پیش بینی ۱۱ کارشناس و ۳۰۰ فعال از آینده بورس و بازارهای رقیب

پیش بینی ۱۱ کارشناس و ۳۰۰ فعال از آینده بورس و بازارهای رقیب
خلاصه اخبار

11 کارشناس و 300 فعال اقتصادی در قالب دو نظرسنجی، آینده بورس و بازارهای رقیب را پس از تحلیف ترامپ، پیش‌ بینی کردند.

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس ، 11 کارشناس و 300 فعال اقتصادی در قالب دو نظرسنجی، مسیر بازارها پس از تحلیف ترامپ را پیش‌بینی کردند. نتایج نظرسنجی‌‌ها نشان می‌دهد بورس همچنان جذاب‌ترین گزینه سرمایه‌‌گذاری برای عموم مردم به حساب می‌آید. سیاست گذاران با اتخاذ تدابیر مناسب و تقویت اعتماد عمومی می‌‌توانند بخش اعظمی از سرمایه‌های جذب‌شده توسط بازار رمزارزها را نیز به سمت بورس هدایت کنند.

حمید میر معینی: دوره قبلی ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ (2021-2017) اثرات قابل‌‌‌توجهی بر اقتصاد ایران داشت که بویژه از طریق سیاست فشار حداکثری، بازگشت تحریم‌‌‌ها و خروج آمریکا از برجام نمود پیدا کرد. ترامپ در مه‌2018 بطور یک‌‌‌جانبه از توافق برجام خارج شد و تحریم‌‌‌های سخت‌‌‌گیرانه‌‌‌ ای علیه ایران اعمال کرد.

تحریم‌‌‌های نفتی، صادرات نفت ایران را از 2.5میلیون بشکه در روز در سال 2017 به کمتر از 200‌ هزار بشکه در روز در سال 2020 کاهش داد و به همین دلیل، درآمد نفتی به‌شدت کاهش یافت. همچنین نرخ دلار از 4 به 30 هزار تومان و نرخ تورم سالانه پایان سال 2020 به 50‌ درصد رسید که ناشی از فشار تحریم‌‌‌ها، محدودیت‌های ارزی و کاهش عرضه کالاهای وارداتی بود.

قیمت مواد غذایی و کالاهای اساسی هم طی این دوره بطور میانگین سه‌برابر شد. علاوه بر نفت، صادرات محصولات پتروشیمی و فلزات نیز به دلیل تحریم‌‌‌های ثانویه محدود شد و حجم تجارت از 100 به 50 میلیارد دلار در سال 2020 کاهش یافت.

میزان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی از 5 به کمتر از 1.5 میلیارد دلار کاهش پیدا کرد. خط فقر خانوارهای شهری از 3 به بیش از 10 میلیون تومان افزایش یافت و محدودیت‌های تجاری و رکود اقتصادی نرخ بیکاری را در بخش‌‌‌های صنعتی و خدماتی افزایش داد و در نتیجه، ریاست‌ جمهوری ترامپ با اعمال فشار حداکثری و محدودیت‌های بی‌‌‌سابقه اقتصادی به کاهش منابع ارزی، افزایش تورم و کاهش تعاملات اقتصادی ایران منجر شد.

این شرایط نه‌تنها بر اقتصاد کلان بلکه بر معیشت مردم و ثبات اجتماعی نیز اثرات منفی گسترده‌‌‌ای داشت. برای مقابله با این چالش‌‌‌ها، اقتصاد ایران به سمت سیاست‌‌‌های مقاومتی و توسعه روابط با کشورهای غیرغربی مانند چین و روسیه متمایل شد. با وجود کاهش تعاملات اقتصادی، شاخص بورس در سال‌های 2019 و 2020 رشد قابل‌‌‌توجهی داشت و از 100 هزار واحد در سال 2017 به بیش از 2میلیون واحد در اواسط 2020 رسید.

این رشد ناشی از تورم بالا، ورود نقدینگی به بازار سرمایه، کاهش فرصت‌‌‌های دیگر سرمایه‌گذاری، فراخوان و دعوت حاکمیتی برای ورود سرمایه‌‌‌ ها به بورس بود که به سبب نااطمینانی سیاسی و تحریم‌‌‌ها و همچنین فقدان آمادگی برای جذب حجم انبوهی از متقاضیان سرمایه‌گذاری، موجب نوسانات شدید، رفتار هیجانی و ریزش و رکود چهارساله شد.

بنابراین انتظار اعمال و بازگشت همان رفتارهای گذشته از هر دو سو از منطق و تحلیل به دور است و به نظر می‌رسد جریان روابط ایران و آمریکا به نقطه سرنوشت‌‌‌ساز و جهت‌‌‌سازی رسیده و با توجه به قرینه‌‌‌های موجود این جهت‌‌‌سازی خیلی به طول نخواهد انجامید و طی حداکثر 6 ماه تا یک‌‌‌سال آینده یکی از دو جهت متفاوت جنگ و صلح بروز خواهد کرد.

