چشم طمع ترامپ به گرینلند و کانال پاناما/ چالشهای محیط زیستی جاهطلبی ترامپ برای کنترل گرینلند و کانال پاناما
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، خواستار کنترل آمریکا بر دو منطقه کلیدی گرینلند و کانال پاناما شده است. این اظهارات با واکنشهای گستردهای در سطح بینالمللی همراه بوده و نگرانیهای جدیدی درباره تغییرات ژئوپولیتیکی و تأثیرات محیطزیستی احتمالی ایجاد کرده است.
در روزهای اخیر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، در اظهاراتی جنجالی از برنامههای خود برای گسترش کنترل آمریکا بر دو منطقه کلیدی گرینلند و کانال پاناما پرده برداشت. این اظهارات که بهطور مستقیم بر نگرانیهای ژئوپولیتیکی، اقتصادی و محیطزیستی جهان تاثیر میگذارد، بحثهای گستردهای درباره انگیزهها، پیامدها و چالشهای این طرحها برانگیخته است.
ترامپ که به فلسفه «اول آمریکا»ی خود پایبند است، اعلام کرده این اقدامات نهتنها در راستای منافع امنیت ملی آمریکاست، بلکه فرصتهای تجاری و اقتصادی جدیدی نیز برای این کشور فراهم میکند. اما آیا این جاهطلبیهای جدید با موازین بینالمللی، اصول توسعه پایدار و دغدغههای محیطزیستی همخوانی دارد؟
گرینلند؛ الماس قطب شمال و نقطه کانونی تغییرات اقلیمی
ترامپ مدتهاست که به اهمیت استراتژیک گرینلند، این جزیره بزرگ قطب شمال، علاقه نشان داده است. این منطقه که به دلیل ذوب شدن یخهای قطبی اهمیت بیسابقهای پیدا کرده، به یک میدان رقابت میان قدرتهای جهانی برای کنترل مسیرهای تجاری جدید و منابع طبیعی تبدیل شده است. ذوب یخها مسیرهای کشتیرانی تازهای ایجاد کرده که میتوانند زمان حملونقل میان اروپا، آسیا و آمریکا را به طرز چشمگیری کاهش دهند.
علاوه بر موقعیت استراتژیک، گرینلند یکی از غنیترین ذخایر معدنی جهان را در خود جای داده است. بیش از 43 عنصر کمیاب خاکی (که در ساخت فناوریهای پاک مانند توربینهای بادی و باتریهای خودروهای برقی نقش حیاتی دارند) در این منطقه یافت میشوند. ترامپ در سال 2019 نیز کوشید این جزیره را از دانمارک خریداری کند، اما با واکنشهای تند دولت دانمارک و گرینلند مواجه شد. او اخیراً در اظهاراتی جدید تاکید کرده که آمریکا برای تامین امنیت ملی و تضمین آزادی جهانی، باید کنترل گرینلند را در اختیار داشته باشد.
نخستوزیر گرینلند، Mute B. Egede، در واکنش به این اظهارات بار دیگر تاکید کرد: «گرینلند مال ماست و هرگز برای فروش نخواهد بود.» با این حال، برخی از تحلیلگران معتقدند توجه ترامپ به این جزیره میتواند فرصتهایی برای گرینلند ایجاد کند، از جمله جذب سرمایهگذاریهای بیشتر در زمینههای گردشگری و استخراج منابع معدنی.
کانال پاناما؛ شاهراه استراتژیک در مرکز مناقشات
کانال پاناما نیز دیگر محور جاهطلبیهای ترامپ است. این کانال که یکی از مهمترین شاهراههای دریایی جهان قلمداد میشود، نقشی حیاتی در تجارت بینالمللی دارد. ترامپ در روزهای اخیر، هزینههای عبور کشتیهای آمریکایی از این کانال را «غیرمنطقی» خوانده و پیشنهاد کرده که معاهده دوران جیمی کارتر (که کنترل کانال را به پاناما بازگرداند) تحت بازنگری قرار گیرد. او همچنین نگرانیهایی درباره نفوذ چین در این منطقه مطرح کرده است.
چین، دومین کاربر بزرگ کانال پاناما، بهطور غیرمستقیم از طریق شرکتهای مستقر در هنگکنگ، کنترل دو بندر نزدیک کانال را در اختیار دارد. اگرچه خود کانال تحت حاکمیت پاناما باقی مانده است، ترامپ هشدار داده این منطقه نباید دست قدرتهای خارجی بیفتد.
رئیسجمهور پاناما، خوزه رائول مولینو، در واکنش به این اظهارات تاکید کرد: «کانال پاناما بخشی جداییناپذیر از حاکمیت ماست و همینطور باقی خواهد ماند.» او افزود حاکمیت و استقلال کشورش قابل مذاکره نیست.
پیامدهای محیطزیستی جاهطلبی ترامپ
گرینلند و کانال پاناما هر دو مناطقی حساس از نظر محیطزیستی هستند و هرگونه اقدام برای گسترش نفوذ یا بهرهبرداری از منابع آنها میتواند پیامدهای زیانباری برای محیطزیست به بار آورد.
در مورد گرینلند، بهرهبرداری از منابع معدنی کمیاب، اگرچه میتواند به کاهش وابستگی جهان به چین کمک کند، اما با خطراتی جدی برای اکوسیستمهای محلی همراه است. گرینلند که یکی از مناطق کلیدی در مقابله با تغییرات اقلیمی به شمار میرود، باید به عنوان یک نقطه محافظتشده باقی بماند. ذوب یخها و افزایش دمای جهانی نهتنها بر محیط زیست این منطقه بلکه بر سطح آبهای جهانی نیز تاثیر مخربی به جا خواهد گذاشت.
در همین حال، هرگونه تغییر در ساختارهای مدیریتی کانال پاناما میتواند تاثیر گستردهای بر اقتصاد جهانی و همچنین بر پایداری محیطزیستی این منطقه داشته باشد. افزایش تردد کشتیها و گسترش زیرساختها ممکن است باعث آلودگی آبها و تخریب زیستگاههای طبیعی شود.
ابعاد سیاسی و اقتصادی جاهطلبیها
بعضی از تحلیلگران معتقدند جاهطلبیهای ترامپ بازتابی از سیاستهای توسعهطلبانه دوران ریاستجمهوری تئودور روزولت است؛ زمانی که آمریکا کنترل مناطق استراتژیکی مانند فیلیپین و کانال پاناما را به دست آورد. با این حال، در جهان امروز، چنین اقداماتی نمیتواند بدون در نظر گرفتن قوانین بینالمللی و موازین محیطزیستی اجرا شود.
شری گودمن، یکی از اعضای اندیشکده مرکز ویلسون، در این زمینه میگوید: «ما باید اطمینان حاصل کنیم که هیچ قدرت خارجیای از این مناطق به ضرر استراتژیک ما استفاده نمیکند، اما این به معنای نقض حاکمیت ملتها نیست. هرگونه بهرهبرداری از منابع این مناطق باید با همکاری دولتهای محلی و در چارچوب اصول توسعه پایدار انجام شود.»
نیاز به سیاستگذاریهای پایدار و مسئولانه
به نقل از نیویورکتایمز، جاهطلبیهای ترامپ برای گسترش نفوذ آمریکا در مناطقی همچون گرینلند و کانال پاناما نشاندهنده تغییر رویکرد از سیاستهای انزواطلبانه به سیاستهای توسعهطلبانه است. اما این اقدامات باید با احتیاط کامل و در چارچوب قوانین بینالمللی انجام شود.
گرینلند و کانال پاناما افزون بر اینکه به عنوان مناطقی استراتژیک برای امنیت و تجارت جهانی اهمیت دارند، حفاظت از آنها برای مقابله با تغییرات اقلیمی و حفظ اکوسیستمهای حساس ضروری است. جهان امروز به سیاستگذاریهایی نیاز دارد که امنیت و توسعه اقتصادی را در کنار حفاظت از محیطزیست و احترام به حاکمیت ملتها در اولویت قرار دهد. تنها از این طریق میتوان از بحرانهای محیطزیستی و سیاسی جلوگیری و مسیری پایدار برای آینده جهان ترسیم کرد.
اخبار حوزه محیطزیست و تغییرات اقلیمی را در صفحه اقتصاد سبز تجارتنیوز بخوانید.
منبع: تجارت نیوز