از نوسانات بازار جهانی نفت داشته است. با توجه به محدودیتهای بینالمللی و کاهش رشد استخراج بخش نفت ایران، این منبع اصلی درآمدی کشور دچار افت شده و همین امر رشد اقتصادی را به شکل قابلتوجهی تحت تاثیر قرار داده است. براساس محاسبات، رشد اقتصادی در کشور، تابعی مستقیم از میزان صادرات نفت است و میزان همبستگی رشد فصلی این بخش و رشد فصلی کل از سال1391 تا تابستان1403 حدود 0.82 تخمین زده میشود. این رقم حاکی از ارتباط شدید رشد اقتصادی با رشد بخش نفت است.
رشد اقتصادی در کف 10فصل
بررسی دقیقتر آمارها نشان میدهد که رشد اقتصادی ایران در نیمه نخست سال جاری به پایینترین سطح خود در 10فصل گذشته رسیده است. این مساله نهتنها زنگ خطر برای سیاستگذاران اقتصادی است، بلکه نشاندهنده ورود اقتصاد ایران به دورهای از رکود نسبی است که اگر چارهای برای آن اندیشیده نشود، میتواند عواقب گستردهای به همراه داشته باشد. تحلیلگران معتقدند که این کاهش عمدتا بهدلیل افت درآمدهای نفتی، عدم توانایی در جذب سرمایهگذاری خارجی و محدودیتهای شدید در توسعه اقتصادی رخ داده است. بهنظر میرسد که اقتصاد ایران وارد دورههایی با رشد پایین و ناپایدار شده است. این وضعیت نتیجه مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی است که بهطور همزمان بر اقتصاد کشور تاثیر گذاشتهاند. از یکسو، سیاستهای ناکارآمد داخلی در حوزههای پولی و مالی و از سوی دیگر فشارهای بینالمللی و کاهش درآمدهای نفتی، رشد اقتصادی در این وضعیت کاهش داده است. به نظر میرسد گام برداشتن در راستای اصلاحات ساختاری، رفع دائمی تحریمها و آزادسازی اقتصادی در این شرایط، مهمتر از گذشته باشد.
برخلاف بسیاری از کشورها که رشد اقتصادی خود را بر مبنای سیاستهای پولی و توسعه صنایع غیروابسته به نفت پایهگذاری کردهاند، ایران همچنان بخش عمدهای از تولید ناخالص داخلی خود را از طریق صادرات نفت تامین میکند. این وابستگی باعث شده است که اقتصاد کشور در برابر شوکهای خارجی بسیار آسیبپذیر باشد و در صورت افت درآمدهای نفتی، رشد اقتصادی به سرعت کاهش یابد. علاوه بر این، سیاستهای پولی در ایران عمدتا نتوانستهاند بهطور موثر بر رشد اقتصادی تاثیر بگذارند. بهعنوان مثال، نرخ بهره بانکی بالا و عدم دسترسی آسان به تسهیلات مالی، موجب کاهش سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی شده است.
محدودیتهای توسعه درآمدهای نفتی
توسعه درآمدهای نفتی در ایران طی سالهای اخیر با محدودیتهای بسیاری روبهرو بوده است. تحریمهای بینالمللی علیه صنعت نفت ایران، کاهش دسترسی به بازارهای جهانی و تکنولوژیهای پیشرفته استخراج و تولید و همچنین کاهش تقاضای جهانی، از جمله عواملی هستند که توانایی کشور در افزایش درآمدهای نفتی را محدود کردهاند. این وضعیت باعث شده است که منابع مالی لازم برای پروژههای توسعهای تامین نشود و رشد اقتصادی بهتبع آن کاهش یابد. از سوی دیگر، سیاستهای نامنسجم داخلی و عدم مدیریت بهینه منابع نفتی نیز بهعنوان یکی از موانع عمده در این زمینه مطرح شده است. بهعنوان مثال، تحریمهایهای نفتی و اتکای بیش از حد بودجه به درآمدهای جاری نفت، باعث شده است که سرمایهگذاری بلندمدت در زیرساختها و فناوریهای جدید با موانع جدی روبهرو شود.
نگاهی به تاریخچه اقتصاد نفتی در ایران نشان میدهد که وابستگی کشور به نفت از زمان کشف این منبع ارزشمند در اوایل قرن بیستم آغاز شده است. در دورههای مختلف، درآمدهای نفتی بهعنوان منبع اصلی تامین بودجه دولتی و توسعه زیرساختها استفاده شده است. این مسائل بهویژه در دورههایی که قیمت نفت بهطور ناگهانی کاهش یافته است، برجسته شدهاند و باعث شدهاند که اقتصاد کشور با چالشهای جدی مواجه شود. در این میان، تاثیرات منفی وابستگی به نفت بر شاخصهای کلان اقتصادی مانند نرخ بیکاری، نرخ تورم و میزان سرمایهگذاری در سایر بخشها نیز مشهود است. در دهههای اخیر، تلاشهایی برای کاهش وابستگی به نفت و توسعه صنایع غیروابسته انجام شده است؛ اما این تلاشها بهدلیل موانع متعدد، از جمله تحریمها، ناکافی بودن سرمایهگذاری در صنایع جایگزین و عدم پایداری سیاستها، موفقیت چشمگیری نداشتهاند. یکی از مهمترین درسهایی که از تاریخ اقتصاد نفتی ایران میتوان گرفت، ضرورت حرکت به سوی تنوعبخشی به منابع درآمدی و کاهش وابستگی به نفت است. کشورهایی مانند نروژ و امارات متحده عربی نمونههایی از موفقیت در این زمینه هستند که با برنامهریزی دقیق توانستهاند اقتصاد خود را از وابستگی به نفت رها کنند.
چشمانداز آینده اقتصاد ایران
با توجه به شرایط کنونی، اقتصاد ایران نیازمند تغییرات بنیادین برای خروج از دورههای رشد پایین است.از جمله اقداماتی که میتواند در این راستا انجام شود، میتوان به کاهش وابستگی به نفت، تقویت بخش خصوصی، جذب سرمایهگذاری خارجی، و اجرای سیاستهای پایدار پولی و مالی اشاره کرد.همچنین، بهبود تعاملات بینالمللی و رفع محدودیتهای تحریمی میتواند نقش کلیدی در افزایش رشد اقتصادی ایفا کند.علاوه بر این، توسعه صنایع دانشبنیان و ارتقای سطح فناوری در بخشهای مختلف اقتصادی میتواند به عنوان یک راهکار اساسی در ایجاد رشد پایدار مطرح شود.
منبع: دنیای اقتصاد