چرا اسرائیل بازنده جنگ در غزه است؟
سان تزو، که بهعنوان پدر استراتژیهای نظامی شناخته میشود، میگوید: «بهترین جنگ بدون سلاحها برده میشود.»
باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدیتبار – نسلکشی که در سال و نیم گذشته در غزه رخ داده، به ابعادی رسیده که ضمیر انسانیت را بهشدت مجروح میکند. طبق دادههای وزارت بهداشت غزه، تعداد کشتهشدگان و مجروحان در حملات اسرائیل که از 7 اکتبر 2023 آغاز شده، به 46٬537 کشته و 109٬500 مجروح افزایش یافته است. در کنار کسانی که با بمبهایی که تعدادشان بیش از بمبهایی است که بر هیروشیما انداخته شد، کشته شدند، مردم از طریق سوءتغذیه، کمبود آب آشامیدنی، تخریب زیرساختهای پزشکی و نابودی شهرها، در معرض پاکسازی قومی قرار گرفتند. مجله پزشکی معتبر «لنست» بهطور محافظهکارانهای تخمین میزند که تعداد کشتهشدگان در غزه به 186٬000 نفر یا بیشتر رسیده که تقریباً 8 درصد از کل جمعیت را تشکیل میدهد.
در حالی که بیشتر کسانی که جان خود را از دست دادهاند، زنان و کودکان بودند، هزاران غیرنظامی نیز مجروح و دچار معلولیت شدهاند. علاوه بر این، فروپاشی زیرساختهای بهداشتی بهدلیل محاصره و حملات، تعداد مرگومیرهای ناشی از بیماریهای قابل پیشگیری را افزایش داده است. در این روند، میلیونها نفر بیخانمان شدهاند و حدود 2 میلیون نفر از شرایط زندگی اولیه محروم شدهاند. سازمانهای حقوق بشری اعلام کردهاند که این میزان مرگ و ویرانی طبق تعریف «جنایت علیه بشریت» و «نسلکشی» قرار دارد و بر لزوم اقدام جامعه بینالمللی تاکید کردهاند.
افول افسانههای بنیانگذار
اما در این مقاله، من نمیخواستم درباره قربانیان بنویسم، بلکه به مجرمان پرداختم. آیا اسرائیل با تمام ماشین جنگی خود، دستگاه سیاسی بهاصطلاح قدرتمند و اشغالگری که پایدار است، در غزه پیروز شده است؟ من خواستم این مسئله را بررسی کنم.
پاسخ من این است که اسرائیل در واقع با تبدیل غزه به گتو وارسا، در حال باختن است. من قصد ندارم که رویکردی رمانتیک داشته باشم. خواستم شکست اسرائیل را از دیدگاهی واقعگرایانه بیان کنم. دولت اسرائیل در حال از دست دادن قدرت اخلاقی، حقوقی، دیپلماتیک و ارتباطی خود است بهگونهای که هیچگاه از زمان تاسیس کشور به چنین سطحی نرسیده است. در حقیقت، این میتواند آغاز پایان واقعی برای اسرائیل باشد.
تراژدیهایی که در غزه رخ داده، نشاندهنده شکنندگی افسانههایی است که اسرائیل از زمان تاسیس خود ساخته است. اگرچه اسرائیل با برتری نظامی خود و استفاده از زور بیرحمانه در زمین پیروز به نظر میرسد، اما با هر روزی که میگذرد، در ضمیر انسانیت و عرصه دیپلماتیک بینالمللی بیشتر و بیشتر بازنده میشود. انتظار اینکه همه چیز بعد از غزه همانطور باقی بماند، برای مردم اسرائیل یک توهم است که باید به آن پی ببرند.
