پیشبینی ۷۰ کارشناس از آینده بورس و بازارهای رقیب در سه ماه پایانی
70 کارشناس بازار سرمایه با پاسخ به چهار سوال، چشمانداز بورس و سه بازار رقیب در سه ماه پایانی سال را پیش بینی کردند.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس ، 70 کارشناس بورس در نظر سنجی با پاسخ به چهار سوال کلیدی، چشمانداز بازار سرمایه و سایر بازارهای دارایی را در سه ماه پایانی سال برای دنیای اقتصاد ترسیم کردند.
بر اساس این گزارش این نظرسنجی با محوریت چهار بازار اصلی بورس، طلا و سکه، ارز، و رمزارزها انجام شده تا دیدگاه کارشناسان در مورد پربازدهترین بازارها و چالشهای پیش رو مشخص شود.
تحلیل کلی دادههای بدست آمده نشان میدهد، بورس با اختلاف در صدر انتخاب کارشناسان قرار دارد. پس از آن، بازار طلا و سکه جایگاه دوم را به خود اختصاص داد و رمزارزها در رتبه سوم ایستاد. در انتها، بازار ارز به دلیل بازدهی محدودتر در مقایسه با سایر گزینهها، کمترین محبوبیت را میان کارشناسان داشت.
عوامل متعددی مانند شروع روند صعودی پایدار، اقدامات اصلاحی دولت و نهادهای نظارتی برای رفع موانع ساختاری بازار و کاهش تنشهای سیاسی و اقتصادی، زمینهساز این انتخاب بودند. این عوامل میتوانند موجب بهبود بازدهی سرمایهگذاری در بورس شوند.
با بررسی جزئیتر دادهها، کارشناسان حاضر در این نظرسنجی به دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر تقسیم می شوند.
رویکرد ریسکگریزان بر حفظ امنیت سرمایه و کاهش نوسانات متمرکز است. برای این گروه، طلا و سکه به دلیل ثبات نسبی و مقاومتی که در برابر تحولات اقتصادی و سیاسی نشان میدهند در صدر اولویتها قرار گرفتند.
در رتبه دوم این دسته از کارشناسان، بازار ارز قرار گرفت. ارز به دلیل نقدشوندگی بالا جذابیت زیادی برای افراد ریسکگریز دارد. در شرایطی که نااطمینانی های زیادی بر سر راه بازارها قرار دارد، نقدشوندگی به عنوان عاملی اطمینانبخش برای سرمایهگذاران عمل میکند.
بورس جایگاه سوم را در پرتفوی ریسکگریزان به خود اختصاص داده است. این گروه اگرچه بورس را به دلیل روند صعودی اخیر تا حدودی امیدوارکننده میدانند اما همچنان به دلیل ماهیت نوسانی بورس و ریسکهایی که این بازار را تهدید میکند، ترجیح میدهند رویکردی محتاطانه داشته باشند.
رمزارزها بهدلیل نوسانات بسیار بالا، تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای قانونی، نامحبوبترین گزینه میان ریسکگریزان شناخته شده است. عدم شفافیت کافی در این بازار و ریسکهای سیستمی مرتبط این گروه را از سرمایهگذاری در رمز ارزها دور نگه داشته است.
پرتفوی ریسکپذیران چینشی کاملا متفاوت از دسته قبلی و بورس در صدر قرار دارد. روند صعودی اخیر، اقدامات حمایتی دولت و کاهش موانع پیش رو شرکتهای بورسی و همچنین جذابیت قیمت سهام بسیاری از شرکتها که کمتر از ارزش حقیقی ارزشگذاری شدند از جمله عواملی هستند که ریسک پذیران را به سرمایهگذاری در بورس ترغیب کرده است.
نیمی از ریسکپذیران رتبه دوم را به طلا اختصاص داده و نیمی دیگر رمزارزها را در اولویت قرار دادند. برای آن دسته از ریسکپذیرانی که به دنبال متنوعسازی پرتفو و کاهش اثرات نوسانات ناگهانی هستند، طلا گزینه هوشمندانه به حساب میآید. این دارایی علاوه بر اینکه ذخیرهای امن بشمار میرود در شرایط تورمی و کاهش ارزش پول ملی، بازدهی معقولی ارائه می دهد.
انتخاب رمز ارزها توسط نیمی از کارشناسان بهعنوان اولویت دوم سرمایهگذاری نشان میدهد با وجود مخاطرات زیاد پیش روی این بازار، ظرفیت سودآوری رمز ارزها همچنان برای بخشی از سرمایهگذاران جذاب است. فناوریهای نوین مرتبط با این بازار و توسعه سریع، انگیزه مناسبی برای این دسته افراد بشمار میآید تا بخش قابلتوجهی از سرمایه را به آن اختصاص دهند. بازار ارز با کمترین محبوبیت در قعر فهرست ریسکپذیران قرار گرفته است. چرا که جذابیت سایر بازارها در مقایسه با سود محدود ارز، انتخاب این بازار را به حداقل رسانده است.
روند صعودی بورس در سایه اقدامات حمایتی
طبق نظر کارشناسان، روند صعودی بورس احتمالا تا پایان سال ادامه خواهد داشت. افزایش تقاضا در صنایع کلیدی در کنار کاهش موانع پیش رو، نوید بخش آیندهای روشن برای بورس است. ترکیب عوامل بنیادی و روانی باعث شده این روند صعودی نهتنها موقتی نباشد بلکه با شتاب بیشتری تا پایان سال ادامه یابد.
بررسی تحولات نشان میدهد عواملی چون حذف ارز نیمایی، احتمال عرضه خودرو در بورس کالا، انتشار عرضه اولیههای جدید، زمزمههای کاهش نرخ بهره و حمایتهای همهجانبه سیاستمداران از بازار سرمایه، نقش مهمی در شکلگیری روند فعلی داشتند. ارز نیمایی که سالها به عنوان معیاری برای تعیین نرخ ارز در تجارت و بازارهای مالی استفاده میشد به دلایلی از جمله کاهش کارایی بازار، مورد انتقاد فعالان و صاحبنظران بود. این اقدام به شرکتهای صادرات محور که پیشتر مجبور به فروش محصولات با نرخ نیمایی بودند، فرصت میدهد از سودآوری بیشتری بهرهمند شوند.
علاوه بر این احتمال عرضه خودرو در بورس کالا نیز بهعنوان یکی دیگر از محرکهای مهم بورس مطرح است. این سیاست میتواند به شفافیت در قیمت گذاری خودرو کمک کند و منافع مالی بیشتری را برای خودروسازان به همراه داشته باشد. از سوی دیگر در روزهای اخیر زمزمهها خبر از کاهش نرخ بهره میدهند. کاهش نرخ بهره با کاهش هزینه تامین مالی برای شرکتها میتواند به جذابیت این بازار کمک کند.
در هفتههای اخیر، سیاست مداران در اظهارات بارها بر اهمیت تقویت بورس تاکید کردند. این حمایتها در کنار سایر اقدامات نظارتی منجر به تقویت اعتماد و افزایش تمایل سرمایهگذاران برای ورود به بازار شده است. در مجموع، تحولات اخیر و سیاستهای حمایتی نشان میدهند بازار سرمایه در مسیر رشد قرار گرفته و با فراهم کردن فرصتهای جدید، میتواند یکی از جذابترین بازارها برای سرمایهگذاری در 3 ماه پیش رو باشد.
راهکارهایی برای ترغیب سرمایهگذاران
با وجود تلاشهای گسترده برای بهبود وضعیت بورس، اعتماد عمومی همچنان یکی از چالشهای بزرگ و محوری بشمار میرود. برای درک وضعیت فعلی و ارائه راهکارهایی جهت جلب اعتماد دوباره از کارشناسان پرسیده شد آیا اعتماد به بورس بازگشته است؟ نتایج نظرسنجی حاکی از آن است 81 درصد کارشناسان معتقدند اعتماد عمومی هنوز بازنگشته است. این آمار بهروشنی نشان میدهد مسیر بازسازی این اعتماد، همچنان دشوار و زمانبر خواهد بود.
کارشناسان دلایل متعددی برای کاهش اعتماد عمومی به بورس مطرح کردند که هرکدام به نوعی اثر قابلتوجهی بر روند مشارکت سرمایهگذاران داشت. یکی از مهمترین این دلایل، تجربه ریزش شدید شاخص در سالهای گذشته است که به زیان بسیاری از سرمایهگذاران خرد منجر شد. این ریزشها نهتنها منجر به از دست رفتن سرمایه افراد شد، بلکه اثرات روانی عمیقی بر فعالان بر جای گذاشت.
بسیاری از افرادی که با امید به سودهای بزرگ وارد بازار شده بودند، با زیانهای سنگین مواجه شده و اعتماد را نسبت به ساختار آن از دست دادند. یکی دیگر از عوامل اثرگذار، تصمیمات ناگهانی و غیرشفاف در حوزه سیاست گذاری اقتصادی است. تغییرات غیرمنتظره در قوانین و مقررات، مانند تغییرات در نرخ بهره، اعمال محدودیتهای معاملاتی، و سیاست گذاریهای مقطعی، باعث افزایش نااطمینانی و کاهش جذابیت بازار سرمایه در سالهای اخیر شده است.