در این بین، شاید بتوان واکنش‌‌‌های بازار سرمایه را به دو منظر کوتاه‌‌‌مدت و بلندمدت طبقه‌‌‌بندی کرد. واکنش کوتاه‌مدت نشات‌گرفته از رفتار هیجانی و وحشت‌‌‌زده ناشی از اخبار و اتفاقات منتشره در رسانه‌‌‌ها و برداشت عمومی از این اتفاقات است که متناسب با جهت‌‌‌گیری‌‌‌های سیاسی رخ خواهد داد و واکنش بلندمدت مبتنی بر تحلیل عمیق و محاسبه دقیق آثار و ابعاد اطلاعات و اتفاقات سیاسی بر روندها و شاخص‌‌‌ های اقتصادی و همین‌طور سودآوری شرکت‌ها و صنایع بورسی خواهد بود.

ورود سرمایه‌‌‌های خارجی به بورس و صنایع، رشد این بازار را تسریع خواهد کرد. پروژه‌‌‌های زیرساختی (حمل‌‌‌ و نقل و انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر) و سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز از جمله جذاب‌‌‌ترین حوزه‌‌‌ها برای سرمایه‌گذاری خواهند بود و کاهش هزینه واردات مواد اولیه و تجهیزات می‌‌‌تواند باعث رشد صنایع تولیدی و توسعه بخش فناوری شود.

از سوی دیگر، بازار ارز در کوتاه‌‌‌مدت، رفع تحریم‌‌‌ها و افزایش عرضه ارز می‌‌‌تواند به کاهش نرخ دلار تا حدود 20 تا 25هزار تومان منجر شود و در بلندمدت، تثبیت نرخ ارز وابسته به مدیریت منابع ارزی و کاهش وابستگی اقتصاد به دلار خواهد بود. در بازار طلا، قیمت طور مستقیم تحت‌ تاثیر نرخ ارز است. کاهش نرخ دلار می‌‌‌تواند قیمت طلای داخلی را کاهش دهد اما افزایش قیمت جهانی طلا در صورت تداوم نااطمینانی‌‌‌ های بین‌المللی ممکن است این کاهش را محدود کند.

در بازار مسکن در کوتاه‌‌‌مدت با کاهش نااطمینانی‌‌‌ها و افت نرخ ارز، احتمال رکود وجود دارد و در بلندمدت، افزایش درآمدهای دولت و سرمایه‌ گذاری‌‌‌ های زیرساختی می‌‌‌تواند باعث رونق ساخت‌‌‌ و ساز و کاهش نسبی قیمت‌ها شود. بازار خودرو هم با آزادسازی واردات خودرو و کاهش هزینه‌‌‌های تولید (با رفع تحریم‌‌‌ها) می‌‌‌تواند قیمت خودروهای داخلی و وارداتی را کاهش دهد و احتمال افزایش رقابت در این بازار با ورود خودروهای خارجی بیشتر خواهد شد.

در صورت بهبود شرایط سیاسی و دستیابی به توافق در مذاکرات برجام، اثرات مثبت زیادی بر اقتصاد ایران و بازارهای مختلف قابل پیش‌بینی است. این اثرات به دلیل کاهش تحریم‌‌‌ها، افزایش درآمدهای ارزی و بهبود روابط بین‌المللی، فرصت‌‌‌های جدیدی برای رشد اقتصادی و سرمایه‌ گذاری ایجاد می‌کند.

با رفع محدودیت‌های صادرات نفت، تولید و صادرات به سطوح قبل از تحریم (2 تا 3میلیون بشکه در روز) بازخواهد گشت و درآمد ارزی دولت افزایش خواهد یافت. ورود ارز و کاهش محدودیت‌های تجاری می‌‌‌تواند موجب تثبیت یا کاهش نرخ ارز و کاهش فشار تورمی شود و کاهش نااطمینانی‌‌‌ها و افزایش تعاملات تجاری و سرمایه‌گذاری، می‌‌‌تواند نرخ رشد اقتصادی را به محدوده مثبت 3 تا 5‌ درصد در کوتاه‌‌‌مدت برساند. رفع تحریم‌‌‌ها باعث افزایش صادرات شرکت‌های پتروشیمی، فلزات اساسی و صنایع انرژی‌‌‌محور می‌شود و سودآوری این شرکت‌ها را افزایش می‌دهد.

حتی در صورت توافق، اجرای سیاست‌‌‌های اصلاحی برای بهره‌‌‌برداری از این فرصت‌‌‌ها ضروری است:

ریسک‌‌‌های ساختاری اقتصاد: وابستگی به نفت و مشکلات بانک ها باید کاهش یابد.

جذب سرمایه‌گذاری خارجی: بهبود شفافیت و کاهش موانع حقوقی برای جذب سرمایه‌‌‌های بین‌المللی حیاتی است.

کنترل نقدینگی: رشد بالای نقدینگی ممکن است اثرات مثبت توافق را محدود کند و کنترل کسری بودجه و ریخت و پاش‌‌‌های دولتی نباید فراموش شود.

دستیابی به توافق برجام می‌‌‌تواند اقتصاد ایران را از رکود خارج کرده و فرصت‌‌‌های بی‌‌‌نظیری برای سرمایه‌گذاری ایجاد کند. بازارهای طلا، ارز، مسکن و خودرو تحت‌تاثیر کاهش نااطمینانی‌‌‌ها و تحریم‌‌‌ها شاهد ثبات یا کاهش قیمت خواهند بود. با این حال، بهره‌‌‌برداری از این فرصت‌‌‌ها نیازمند اصلاحات ساختاری و مدیریت صحیح منابع خواهد بود.

همچنین استفاده از اصول علم اقتصاد در سیاست گذاری‌‌‌های اقتصادی، اعمال سیاست‌‌‌های اقتصادی برای کاهش وابستگی به نفت، تقویت زیرساخت‌‌‌های تولید داخلی و حمایت از صنایع کوچک و متوسط و جذب سرمایه‌‌‌های داخلی به سمت بازار سرمایه از طریق سیاست‌‌‌های تشویقی راهکارهای قطعی برای دوران پسا‌تحریم خواهند بود.

سیاوش وکیلی: با آغاز دوره ریاست‌جمهوری ترامپ و ورود به کاخ‌سفید از 20 ژانویه با توجه به بردار اطلاعات فعلی دو سناریو را می‌توان در نظر گرفت. هر کدام از این سناریوها می‌‌‌تواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم شرایط بازار سهام ایران را تحت‌تاثیر قرار دهد.

در سناریوی اول، ترامپ سیاست فشار حداکثری را با شدت بیشتری دنبال می‌کند و حتی احتمال درگیری نظامی یا حمله به تاسیسات هسته‌‌‌ ای ایران مطرح می‌شود. پیامدهای این رویکرد بر بازار سهام ایران عبارتند از:

افزایش نرخ ارز: افزایش تنش‌‌‌ها و تحریم‌‌‌های جدید می‌‌‌تواند به جهش نرخ دلار منجر شود. این امر در کوتاه‌‌‌مدت به سود صنایع صادرات‌‌‌ محور مانند پتروشیمی‌‌‌ها، فولادی‌‌‌ها و معدنی‌‌‌ها است. زیرا درآمد آنها به ارز است اما در بلندمدت به دلیل نا‌‌‌اطمینانی از نا‌توانی شرکت‌های صادراتی در فروش محصولات مخرب خواهد بود.

افزایش ریسک‌‌‌های سیستماتیک: افزایش نااطمینانی و احتمال درگیری نظامی می‌‌‌تواند سرمایه‌گذاران را به خروج از بازارسرمایه وادار کند. این موضوع کاهش نقدینگی و افت شاخص‌‌‌های اصلی بازار را در پی خواهد داشت.

فشار بر صنایع داخلی: صنایع وابسته به واردات مانند خودروسازی و بانک‌ها، به دلیل افزایش هزینه‌‌‌های تولید و کاهش تقاضای داخلی، ممکن است دچار افت جدی شوند. در این سناریو، رشد نرخ دلار ممکن است سود برخی صنایع صادرات‌‌‌محور را افزایش دهد اما اثرات منفی ناشی از افزایش ریسک‌‌‌های سیاسی احتمالا غالب خواهد بود.

سناریوی دوم مذاکره مستقیم ایران و آمریکا است که اگر ترامپ به این سمت حرکت کند، اثرات این رویکرد بر بازار سرمایه ایران می‌‌‌تواند مثبت باشد. پیامدهای احتمالی این سناریو عبارتند از:

کاهش تنش‌‌‌های سیاسی: بهبود روابط بین‌المللی می‌‌‌تواند فضای روانی بازار سهام را بهبود بخشد و به افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران و ورود نقدینگی جدید منجر شود.

کاهش نرخ دلار: کاهش تنش‌‌‌ها ممکن است موجب افت نرخ ارز شود. این امر ممکن است سودآوری صنایع صادرات‌‌‌محور را کاهش دهد اما صنایع وابسته به واردات مانند خودروسازی، داروسازی و غذایی از این شرایط منتفع خواهند شد.

ورود سرمایه خارجی: در صورت کاهش تحریم‌‌‌ها، امکان جذب سرمایه‌گذاری خارجی در صنایع مختلف افزایش خواهد یافت که می‌‌‌تواند ارزش سهام شرکت‌های مرتبط را بالا ببرد.

افزایش سودآوری شرکت‌ها: کاهش هزینه‌‌‌های ناشی از تحریم‌‌‌ها، مانند هزینه حمل‌‌‌ و نقل و واردات مواد اولیه، سودآوری شرکت‌های بورسی را بهبود خواهد داد.

چالش احتمالی: فرسایشی شدن مذاکرات

یکی از مشکلات احتمالی در سناریوی دوم، طولانی و فرسایشی شدن مذاکرات است. این وضعیت می‌‌‌تواند پیامدهای زیر را برای بازار سهام به همراه داشته باشد:

افزایش نااطمینانی: سرمایه‌گذاران ممکن است به دلیل عدم‌اطمینان از نتایج مذاکرات از ورود به بازار سهام خودداری کنند.

نوسانات شاخص‌‌‌ها: طولانی شدن مذاکرات ممکن است موجب شود بازار سهام رشد اولیه را از دست بدهد و در وضعیت نوسانی باقی بماند.

فشار بر ارزش ریال: اگر تحریم‌‌‌ها بطور کامل رفع نشوند، ارزش ریال ممکن است همچنان تحت فشار باقی بماند و این بر هزینه‌‌‌های شرکت‌ ها اثر منفی خواهد گذاشت.

برای کاهش اثرات منفی فرسایشی شدن مذاکرات، تقویت توان تولید داخلی و مدیریت انتظارات سرمایه‌گذاران ضروری است.

حامد فقرایی: حال که تا روزهای آغازین دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ مدت زیادی باقی نمانده، فعالان خرد بازار سرمایه، باید موارد بسیاری را در نظر داشته باشند. بطور کلی مسیری که در چهار سال آینده در پیش‌روی سرمایه‌گذاران است، می‌تواند بسیار متفاوت و به متغیرهای بسیاری وابسته باشد. مسیر پیش‌رو به کنش‌ها و واکنش‌های میان ایران و آمریکا با واسطه کشورهای اروپایی یا بی‌واسطه بسیار وابسته است.

باید پذیرفت عملکرد ترامپ در چهارسال ریاست‌جمهوری به نحوی بوده که تا حدود بسیاری امکان مذاکره مستقیم را از بین برده است اما از طرفی وضعیت ایران به لحاظ اقتصادی به نحوی نیست که بتواند بدون رفع تحریم‌ها به‌راحتی این مسیر را طی کند و قطعا در این حالت به مراتب وضعیت اقتصادی با بحران‌های بیشتری مواجه خواهد شد.

از نظر رویدادهای فعلی، با توجه به امکان تصویب و پذیرش FATF به عنوان نماد خوش‌یمن برای بازار سرمایه به منظور قدم گذاشتن در بهبود شرایط اقتصادی، افزایش نرخ ارز مبنا (نیمایی یا توافقی) و قدم نهادن در راستای حذف قیمت‌گذاری دستوری محصولات عرضه‌شده از سوی شرکت‌های بازار سرمایه، می‌تواند امکان رشد سودآوری و ارزندگی شرکت‌های پذیرفته‌شده را به همراه داشته باشد.

در صورتی که FATF پذیرفته نشود، نشانه‌های تعامل سازنده با جامعه جهانی به حداقل می‌رسد؛ هرچند ممکن است مذاکراتی صورت پذیرد.در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران بهتر است در صورت سرمایه‌گذاری مستقیم، بخشی از پرتفوی را در شرکت‌های با درآمد وابسته به تورم اختصاص دهند.

در میان شرکت‌های دلاری نیز بسته به شرایط بازارهای جهانی، اعم از رونق و رکود، می‌توان در برخی از گروه‌های پتروشیمی که آینده روشن‌ تری برای آنها متصور است از جمله تولیدکنندگان پلی الفین، اوره و آمونیاک تا زمان‌برطرف شدن قیمت‌گذاری دستوری و تسویه کامل بدهی‌ های دولت بابت اوره کشاورزی، فلزات اساسی مانند فولاد و فلزات رنگی صرف کرد.

با توجه به شرایط پیش‌رو و تجربه سال 99، بهترین گزینه در راستای متنوع‌سازی پرتفوی با توجه به بلوغ بهتر بازار سرمایه در خصوص ابزار های سرمایه‌گذاری غیرمستقیم، صندوق‌های سرمایه‌گذاری سهامی شامل صندوق‌های اهرمی، صندوق‌های بخشی و صندوق‌های سهامی عادی پیشنهاد می‌شود. به این نحو روی‌دادن هر دو حالت ممکن باعث می‌شود نسبت به ریسک متحمل‌شده بهترین بازدهی عاید شود.

علی جبل عاملی: با آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ از بهمن‌‌‌ماه، بازارهای جهانی و به‌‌‌تبع آن بورس ایران، تحت‌تاثیر تغییرات سیاست‌‌‌ های بین‌المللی و اقتصادی قرار خواهند گرفت. ترامپ که به سیاست‌‌‌های تجاری تهاجمی و اولویت‌‌‌دهی به منافع داخلی آمریکا شناخته می‌شود، می‌‌‌تواند فضای جدیدی از فرصت‌‌‌ها و تهدیدها را برای اقتصاد جهانی و ایران ایجاد کند. در کوتاه‌‌‌مدت ممکن است بورس تحت‌تاثیر نوسانات جهانی و فشارهای سیاسی خارجی قرار گیرد.

احتمال تشدید سیاست‌‌‌های فشار حداکثری آمریکا، اعمال تحریم‌‌‌های جدید یا محدودیت‌های اقتصادی علیه ایران از جمله ریسک‌‌‌هایی است که می‌‌‌تواند بر سودآوری شرکت‌های بورسی صادرات‌‌‌محور فشار وارد کند. با این حال در میان‌‌‌ و بلندمدت، امکان بازگشت ثبات به بازار با توجه به سازگاری سیاست‌‌‌های داخلی و توسعه تعاملات منطقه‌‌‌ای وجود دارد. در صورت مدیریت موثر این ریسک‌‌‌ها و اجرای اصلاحات اقتصادی داخلی، بورس می‌‌‌تواند مسیر صعودی محتاطانه‌‌‌ای را طی کند. در غیر‌این صورت، احتمال تعادل یا حتی رکود موقتی نیز دور از ذهن نیست.

سهامداران در چنین فضایی، انتظار دارند سیاست گذاران داخلی برنامه‌‌‌های دقیقی برای مقابله با فشارهای خارجی طراحی کنند. همچنین تقویت شفافیت در سیاست‌‌‌های ارزی، توسعه ابزارهای مالی جدید برای مدیریت ریسک و حمایت از صنایع راهبردی می‌‌‌تواند نقش کلیدی در کاهش اثرات ریسک‌‌‌های سیاسی داشته باشد. اطمینان‌‌‌بخشی به فعالان از طریق اصلاح مقررات و کاهش بی‌‌‌ثباتی‌‌‌های اقتصادی از دیگر خواسته‌‌‌های سهامداران است.

ریسک‌‌‌های سیاسی و اثرات:

تحریم‌‌‌ها و فشارهای جدید: افزایش محدودیت‌های اقتصادی و بانکی می‌‌‌تواند دسترسی شرکت‌های صادراتی به بازارهای جهانی را دشوار کند.

نوسانات ارز: فشار بر نرخ ارز ناشی از کاهش دسترسی به منابع ارزی می‌‌‌تواند بر هزینه‌‌‌های تولید و واردات اثر منفی بگذارد.

بی‌‌‌ثباتی منطقه‌‌‌ای: افزایش تنش‌‌‌های ژئوپلیتیک در منطقه می‌‌‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران خارجی را کاهش دهد و مانع ورود سرمایه‌‌‌های جدید به بازار شود.

توصیه‌‌‌هایی برای سرمایه‌گذاران

تحلیل ریسک‌‌‌ها: در شرایط حساس سیاسی، سرمایه‌گذاران باید تحلیل دقیقی از اثر ریسک‌‌‌های سیاسی بر صنایع مختلف داشته باشند و با دید باز وارد معاملات شوند.

تمرکز بر صنایع داخلی: شرکت‌هایی که کمتر وابسته به تجارت خارجی و ارز هستند، می‌‌‌توانند گزینه‌‌‌های امن‌‌‌تری باشند.

استفاده از صندوق‌های سرمایه‌گذاری: برای کاهش ریسک، صندوق‌های سرمایه‌گذاری با مدیریت حرفه‌‌‌ای می‌‌‌توانند انتخاب مناسبی باشند.

پرهیز از رفتار هیجانی: بازارهای مالی در برابر تحولات سیاسی، واکنش‌‌‌های آنی نشان می‌دهند. همچنین حفظ آرامش و داشتن نگاه بلندمدت ضروری است.

هرچند ریسک‌‌‌های سیاسی اجتناب‌‌‌ناپذیر است اما با اتخاذ تصمیمات آگاهانه و بهره‌‌‌گیری از مشاوره‌‌‌های تخصصی، می‌‌‌توان از فرصت‌‌‌های موجود در بازار سرمایه بهره برد.

فرهنگ حسینی: ترامپ با وقفه چهار ساله بار دیگر رئیس‌جمهور آمریکا می‌شود و با توجه به سابقه و برنامه‌ها و سیاست‌هایی که در پیش گرفته، نسخه جدیدی از یک سیاست مدار بشمار می‌رود. حضور وی در دوره اول ریاست‌جمهوری با اقدامات تند و عجیب و غریب بسیاری نسبت به پیشینیان همراه بود که به نظر می‌رسد در این دوره شدت بیشتری پیدا کند.

ترامپ با موضوعات متعددی در سطح جهان روبرو است. سوءمناقشه با روسیه بر سر اوکراین و راهکار برای پایان دادن به بحران اوکراین، اختلاف با کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا بر سر تعرفه‌ها، اختلاف با کانادا و مکزیک بر سر نحوه انجام حسن همجواری و همچنین تعرفه‌ها و در عین حال اختلاف با چین در حوزه‌های وضع تعرفه و تراز تجاری بین دو کشور و نحوه حل مسئله بغرنج تایوان در کنار مشکلات عدیده امنیتی فلسطین باعث می‌شود موضوع ایران و برجام احتمالا از اولویت اصلی خارج شود.

در نتیجه می‌توان انتظار داشت موضوع ایران و اثر ترامپ بر ایران به صورت مستقیم اندک باشد. با این حال در سطح بین‌المللی با توجه به ریسک‌های متاثر از حضور ترامپ از جمله در جنگ تجاری انتظار می‌رود بازارهای جهانی پر نوسان دنبال شوند و در سمت فلزات گرانبها و نرخ برابری ارز‌ها روند مثبت باشد.

در مقابل در حوزه فلزات رنگی مانند مس، آلومینیوم، سرب و روی احتمالا شاهد آسیب دیدن زنجیره تامین به دلیل وضع تعرفه‌ها و اقدامات متقابل کشور‌های مختلف بر این تعرفه‌ها خواهیم بود. این موضوع می‌تواند نوسانات شدید قیمت‌های جهانی فلزات را در پیش داشته باشد و در صورت تشدید جنگ تجاری می‌تواند بر بازارهای جهانی اثر منفی بگذارد.

در بازار نفت کاهش مالیات سبز و حذف قوانین سختگیرانه محیط‌زیستی به رشد تولید آمریکا منجر می‌شود که این امر در کنار احتمال بازگشت عرضه روسیه به بازار رسمی نفت فشار را برای قیمت نفت بیشتر می‌کند. بر اثر این موضوعات با توجه به اینکه بورس ایران کالا محور است، انتظار می‌رود سود دلاری شرکت‌ها تحت‌تاثیر کاهش احتمالی یا نوسانات شدید قیمت‌های جهانی با نوسانات و نااطمینانی‌های زیادی مواجه بوده و با واکنش سرمایه‌گذاران روبرو شود.