از دست دادن قدرت
اسرائیل کشوری است که خود را «تنها دموکراسی در خاورمیانه» و «دولت یک ملت مظلوم» معرفی میکند. با این حال، بمبهایی که بر غزه انداخته شده، قتلهای جمعی، نسلکشی که فراتر از رژیم آپارتاید غیرفعال و محروم کردن میلیونها نفر از ابتداییترین شرایط زندگی است، این افسانهها را بر هم زده است. اسرائیل دیگر کشوری نیست که نماینده یک ملت مظلوم باشد؛ برعکس، اکنون به نماد ظلم شناخته میشود. هرچه که رسانههای بینالمللی سنتی به شما بگویند، این واقعیت برای اکثریت قریب به اتفاق 8 میلیارد نفر از مردم جهان است.
این فروپاشی بهویژه در عرصه دیپلماتیک مشهود است. افزایش تعداد قطعنامهها علیه اقدامات اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل، نشاندهنده این امر است. در رایگیریهای اخیر، انتقاد از اسرائیل حتی در کشورهای غربی که پیش از این حمایت بیقید و شرط از آن میکردند، افزایش یافته است. این انزوا نشان میدهد که سیاست اسرائیل در استفاده از زور بیرحمانه به بنبست رسیده و دیگر قابل ادامه نیست.
ادعای اسرائیل مبنی بر «جزیره دموکراسی»، در واقع «تنها دموکراسی در خاورمیانه» در برابر تراژدیهای انسانی در غزه فرومیپاشد. اشغال اراضی فلسطینی، سیاستهای آپارتاید و تبعیض علیه شهروندان عرب این گفتمان را بیاساس کرده است.
دموکراسی تنها از طریق برگزاری انتخابات به دست نمیآید، بلکه از طریق حمایت از حقوق و آزادیهای بنیادین و حفظ و تقویت ارزشهای انسانی است. اسرائیل در این آزمون بهطور سیستماتیک و بهطور کامل شکست خورده است. ویدئوها و تصاویری که از طریق تلفنهای همراه مردم تحت نسلکشی منتشر شده، اسرائیل را بیشتر از بمبهایی که بر این مردم انداخته آسیب زده است.
در حقیقت، با تکرار دقیق همانکاری که نیاکانشان توسط فرعونها یا نازیها انجام داده بودند، مردم اسرائیل اکنون به همان چیزی تبدیل شدهاند که ادعا میکنند آنتیدوز آن هستند. به همین دلیل است که اسرائیل در حال حفاری قبر خود در غزه است.
پیروزی وجدان
از سوی دیگر، اگرچه مردم غزه به نظر میرسد که زیانهای سنگینی را متحمل شدهاند، اما مقاومتی از خود نشان دادهاند که وجدان انسانیت را بیدار میکند. حتی اگر شهرهایشان نابود شده و خانوادههایشان از هم پاشیده، آرزوی آزادی آنها باعث ایجاد یک جنبش همبستگی جهانی شده است. مردم غزه هرگز در زمینه دیپلماتیک و روانی پیروز نبودهاند.
در کنار تظاهرات جهانی، رویدادهای نمادین مانند برگزاری رویدادهای حمایتی در دانشگاههای معتبر مانند هاروارد، کلمبیا و ییل نشان میدهد که مسئله فلسطین اکنون به یک مبارزه جهانی برای عدالت تبدیل شده است، وسیلهای برای مقاومت در برابر رژیم برای تمامی ستمدیدگان جهان.
افزایش تقاضا برای اسلام در کشورهای غربی انعکاس قدرت نمادین و مقاومت غزه است. غزه اکنون تبدیل به آینهای از وجدان نه فقط برای فلسطینیها، بلکه برای تمام جهان شده است.
به عنوان جنبهای دیگر، تحریمهای اقتصادی و دیپلماتیک هرگز اینچنین اقتصاد و سیاست اسرائیل را آسیب نزده بود، اما اکنون اوضاع تغییر کرده است. تراژدیهای غزه جنبش تحریم، سرمایهگذاری و تحریم (BDS) علیه اسرائیل را تقویت کرده است. مصرفکنندگان، سرمایهگذاران و شرکتهایی که محصولات اسرائیلی را تحریم میکنند، بهطور مستقیم بر اقتصاد اسرائیل تاثیر میگذارند. این جنبشها بهطور جدی اهداف استراتژیک بلندمدت اسرائیل را تضعیف کرده و کشور را از نظر اقتصادی و دیپلماتیک به تنگنا میکشاند.
پیروزی برای فردا
جنگهای مدرن دیگر تنها با سلاحها بهدست نمیآیند، بلکه با پیروزی در دلها و ذهنها. در دوران شبکههای اجتماعی، نمیتوان دلها و ذهنها را فقط با تسلط هالیوود و رسانههای خبری کنترل کرد. اسرائیل ممکن است فکر کند که با استفاده از زور در غزه پیروز شده است، اما در ضمیر انسانیت و عرصه دیپلماتیک بینالمللی در حال شکست بزرگ است.
دولتها که افسانههای بنیانگذار خود و مشروعیتشان را از دست میدهند، در حالی که تمام ذخایر سلاح و مهمات خود را علیه دشمنان فرضی خود به کار میبرند، در نهایت شکست خواهند خورد. اسرائیل دقیقاً در چنین وضعیتی قرار دارد. رهبران متعصب و روانپریش این کشور دقیقاً کسانی هستند که مردم اسرائیل را در این وضعیت گرفتار کردهاند.
شاید غیرممکن باشد که تصور کرد اسرائیل بعد از غزه میتواند دوباره به همان جایگاه سابق خود بازگردد و به یک بازیگر مشروع در عرصه بینالمللی تبدیل شود. این کشور با نسلکشی غزه که بهعنوان نماد ذهنها و دلهای جهان یاد خواهد شد، تمامی منافع بلندمدت خود را فدای جذابیتهای سیاسی کوتاهمدت در دست نخستوزیرش بنیامین نتانیاهو کرده است.
اسرائیل به نظر میرسد که با بمبارانهایی که صدها برابر بمبهای هیروشیما و ناگازاکی بودند پیروز شده است و حماس به نظر میرسد که با شهادت تمامی رهبران خود، سلطه منطقهای خود را از دست داده و میلیونها نفر از مردمش را در تبعید کرده است. اما تاریخ نشان خواهد داد که وضعیت دقیقاً برعکس است.
غزه امروز شکست میخورد، اما فردا پیروز خواهد شد.
پیروزی یا شکست؟
سان تزو، که بهعنوان پدر استراتژیهای نظامی شناخته میشود، میگوید: «بهترین جنگ بدون سلاحها برده میشود.» این گفته تاکید میکند که جنگ تنها یک مبارزه فیزیکی نیست، بلکه یک بازی روانی و استراتژیک است. استفاده از زور بیرحمانه، بهجای تضعیف دشمن، میتواند خصومت را تشدید کرده و جنگ را در درازمدت طولانیتر کند؛ دستاوردهای کوتاهمدت ممکن است موجب نابودی درازمدت شما شود.
سال 1941 اوج قدرت هیتلر و آلمان نازی بود. در این سال، آلمان فرانسه را تصرف کرده، کنترل اکثر غرب اروپا را به دست آورده و حمله عظیمی به اتحاد جماهیر شوروی با عملیات بارباروسا آغاز کرد. اما چهار سال بعد، پایتخت نازیسم سقوط کرد و رهبر آن آدولف هیتلر در 30 آوریل 1945 در فهرنبونکر برلین خودکشی کرد. جریان سرنوشت خود را در روشهای عجیب و غریب نشان میدهد. زمانی که آبها بالا میروند، ماهیها مورچهها را میخورند؛ زمانی که آبها پایین میآیند، مورچهها ماهیها را میخورند. جریان آب است که تصمیم میگیرد چه کسی را بخورد.
نسلکشی بیرحمانهای که در غزه رخ داده است، شروع پایان اسرائیل است. مبارزه برای آیندهای آزاد برای فلسطین، جستجوی عدالت است نه فقط توسط یک فرد، بلکه توسط تمام انسانیت. وقتی فلسطین آزاد شود، قهرمانان این مقاومت بهعنوان حماسهها در حافظه جمعی انسانیت جای خواهند گرفت.
منبع: دیلی صباح
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان