مکران و رؤیای توسعه؛ آیا انتقال پایتخت راهحل است؟
اخیرا بحث تغییر پایتخت به سواحل مکران از زبان مقامات دولتی شنیده میشود. اما آیا در صورت امکانپذیر بودن این تدبیر میتواند به توسعه مناطق جنوبی کمک کند؟
اخیرا محمدرضا عارف، معاون اول رییس جمهور از انتقالی سخن گفت که جای بحث دارد. وی در ستاد روابط اقتصاد خارجی گفت: 《 اگر به این جمعبندی برسیم که به خاطر محدودیت هایی که در ارائه خدمات، مثل آب به مردم تهران داریم، نمیتوانیم بیش از این پاسخگوی مردم باشیم قطعا در انتقال پایتخت تردید نمیکنیم و یکی از مناطقی که میتواند به صورت جدی مطرح باشد منطقه مکران است. این منطقه جای مناسبی است و محدودیتی هم ندارد. مراکز دیگری هم برای انتقال پایتخت در گذشته مطرح بود اما هر کدام محدودیتهای خاص خود را داشتند مثلا مشکل تامین آب داشتند یا گرفتار سایر مسائل حاشیهای بودند.》
طرح انتقال پایتخت به مکران، ایدهای بلندپروازانه به نظر میرسد؛ اما پرسش مهم این است که آیا چنین تصمیمی میتواند شکافهای تاریخی و توسعهنیافتگی این منطقه را جبران کند؟ تجربههای گذشته نشان میدهد که پایتخت شدن بهتنهایی نهتنها تضمینی برای رشد منطقهای نیست، بلکه اگر بدون درک عمیق از مشکلات ساختاری انجام شود، ممکن است مشکلات بیشتری ایجاد کند.
مکران با تمام ظرفیتهای طبیعی، جغرافیایی و تمدنیاش، سالهاست که قربانی سیاستهای نادرست توسعهای شده است. عدم سرمایهگذاری مناسب در زیرساختها، آموزش، بهداشت و اشتغال، این منطقه را به یکی از محرومترین مناطق کشور تبدیل کرده است.
پایتخت شدن ممکن است به افزایش توجه کوتاهمدت منجر شود، اما مشکلات بنیادی نظیر فقر، بیکاری، و کمبود زیرساختهای اساسی تنها با تغییر مرکز سیاسی حل نمیشوند.
انتقال پایتخت در کشورهای دیگر مانند برزیل (انتقال به برازیلیا) یا قزاقستان (انتقال به آستانه) نشان داده که این تصمیم تنها در صورتی موفق خواهد بود که با برنامههای جامع توسعه منطقهای همراه باشد. در غیر این صورت، ممکن است منطقه به بستری برای نمایشهای سیاسی تبدیل شود، بدون آنکه توسعه واقعی اتفاق بیفتد.
چرا پایتخت شدن مکران کافی نیست؟
عدم توسعه زیرساختی: مکران هنوز از زیرساختهای اولیه مثل راههای ارتباطی، خدمات بهداشتی و آموزشی کافی برخوردار نیست. این کمبودها تنها با پایتخت شدن برطرف نمیشوند.
نبود اکوسیستم اقتصادی: توسعه اقتصادی پایدار نیازمند سرمایهگذاریهای بلندمدت و وجود اکوسیستم اقتصادی قدرتمند است. انتقال پایتخت بدون ایجاد این اکوسیستم، تنها تمرکز سیاسی را تغییر میدهد، نه توسعه اقتصادی را.
مشکلات اجتماعی و فرهنگی: انتقال بخشی از جمعیت و سازمانها به مکران میتواند به شکافهای اجتماعی و فرهنگی منجر شود، چراکه مردم این منطقه ممکن است به حاشیه تصمیمگیریها رانده شوند.
چه باید کرد؟
توسعه پایدار منطقهای: به جای تمرکز بر انتقال پایتخت، باید برنامهای جامع برای توسعه زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مکران تدوین شود.
سرمایهگذاری در ظرفیتهای محلی: مکران دارای منابع طبیعی غنی و موقعیت استراتژیک است. بهکارگیری این ظرفیتها، نه از طریق تصمیمهای نمادین، بلکه با مشارکت واقعی مردم و فعالان محلی ممکن است.
مرکززدایی باید فراتر از انتقال ساختمانهای اداری باشد. سیاستهایی که توزیع قدرت، منابع و تصمیمگیری را به تمام مناطق کشور برسانند، تاثیرگذارتر خواهند بود.
پایتخت شدن مکران ممکن است روی کاغذ جذاب باشد، اما در عمل نمیتواند تاریخچهای از بیتوجهی و توسعهنیافتگی را جبران کند. مکران به سیاستهایی نیاز دارد که اولویت آنها سرمایهگذاری در زیرساختها، اقتصاد و مردم باشد، نه تصمیمهای پرزرقوبرق و بدون پشتوانه.
منبع: اکو ایران