در عین حال به دلیل تجربه تاریخی در دهه 90 از رویکرد ترامپ به ایران انتظار می‌رود بازار ارز شاهد روندی صعودی باشد و در نتیجه درآمد اسمی شرکت‌های بورسی احتمالا با رشد همراه خواهد بود.در مجموع برآورد می‌شود حضور ترامپ سبب نوسانات بیشتر در بورس ایران به تبع نوسانات بازارهای جهانی و قیمت ارز شده و در مقاطعی سبب وارد آمدن شوک‌ها و کاهش سودآوری شود اما انتظار می‌رود در میان‌مدت اثر شوک‌ها خنثی شود و از بین برود.

عرفان هودی: در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، سیاست فشار حداکثری در حوزه سیاست خارجی و افزایش تحریم‌ها بر ایران موجب رشد پایه پولی در فضای تورمی شد که در نتیجه بازار سرمایه بالاترین رشد تاریخی در سال 99 را ثبت کرد.

بعد از روی کار آمدن ترامپ و با توجه به تجربه قبلی ریاست‌جمهوری می‌توان انتظار داشت با فرض احتمال کاهش بخشی از درآمدهای نفتی در کوتاه‌‌‌مدت، بار دیگر سناریوی رشد پایه پولی برای جبران کسری بودجه و افزایش قیمت دلار شکل بگیرد و اقبال به سمت سهام با محوریت شرکت‌های بزرگ و سهام کامودیتی‌‌‌‌محور صورت پذیرد. گرچه همچنان ریسک اثرات مناسبات سیاسی به دلیل رابطه مثبت ترامپ با اسرائیل می‌تواند بر بازار سرمایه سایه‌ای از ترس بیندازد.

حسین محمودی اصل: با تغییر دولت و بسترسازی استراتژی حمایت از تولید با محوریت حذف رانت ارزی، شرکت‌ها به سمت افزایش حاشیه سود و توانمندی حرکت کردند و در صورت تداوم بازار توافقی ارز با حداقل فاصله از بازار آزاد در کنار معقول بودن نرخ سود بانکی، اوراق خاص و دولتی می‌توان به ثبات و روند مناسب در بازار سرمایه امیدوار بود.

البته آرامش سیاسی داخلی و خارجی و منطقه‌ای نیز به عنوان اهرم مهم عمل کرده و می‌تواند سمت و سوی بازار را تعیین کند. متغیر اثرگذار دیگر وضعیت سایر بازارها با توجه به سیاست‌های کلان اقتصادی است.

با تحلیف ترامپ و شکل‌گیری چالش‌ها و ریسک‌ها، با توجه به سابقه ذهنی قبلی شاید بازار بتواند همسو با ارز و با امید به گزارش‌های جدید متاثر از ارز توافقی شاهد روند رو به رشد باشد. کاهش چالش‌های منطقه‌ای، صعود بورس را در کنار ضعف سایر بازارها به ارمغان خواهد آورد.

سهامداران انتظار دارند برای شرایط ناپایدار بسته‌های هوشمند طراحی شود و بازار را از شوک‌های عجیب حفظ کند. به سرمایه‌گذاران توصیه می‌شود واقع‌بینی را سرلوحه کار قرار دهند و از رفتارهای احساسی بپرهیزند. هچنین بازار به اندازه ظرفیت بازار توافقی و کاهش نرخ بهره توان رشد دارد و ارقام نجومی برای شاخص و ارزش بازار گمراه‌کننده است.

سمیرا اسدیان: روند صعودی ایجادشده در شاخص بورس قطعا تنها با جایگزینی ارز توافقی و حذف رانت ارز نیما پایدار نخواهد بود و وابستگی معناداری با آرامش در بازارهای جهانی دارد. مسلما ترامپ به اعمال تعرفه‌‌‌ها در صنعت خودرو و فلزات اساسی از جمله فولاد و آلومینیوم شناخته می‌شود اما این‌‌‌بار تجربه پیشین در این خصوص را دارد و آنچه از سخنان برمی‌‌‌آید اعمال سختگیرانه‌‌‌تر تعرفه‌‌‌ای با نیت احیای اقتصاد و جایگاه آمریکا در جهان خواهد بود.

باید دید به‌‌‌موازات برنامه‌‌‌ها، شرایط دیگر از جمله ریسک‌‌‌های ژئوپلیتیک، آب‌‌‌وهوایی و اقدامات سایر کشورها از جمله چین و روسیه چه خواهد بود. در شرایط فعلی با توجه به پیشینه رفتاری ترامپ، برآیند بازار برای یک‌‌‌سال آینده صعودی خواهد بود اما در صورت ایجاد تعرفه‌‌‌های سنگین نیز شاهد تشنجی یک‌‌‌باره در بازار کالاهای اساسی نخواهیم بود و احتمالا رخوت و کاهش قیمت‌ها تدریجی خواهد بود.

البته رفع تحریم‌‌‌ها و میزان فعالیت صنایع در بازارهای بین‌المللی از جمله فولاد و پتروشیمی و بانکداری نیز مورد مهم دیگری در خصوص برنامه‌‌‌های ترامپ است. مسلما در چنین شرایطی طیف سرمایه‌گذاران حرفه‌‌‌ای و سرمایه‌گذار غیرمستقیم، خواهان ایفای نقش‌‌‌های نظارتی و متولی‌‌‌گری نوآورانه، درست، صحیح و به‌‌‌موقع از جانب دست‌‌‌اندرکاران بازار سرمایه در خصوص ایجاد مشوق‌‌‌های قانونی برای سرمایه‌گذاری از جمله مشوق‌‌‌های مالیاتی، ایجاد نظام عرضه و تقاضا در تمامی صنایع و ابزارهایی بروز جهت فعالیت در هر روندی از بازار هستند.

برخلاف سال گذشته که سالی سرشار از اتفاقات ناگهانی با ریسک‌‌‌های فراوان و قابلیت پیش‌بینی اندک بوده، انتظار می‌رود سال پیش‌‌‌رو از شدت ریسک‌‌‌های این‌چنینی کاسته شود. توصیه می‌شود چینش مناسبی از طبقات دارایی با ریسک‌‌‌های متفاوت در سبد سرمایه‌گذاری داشته باشید و در صورت آماده بودن برای متوازن‌‌‌سازی سریع طبقات و نوع دارایی‌‌‌های سبد سرمایه‌گذاری، مطمئنا بازدهی با آلفای مناسبی نسبت به شاخص بورس کسب خواهید کرد.

بابک اسماعیلی: در‌حالی تنها چند روز تا آغاز رسمی دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ باقی مانده که گمانه‌زنی‌ها درباره اثرات این رویداد بر بازار های مالی جهان در حال افزایش است. در ایران نیز طی چند هفته اخیر، اثر حضور مستاجر جدید کاخ سفید بر فضای اقتصادی و بویژه بر بازار سرمایه داغ است.

شاید یکی از علت‌های این گمانه‌زنی‌ها، ثبت سقف تاریخی بورس در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ باشد و برخی از فعالان انتظار دارند بار دیگر این موضوع تکرار شود اما بنا بر دلایلی دوره دوم ترامپ چه از لحاظ مسائل حاکمیتی در آمریکا و چه وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران بسیار متفاوت‌تر از دوره پیشین است.

شرایط فعلی اقتصادی در آمریکا و سیاست‌های انقباضی فدرال رزرو به جهت کنترل تورم و جلوگیری از کاهش نرخ بهره در کوتاه‌مدت اثر جهانی ترامپیسم را به‌شدت کاهش خواهد داد و بر بسیاری از بازارهای مالی حتی بازار کریپتو فشار وارد خواهد کرد. طبق پیش‌بینی‌ها رشد GDP آمریکا در سال 2025 به 2.2 درصد خواهد رسید.

در نقطه مقابل، اروپا با رکود دست و پنجه نرم خواهد کرد و عمده کشورهای اروپایی در این دوره رشد را بر تورم اولویت قرار خواهند داد. چین نیز به عنوان اولویت اصلی رقابتی ترامپ با چالش ثبات رشد اقتصادی مواجه خواهد شد و پیش‌بینی می‌شود رشد اقتصادی چین به دلیل وضع تعرفه‌های ترامپ تا 4 درصد کاهش یابد.

اثر انتخاب ترامپ بر اقتصاد ایران با سناریوهای متفاوت کاهش تنش یا افزایش چالش بسیار متفاوت و البته مفصل است که در این وجیزه نمی‌گنجد. برخلاف دوره پیشین که دو محرک اصلی رشد بازار سرمایه، رشد نرخ دلار نیمایی و همزمان کاهش نرخ بهره بود از یک سو به دلیل وجود تورم شدید و از سوی دیگر رشد افسارگسیخته قیمت دلار، تنها محرک بازار برای رشد، تزریق نقدینگی خواهد بود که احتمالا با توجه به رویکرد دولت از محل وجوهی باشد که با عرضه دلار برای کنترل بازار کسب می‌شود.

همچنین برخلاف دوره قبل، بازار موازی قدرتمندی به نام بازار رمزارزها رشد گرفته که پس از اصلاح قیمتی بیش از 50 درصدی در بسیاری از رمز ارزها، انتظار رشد حبابی در دوره ترامپ را می‌‌کشد که این جذابیت باعث سرریز شدن بخش عمده‌ای از نقدینگی‌ها به سمت بازار کریپتو کارنسی شده است که چالشی جدی برای بورس در ماه‌های آینده خواهد بود.

توصیه‌ای که در این شرایط به سهامداران می‌توان داشت این است با دید بلندمدت و به دور از احساسات نسبت به سرمایه‌گذاری و چیدن یک سبد سرمایه‌گذاری متشکل از سهام، صندوق‌های طلا و درآمد ثابت (با وزن بیشتر سهام و طلا) اقدام کنند.

در این دوره ابتدا صنایع بزرگ بورسی و بویژه دلار محور رشد خواهند بود و به دنبال آن می‌توان شاهد سقف‌شکنی صنایع به اصطلاح ریالی نیز که به واسطه تورم شاهد رشد قیمتی خواهند بود.

هلن عصمت پناه: مراسم تحلیف ترامپ در 20 ژانویه خواهد بود و وارد کاخ‌سفید می‌شود. با گزینش ترامپ به عنوان جمهوری‌خواه، طبق تجربیات گذشته با وجود نگاه سختگیرانه به ایران، بورس واکنش مثبت داشت. تجربه سال‌های 2016 تا 2020 که در انتخاب مجدد ریاست‌ جمهوری شکست خورد، نشان می‌دهد دلار تا محدوده 700 درصد و شاخص بورس هم بیش از 1400 درصد رشد را تجربه کرد.

زمزمه آمدن ترامپ هم به نوعی محرک بازارهای مالی از جمله بورس بوده اما از 20 ژانویه تا شروع سال 1404 اثرات واقعی این انتخاب بر اقتصاد ایران و بازار سرمایه آن محقق خواهد شد. هرچند وعده‌های انتخاباتی وی متمرکز بر کاهش تنش‌ها و صحبت‌های اخیر نشانه‌ای از حمایت ایران دربر داشت اما طبق تجربیات گذشته با نشستن ترامپ در جایگاه ریاست‌جمهوری احتمال تشدید محدودیت صادرات، رشد نرخ ارز، کاهش فروش نفت، کاهش منابع ارزی ایران، موثر بر کسری بودجه و موثر بر تورم افزایش می‌یابد.

اگر از طرف ترامپ نگاه تعامل‌گر با ایران اتفاق نیفتد در میان‌ تا بلندمدت شاهد افزایش انتشار اوراق و افزایش نرخ بهره مجدد خواهیم بود که ضرر آن بر بورس وارد می‌شود اما اگر نگاه تعامل‌گر با ایران داشته باشد، کنترل نرخ ارز، کنترل کسری بودجه، کاهش انتشار اوراق و کاهش نرخ بهره را به نفع بورس شاهد خواهیم بود و بازار سرمایه و کلیت صنایع فعال با محوریت صنایع خودرو، حمل‌ونقل، بانکی، گردشگری و… مثبت خواهند شد.

همچنین با مشخص شدن کابینه ترامپ و سیاست‌های اقتصادی و نظامی، کم‌کم اثر آن بر قیمت‌های جهانی، کامودیتی‌ها و نرخ بهره و به دنبال آن اثر آن بر صنایع کامودیتی‌محور مشخص خواهد شد. در کوتاه‌ تا میان‌مدت بورس توانایی دارد تا اوایل سال آینده روند متعادل مثبت شاخص را همراه با چاشنی استراحت ادامه دهد و حتی با حضور ترامپ تحلیل‌های سیاسی، اقتصادی دقیق‌تر بعد از حضور ترامپ بروز رسانی خواهد شد. توصیه به سهامداران با و بدون ‌ترامپ در هر شرایطی فقط و فقط مدیریت ریسک و سرمایه‌گذاری است.

سلمان نصیر زاده: اگر عوامل موثر بر روند آتی بازار سرمایه به دو دسته تقسیم شود، می‌توان به عوامل درون‌زا و برون‌زا اشاره کرد. عوامل درون‌زا آن دسته از متغیرهایی خواهند بود که از سمت سیاست گذار به بازار سرمایه تزریق می‌شوند و می‌توان انتظار داشت مسیر همواری را برای تسهیل در بخش شفاف اقتصاد و سرمایه‌گذاری ایجاد کنند.

به نظر می‌رسد در این دوره بخش مبهم ماجرا عوامل برون‌زا هستند. پیچیدگی‌هایی نظیر رکود شدید اقتصاد چین، روی کار آمدن دولت جدید ترامپ و تحولات منطقه‌ای در خاورمیانه و سایر نقاط جهان از جمله متغیرهایی هستند که با وجود آنها نمی‌توان به پیش‌بینی واحد و منسجمی دست یافت.

از این‌رو انتظار می‌رود در این دوره تمام بازارها نوسانات شدید داشته باشند که آثار آن بطور مستقیم یا غیرمستقیم به ایران نیز سرایت می کند. عمده تحولات و نوسانات در این دوره از بخش برون‌زا به اقتصاد داخلی تحمیل می شود. در اختیار داشتن سبدی متوازن، منعطف و نقدپذیر در بازارهای مختلف می‌تواند یکی از استراتژی‌های مهم در این دوره باشد.

در خصوص بازار سرمایه از بعد عوامل درون‌زا انتظار می‌رود روند شکل‌ گرفته، فارغ از نوسانات کوتاه‌مدت مثبت باشد اما از بعد تحولات بیرونی و برون‌زا می‌تواند به‌شدت بازار را با نوسانات غیرمنتظره همراه سازد.

در بعد کلان با وجود ناتراز‌ی‌ها و ریسک‌های منطقه‌ای و عوامل تهدید‌کننده‌ای نظیر تشدید فشارهای سیاسی، اقتصادی با رویکرد دولت جدید آمریکا را می توان انتظار داشت. از این‌رو بازارها از منظر شاخص‌های قیمتی متورم خواهند شد. از سوی دیگر دولت چهاردهم نشان داد برنامه توسعه بازارهای شفاف نظیر بورس و تقویت بخش مولد اقتصاد را دستور کار قرار داده تا از فشار مازاد انتقال جریان نقدینگی به بخش‌های غیر‌ شفاف و سوداگرایانه جلوگیری کند که این مهم می‌تواند بورس را نسبت به سایر بازارها برخلاف سال‌های اخیر رقابت‌پذیر سازد.

پیش بینی 11 کارشناس و 300 فعال از آینده بورس و بازارهای رقیب

منبع: بورس پرس

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *