مصائب سیاست خارجی آقای پرزیدنت

مصائب سیاست خارجی آقای پرزیدنت
خلاصه اخبار

دنیای اقتصاد :

یکی از بزرگ‌ترین افتخارات دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده این است که او اولین رئیس‌جمهور ایالات متحده در دهه‌های اخیر است که «هیچ جنگ جدیدی» در دوره او آغاز نشده؛ ادعایی که مورد بحث قرار گرفته است. صرف‌نظر از این، او با ورود به کاخ سفید برای بار دوم باید دو جنگ بزرگ را در نظر بگیرد.

به نوشته فارن‌پالیسی، ترامپ گفته است که با مجبور کردن ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه و ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین به پای میز مذاکره، ظرف «24 ساعت» به یکی از این جنگ‌ها -بین روسیه و اوکراین- پایان خواهد داد.

جنگ دوم، در خاورمیانه، با برکناری ناگهانی بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه در اوایل دسامبر، پویایی منطقه را بیشتر تغییر داد و قطعا ماجرا پیچیده‌تر است. ترامپ اخیرا به مجله تایم گفته است که جنگ بین اسرائیل، حماس و حزب‌الله «پیچیده‌تر» از جنگ روسیه با اوکراین است؛ اما «حل کردن آن آسان‌تر است.» انتظار می‌رود چندین درگیری غیرمسلحانه و مسائلی که ترامپ را در مبارزات انتخاباتی روی آنها تاکید کرد، در صدر فهرست اولویت‌های دولت جدید او قرار گیرند؛ از جمله آغاز مجدد احتمالی جنگ تعرفه‌ای او با چین و سرکوب مهاجرت غیرقانونی از مکزیک و آمریکای لاتین.

در این گزارش بزرگ‌ترین چالش‌های سیاست خارجی که احتمالا ترامپ در اولین سال ریاست‌جمهوری خود با آنها مواجه خواهد شد، آمده است.

پایان بازی اوکراین؟

یکی از اولین اولویت‌های ترامپ در سیاست خارجی، پرداختن به جنگ جاری روسیه علیه اوکراین است؛ جنگی که با گذشت یک ماه از دوره جدید ترامپ، به رکورد سه‌ساله خود می‌رسد. رئیس‌جمهور منتخب قول داده است که قبل از مراسم تحلیف خود در 20ژانویه2025 به درگیری پایان دهد. اما حضور نیروهای کره‌شمالی در خط مقدم روسیه و دریافت مجوز اوکراین از دولت بایدن در استفاده از سامانه‌های موشکی دوربرد غرب برای حمله به عمق خاک روسیه می‌تواند تحقق این وعده کمپین انتخاباتی رئیس‌جمهور منتخب را دشوار کند. ترامپ تهدید کرده است که اگر پوتین یا زلنسکی به ترتیب از حضور در میز مذاکره امتناع کنند، کمک‌های نظامی آمریکا به کی‌یف را افزایش خواهد داد یا این کمک‌ها را به‌طور کامل متوقف خواهد کرد. با این حال، به نظر می‌رسد که او مسوولیت مذاکرات صلح را برعهده اروپا می‌گذارد، نه ایالات متحده؛ تغییری آشکار از رویکرد دولت در حال خروج بایدن به دیپلماسی روسیه و اوکراین.ترامپ همچنین به نظر می‌رسد بیشتر از بایدن در برابر شرایط گفت‌وگوی صلح پوتین سازگار باشد.

قابل توجه است که ترامپ تمایل خود را برای واگذاری برخی از اراضی اشغالی اوکراین به روسیه ابراز و پیشنهاد کرده است که کی‌یف برای پایان دادن به جنگ از درخوسات برای عضویت در ناتو منصرف شود؛ چیزی که هم زلنسکی و هم مارک روته، دبیر کل ناتو به‌شدت با آن مخالفت کرده‌اند.کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که برکناری اخیر اسد، متحد کلیدی روسیه می‌تواند پوتین را متقاعد کند که به دنبال نمایش قدرت بیشتر در اوکراین باشد. در حال حاضر، نیروهای کرملین به پیشروی به سمت غرب ادامه می‌دهند و با ضد حمله اوکراین در منطقه کورسک روسیه می‌جنگند و در عین حال زیرساخت‌های انرژی کی‌یف را قبل از زمستان بی‌رحمانه بمباران می‌کنند. بسیاری از کشورهای اروپایی تلاش کردند تا سیاست‌های کمکی ترامپ به اوکراین را در پیروزی او در انتخابات پیش‌بینی کنند. اکنون، درحالی‌که جنگ ادامه دارد، همین کشورها در حال تلاش برای جلب لطف دولت آینده هستند.

