تحلیل نشنال اینترست در باره شرط بندی نتانیاهو روی ترامپ
شرایط خاورمیانه به قدری تغییر کرده که دولت جدید آمریکا برای تکرار سیاست های پیشین خود با مشکل مواجه خواهد شد.
العالم – آمریکا
به گزارش رای الیوم، روزنامه آمریکایی نشنال اینترست در تحلیلی نوشت: برخی مقامات اسرائیلی و در راس آنان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل، پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را ، پیروزی خود می دانند و به پیشینه ی حمایت قوی او از اسرائیل در اولین دوره ریاست جمهوری اش اشاره کردند، زمانی که او با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، برعکس سیاست چندین دهه آمریکا در خاورمیانه عمل کرد و سفارت آمریکا را به این شهر منتقل کرد . نتانیاهو نیزبه خاطر این اقدام از ترامپ قدردانی کرد و او را به هری ترومن از روسای جمهور آمریکا و لرد بالفور وزیر خارجه بریتانیا تشبیه کرد.
حمایت ترامپ از اسرائیل نشاندهنده ارتباط شخصی او با دولت یهود و روابط خانوادگی اش با آنان از جمله جارد کوشنر، داماد صهیونیستی اش است، که منافع تجاری در اسرائیل دارد وافزون بر سابقه دوستی نزدیک با نتانیاهو به عنوان مشاور ارشد به دولت ترامپ پیوست.
دفاع ترامپ از مساله اسرائیل با حمایت حزب جمهوری خواه از دولت یهود در یک راستاست . مثلا دو مشاور اصلی ترامپ در سیاست خارجی دوره اول ریاست وی ، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه و جان بولتون، مشاور امنیت ملی، و همچنین مایک پنس، معاون رئیس جمهور از حامیان سرسخت اسرائیل بودند.
ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی پیشین از مداخلات نظامی آمریکا در خاورمیانه، به ویژه جنگ عراق، انتقاد کرد. اما وی پس از روی کار آمدن، فاصله گرفتن از منطقه را پیشنهاد نداد.
در آن مرحله محیط ژئواستراتژیک و منطقه ای برای حمایت از اسرائیل از نظر هزینه مناسب بود زیرا کشورهای عربی خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی به دنبال تضمین های آمریکا برای امنیت خود در برابر برقراری روابط با اسرائیل بودند، و ایالات متحده نیز با هیچ چالش جدی از سوی قدرت های منطقه مواجه نشد.
در دوره اول ریاست ترامپ، توافق نامه ابراهیم سال 2020 منعقد شد که به پیوستن بحرین و امارات متحده عربی و بعدا مراکش و سودان به روند عادی سازی با اسرائیل منجر شد.
در همین حال، ترامپ از طرح صلح خاورمیانه خود که با کمک کوشنر تهیه شده بود، رونمایی کرد که بیشتر خواسته های اسراییل محقق شد و امکان تشکیل کشوری اما با حاکمیت محدود را به فلسطینیان در نظر گرفت.
در نخستین دوره ی ریاست جمهوری ترامپ، اجماع استراتژیک درباره ی ایران میان آمریکا و اسرائیل به وجود آمد. در نتیجه، ترامپ از برجام که توافق هستهای امضا شده در سال 2015 بود، خارج شد و قول داد با اعمال «فشار حداکثری» بر ایران با تحریمهای دیپلماتیک و اقتصادی، درباره طرح بهتری مذاکره کند.
اولین دولت ترامپ تلاش کرد با ایجاد روابط نزدیکتر با کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و امارات به منافع اسراییل خدمت کند، در آن زمان نشانهها حاکی از آن بود که سعودیها با به رسمیت شناختن اسرائیل و برقراری روابط دیپلماتیک با آن حتی بدون تعهد اسرائیل به ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی موافقت خواهند کرد.
اما با آغاز دومین دوره ریاست جمهوری ترامپ، موازنه قدرت در خاورمیانه و همچنین اولویت های جهانی و منطقه ای آمریکا تغییر کرده است. این بدان معناست که سیاست ترامپ در دوره ی دوم در خاورمیانه باید خود را با واقعیت های جدید وفق دهد و نمی تواند به سادگی سیاست مرحله اول ریاست جمهوری خود را تکرار کند.
آمریکا اکنون با توجه به رقابت با چین، دو جنگ منطقهای در اوکراین و خاورمیانه و چالشهای ناشی از ماهوارههای آن برای ایالات متحده و منافع غرب، از نظر دیپلماتیک و نظامی خسته شده است. این کشور منابع خود را در سه جبهه شرق آسیا، اروپا و خاورمیانه مستقر کرده است و ترامپ در مبارزات انتخاباتی هشدار داده بود، ممکن است “جنگ جهانی سوم” رخ دهد.
جنگ غزه و انزوای شدید رژیم صهیونیستی
جنگ غزه و انزوای شدید اسرائیل در جامعه بین المللی، اختلافات فزاینده میان آمریکا و متحدان اروپایی اش درباره ی سیاست خاورمیانه را آشکار کرد. اروپایی ها از آن جایی که اسراییل در صدد ایجاد تفرقه در ائتلاف غرب است از تل آویو انتقاد دارند.
بنابراین، توانایی واشنگتن برای حفظ صلح آمریکا در خاورمیانه با آزمایش قدرت ژئواستراتژیک آن در اوکراین توسط روسیه و دریای چین جنوبی در حال کاهش است.
اما حمله 7 اکتبر و وقایع پس از آن این واقعیت را آشکار کرد که ارتش آمریکا تحت فشار بسیار زیادی قرار دارد. به عنوان مثال، نیروی دریایی ایالات متحده مجبور شد ناو هواپیمابر خود را از شرق آسیا به خاورمیانه برگرداند.
اگرچه ایران احتمالا نتوانسته اسراییل را درهم بشکند، اما با قدرتنمایی خود در برابر اسراییل و نیروهای منطقه ای با تهدید اسراییل و خطوط کشتیرانی تل آویو از سوی حوثی های یمن (انصارالله)، تسلط امریکا بر منطقه را در هم شکسته است.
ایران و متحدان فلسطینی اش در نتیجه حمله به اسرائیل به پیروزی دیپلماتیک بزرگی دست یافتند. زیرا مسئله فلسطین به اجماع بین المللی دست یافت که برقراری ثبات در خاورمیانه بدون حل مشکل فلسطین محقق نمی شود.
این بدان معناست که عربستان سعودی، همانطور که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان گفت، بدون تعهد صریح از سوی اسرائیل برای ایجاد “یک کشور مستقل فلسطینی با پایتختی قدس “، روابط دیپلماتیک با اسرائیل برقرار نخواهد شد، که این امر باعث ایجاد شک و تردید در مورد تلاش آمریکا برای ایجاد شکاف میان عربستان و اسرائیل می شود.
ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود برای دور دوم، اسرائیل را تشویق کرد تا ماموریت نظامی خود در غزه را تکمیل کند و از دولت بایدن برای تلاش هایش برای ممانعت از عملیات اسرائیل انتقاد کرد.
در واقع، نامزدها و انتصابهای پیشنهادی ترامپ، رئیسجمهور منتخب، جمهوریخواهانی هستند که سابقه طولانی حمایت شدید از اسرائیل و دیدگاههای جنگطلبانه در مورد ایران داشتند، که نشان میدهد شرط نتانیاهو بر روی ترامپ گویا در حال جواب دادن است.
مارکو روبیو، منتخب ترامپ برای وزارت خارجه، و مایک والتز، مشاور امنیت ملی منتخب، از حامیان دیرینه اسرائیل بودهاند و مانند ترامپ از تلاشهای دولت بایدن برای ممانعت از اقدامات ارتش اسرائیل در غزه و علیه حزبالله انتقاد کردهاند. ترامپ همچنین یکی دیگر از طرفداران اسرائیل، الیز استفانیک، نماینده خود را به عنوان سفیر خود در سازمان ملل انتخاب کرد.
رییس جمهور منتخب آمریکا اعلام کرد که مایک هاکبی فرماندار سابق آرکانزاس را به عنوان سفیر خود در اسرائیل انتخاب کرده است. هاکبی اظهاراتی در حمایت از توسعه اسرائیل در کرانه باختری اشغالی بیان کرد و از گفتن اینکه سرزمین های فلسطین تحت “اشغال” است خودداری کرد. او گفت: هیچ چیز مانند کرانه باختری وجود ندارد. اینجا یهودا و سامره است و چیزی به نام شهرک سازی وجود ندارد.
حتی پیشبینی می شود دولت ترامپ الحاق بخشهایی از کرانه باختری به اسرائیل را بپذیرد. اما ترامپ همچنان متعهد به پایان دادن به جنگهای غزه و اوکراین است و به این نکته اشاره دارد که ممکن است هزینههای مالی جنگ برای آمریکا و تلفات احتمالی آن را تحمل نکند.
معضل دیگر دولت جدید ترامپ ایجاد تعادل میان حفظ هژمونی آمریکا در خاورمیانه، حمایت از اسرائیل و مهار چالش نظامی و ژئواکونومیکی چین است.
تنش زدایی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با ایران
همزمان، عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس با دنبال کردن سیاست تنش زدایی با ایران، با تشدید موضع آمریکا در قبال تهران که می تواند منجر به بی ثباتی در منطقه و تهدید منافع آن شود، مخالفت کردند.
ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی خود نسبت به جنگ با ایران بی علاقه به نظر می رسید. او در ماه نوامبر گفت: «من نمیخواهم به ایران آسیب برسانم» و افزود که میخواهم ایران «کشوری موفق» باشد. جی دی وانس معاون رئیس جمهور منتخب در مصاحبه ای در ماه اکتبر، گفت اسراییل و امریکا شاید دارای منافع متضادی باشند اما منافعشان در عدم ورود به جنگ با ایران است.
احتمال فشار ترامپ به اسراییل برای پذیرش کشور فلسطین
از این رو، برخلاف انتظارات مبنی بر اینکه دولت جدید ترامپ دستور کار «نخست اسرائیل» را در رابطه با الحاق و ایران اتخاذ کند، ممکن است تصمیم بگیرد اسرائیلی ها را تحت فشار قرار دهد تا موافقت خود را با پایبندی به راه حل ایجاد دو کشور اعلام کند.
با توجه به طرح صلح اسرائیل و فلسطین که توسط ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری اش فاش شد و شامل تعهد به راه حل ایجاد دو کشور است و امکان حل اختلافات در این زمینه، بعید نیست که ترامپ امروز این مسیر را با کمک مسعد بولس پدر داماد لبنانی-آمریکایی و مشاور خود در امور عربی، انجام دهد.
این مساله ممکن است در واقع شانس تنش زدایی بین اسرائیل و عربستان سعودی و دستیابی به اولین هدف دولت ترامپ برای ایجاد محوری متشکل از کشورهای عربی و اسرائیل را افزایش دهد که به برداشتن گام هایی برای ثبات و بازسازی نوار غزه کمک کند.
منبع: العالم