علاوه بر این نوسانات اقتصادی بویژه در حوزه نرخ ارز و تورم، محیطی پرریسک برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. این نوسانات نهتنها هزینههای غیر مستقیم و مستقیمی بر شرکتهای بورسی تحمیل میکنند بلکه پیشبینیپذیری عملکرد شرکتها را نیز دشوار میکنند. عدم شفافیت در مدیریت متغیر های کلان اقتصادی یکی دیگر از عوامل مهمی است که به کاهش اعتماد سرمایهگذاران منجر شده است.
از سوی دیگر، ثبات سیاسی و اقتصادی یکی از ارکان اصلی برای جذب سرمایهگذاران است. این در حالی است که در سالهای اخیر، تنشهای داخلی و خارجی و تغییرات مکرر در سیاستهای اقتصادی، اعتماد عمومی را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است.
بر اساس پیشنهادات، 53 درصد کارشناسان، ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی را مهمترین اقدام برای بازگشت اعتماد عمومی معرفی کردند. ثبات سیاسی به معنای کاهش تنشهای داخلی و خارجی، بهبود روابط بینالمللی، و کاهش ابهامات موجود در فضای سیاست گذاری است. سرمایهگذاران در محیطی که احساس کنند متغیرهای کلان اقتصادی قابل پیشبینی و پایدار هستند، تمایل بیشتری به ورود به بازار خواهند داشت. این امر مستلزم سیاست گذاریهای بلندمدت و هماهنگی میان نهادهای مختلف اقتصادی است.
3 درصد از کارشناسان معتقدند تصمیمات یکشبه و غیرشفاف، یکی از مهمترین موانع برای بازگشت اعتماد عمومی است. نمونههایی از این تصمیمات شامل تغییرات ناگهانی در قوانین مالیاتی، سیاست گذاریهای پولی و ارزی، و تغییرات در دامنه نوسان بود. تصمیمات اقتصادی باید با شفافیت کامل و پس از مشورت با نهادهای مرتبط اتخاذ تا از ایجاد شوکهای ناگهانی در بازار جلوگیری شود.
باقی کارشناسان به اصلاحات ساختاری در بازار سرمایه به عنوان یکی از عوامل موثر بر بازگشت اعتماد اشاره کردند. یکی از این اصلاحات، حذف محدودیت دامنه نوسان است. محدودیت دامنه نوسان در بسیاری از موارد باعث ایجاد صفهای طولانی خرید و فروش و کاهش جذابیت بازار شده است. حذف یا تعدیل این محدودیت میتواند به افزایش نقدشوندگی و کارآیی بازار کمک کند.
همچنین پیشبینیپذیری متغیرهایی مانند نرخ بهره، نرخ ارز، و سیاستهای پولی و مالی، یکی دیگر از مواردی است که کارشناسان همواره بر آن تاکید دارند. سرمایهگذاران نیاز دارند بدانند سیاستهای اقتصادی در کوتاه و بلندمدت به چه سمتی حرکت میکنند. ایجاد شفافیت در این زمینه میتواند ریسک روانی سرمایهگذاری را کاهش دهد.
بازگشت اعتماد عمومی به بورس نیازمند اقدامات هماهنگ و چندجانبه است. از یک سو، ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی به عنوان زیربنای هرگونه رشد پایدار در بازار سرمایه مطرح است. از سوی دیگر، اصلاحات ساختاری مانند حذف محدودیت دامنه نوسان و شفافیت بیشتر در سیاست گذاریها به بهبود وضعیت کمک می کند. افزایش آگاهی عمومی درباره مزایا و معایب سرمایهگذاری در بورس و ارائه اطلاعات دقیق و بروز به کاهش ریسک روانی و افزایش مشارکت سرمایهگذاران منجر می شود.
بازگشت اعتماد عمومی به بورس نهتنها یک ضرورت اقتصادی بلکه برای توسعه بلندمدت و ایفای نقش آن در اقتصاد نیز حیاتی است. تحقق این هدف نیازمند تعهد و هماهنگی میان نهادهای نظارتی، سیاست گذاران و فعالان است. اگرچه راه پیش رو چالشبرانگیز است اما با اجرای اصلاحات دقیق و پایدار میتوان به بازگشت اعتماد و جذب سرمایهگذاران امیدوار بود.
منبع: بورس پرس