خاورمیانه مخاطره‌آمیز

ترامپ در حالی وارد کاخ سفید می‌شود که یکی از دگرگون کننده‌ترین دوره‌های اخیر خاورمیانه را شاهد هستیم. او قول داده است که صلح را در منطقه به ارمغان بیاورد؛ اما کارش در این زمینه بسیار سخت است. این منطقه بی‌ثبات تاریخی بیش از یک سال است که درگیر جنگ اسرائیل و حماس در غزه است. اگرچه نشانه‌هایی وجود دارد که ممکن است توافق آتش‌بس در افق باشد، حفظ آتش‌بس می‌تواند بسیار دشوار باشد؛ به‌ویژه با توجه به اینکه اسرائیل آماده است حداقل یک حضور نظامی موقت در غزه را به‌عنوان بخشی از چنین توافقی حفظ کند. بدون آتش‌بس در غزه، ترامپ ممکن است برای دستیابی به تعدادی از اهداف بالقوه مانند عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی یا تضمین یک توافق هسته‌ای جدید با ایران به دشواری بیفتد. جنگ غزه به تنش‌ها در سراسر خاورمیانه دامن زده است، از جمله دامن زدن به درگیری در لبنان بین اسرائیل و حزب‌الله که با وجود دستیابی به توافق آتش‌بس در اواخر نوامبر، به تبادل آتش ادامه داده‌اند. در همین حال، اسرائیل نیز درگیر مبادلات آتش با ایران بوده است و هر دو شاهد دو حمله علیه یکدیگر بودند. به نظر می‌رسد که فعلا طرفین مشتاق تشدید تنش‌ها نباشند. ایران همچنین با فروپاشی دولت سابق دمشق در سوریه متحد اصلی خود را در منطقه از دست داد. سقوط اسد هم چالش و هم یک فرصت بالقوه برای ترامپ است.

سوریه اکنون در موقعیت سیاسی متزلزلی قرار دارد که گروه شورشی هیئت تحریرالشام که ایالات متحده و سایر کشورها آن را یک گروه تروریستی می‌دانند، در راس آن قرار دارد. ترامپ باید تصمیم بگیرد که چگونه با هیئت تحریرالشام و رهبر آن، ابومحمد الجولانی که در حال تلاش برای مشروعیت بخشیدن به خود در چشم جهانیان است، تصمیم بگیرد و پس از سال‌ها جنگ ویرانگر، کل سوریه را در پشت دولت جدید متحد کند. اکنون که اسد وجود ندارد، ترامپ با این چالش روبه‌رو خواهد شد که چگونه با منافع و اقدامات متحدان ایالات متحده، مانند اسرائیل و ترکیه که در سوریه رقیب یکدیگر هستند، برخورد کند.

اسرائیل از برکناری اسد به‌عنوان فرصتی برای انجام یک کمپین بزرگ حملات هوایی برای از بین بردن تسلیحات نظامی باقی‌مانده دولت سابق و همچنین انتقال نیروهای زمینی به منطقه حائل در داخل سوریه در کنار بلندی‌های جولان استفاده کرده است. این اقدامات که در یک لحظه آسیب‌پذیر برای سوریه رخ می‌دهد، زنگ خطر و انتقاد جامعه بین‌المللی را برانگیخته است.

ترکیه، یکی از اعضای ناتو که همیشه با متحدانش مبهم و غیرقابل پیش‌بینی بازی می‌کند، می‌تواند منبع دردسر ترامپ باشد. آنکارا نیروهای کرد تحت حمایت ایالات متحده در سوریه را که نقش کلیدی در شکست داعش داشتند، تروریست می‌داند. اگر رجب طیب‌اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه تصمیم به حمله نظامی به سرزمین‌های تحت کنترل کردها بگیرد، می‌تواند ترامپ را در موقعیت نامناسبی قرار دهد. ترامپ قبلا به نقش بزرگی که قرار است ترکیه در سوریه به عنوان حامی اصلی هیئت تحریرالشام ایفا کند، اشاره کرده است. زمان نشان خواهد داد که آیا رئیس‌جمهور منتخب عقب می‌نشیند و به اردوغان اجازه می‌دهد نمایش دلخواه خود را اجرا کند، یا اینکه او احساس خواهد کرد که مجبور به اتخاذ رویکرد مستقیم‌تری است.

چالش بدون پایان با چین

می‌توان به این فکر کرد که چین و ایالات متحده با هم می‌توانند همه مشکلات جهان را حل کنند. این همان چیزی است که ترامپ در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از انتخابات در اواسط دسامبر گفت. اما درباره ترامپ، اغلب با واقعیت خشن‌تری روبه‌رو هستیم. در همین کنفرانس مطبوعاتی، رئیس‌جمهور منتخب بار دیگر چین را تهدید به اعمال تعرفه کرد.

ترامپ معلوم نیست که دقیقا چه سطحی از تعرفه‌ها را بر واردات چین اعمال خواهد کرد: «خواه 10 درصد باشد، 60 درصد یا لغو وضعیت تجاری عادی طولانی‌مدت با چین؛ احتمالا جنگ تجاری دوم رخ خواهد داد. این‌بار پکن با زرادخانه بزرگ‌تری آماده شده که در ماه‌های اخیر پیش‌نمایش آن را اکران کرده است. در واکنش به تلاش‌های دولت بایدن برای متوقف کردن توسعه نیمه‌هادی‌های پیشرفته چین، پکن صادرات چندین ماده معدنی حیاتی به ایالات متحده را در ماه دسامبر ممنوع کرد. این احتمالا آغاز راه است. تلافی شدیدتر از سوی چین می‌تواند بر رشد اقتصادی ایالات متحده و افزایش تورم تاثیر بگذارد.

ترامپ همچنین بسیاری از کشورهای دیگر از جمله دوستان و شرکای خود مانند مکزیک، کانادا و هند را تهدید کرده است. اگر او تعرفه‌ها را به سطوحی که آخرین‌بار در دهه1930 مشاهده شده بود افزایش دهد، قیمت‌ها را در داخل کشور افزایش می‌دهد، هزینه ورودی‌های حیاتی را برای تولیدکنندگان آمریکایی افزایش می‌دهد، دلار را تقویت می‌کند، ارزهای بازارهای نوظهور را تضعیف می‌کند و شرکای تجاری را به تلافی دعوت می‌کند که اینها باعث می‌شود که همه‌چیز بدتر شود. تنها سوالی که اقتصاددانان دارند این است که سیاست‌های ترامپ چقدر رشد اقتصادی سالمی را که از جو بایدن، رئیس‌جمهور در حال خروج به ارث رسیده است، از بین می‌برد؟ اگر همه اینها صرفا برای دستیابی به معاملات تجاری بهتر باشد، هیچ‌یک از درآمدهای تعرفه‌ای وعده داده‌شده یا رونق تولید داخلی تحقق نخواهد یافت. هرچه کاهش‌های عظیم مالیاتی برای شرکت‌ها و میلیاردرها باعث افزایش کسری بودجه شود، نرخ‌های بهره آمریکا بالاتر خواهد رفت که هم رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد و هم دلار را تقویت می‌کند و صادرکنندگان آمریکایی را در وضعیت نامساعدی قرار می‌دهد.

تعرفه‌ها ابزار مورد علاقه ترامپ هستند؛ اما به تنهایی همه مشکلات اقتصادی او با چین را حل نمی‌کنند. او با کشوری روبه‌رو خواهد شد که به سرعت در حال رسیدن به ایالات متحده در زمینه نوآوری‌های فناوری است. یک مطالعه اخیر نشان می‌دهد که چین در 7صنعت از 10صنعت پیشرفته، جلوتر یا نزدیک به پیشروی جهانی است. اولین دولت ترامپ سرکوب صنعت تراشه چین بود، اما در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود، برای پیشبرد تلاش‌های بایدن برای ممانعت از توسعه چین، به حمایت متحدانش نیاز خواهد داشت؛ متحدانی که ممکن است تعرفه‌های ترامپ را نوش جان کنند! درحالی‌که نبرد اقتصادی بین دو کشور همچنان شدید خواهد بود، خطر رویارویی نظامی نیز وجود دارد، چه در تنگه تایوان و چه در دریای چین جنوبی. چین اخیرا آنچه را که مقامات تایوانی بزرگ‌ترین مانور نظامی در دهه‌های اخیر نامیده‌اند، برگزار کرد. در دریای چین جنوبی، تقریبا هر هفته اخباری مبنی بر رویارویی تازه بین چین و فیلیپین به گوش می‌رسد.

فیلیپین یکی از متحدان ایالات متحده است. در صحنه اروپا هم چین همچنان به حمایت از جنگ روسیه در اوکراین ادامه می‌دهد. ترامپ در خانه خود جنگ سایبری برای مقابله با هک عظیم چینی موسوم به Salt Typhoon دارد که همچنان امنیت داده‌های ایالات متحده را تهدید می‌کند. برنامه بازی ترامپ برای مقابله با این چالش‌ها تحت تاثیر توازن قدرت در کابینه او خواهد بود. او تا حد زیادی شاهین‌های چینی را برای پست‌های کلیدی انتخاب کرده است، مانند مارکو روبیو برای وزیر امور خارجه و ایلان ماسک که روابط نزدیکی با چین دارد و حتی خودش از جمله کارت قابل توجه در ارتباط با چین به‌حساب می‌آید. رئیس‌جمهور منتخب از روابط کنونی ایالات متحده و تایوان ابراز نارضایتی کرده و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین را مورد محبت قرار داده و حتی او را برای مراسم تحلیف خود دعوت کرده است. در دوره اول ترامپ، دولت او به‌طور کلی رویکردی تهاجمی در قبال چین داشت؛ اما این رویکردی بود که از طریق ناسازگاری و جنگ درون دولت شکل گرفته بود؛ درحالی‌که سیگنال‌های اولیه از دولت دوم نشان می‌دهد که ارتباط با چین دیگر خطی نخواهد بود.

منبع: دنیای اقتصاد

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *