ساز کوک رئیسجمهور با سیمرغ
دنیای اقتصاد-فاطمه علياصغر :
«سیمرغ» عطار این روزها در شبکههای اجتماعی به پرواز درآمده و پس از سالها سکوت، بحث استقبال از کنسرتها را داغ کرده است. ماجرا از این قرار است که در آخرین ماه پاییز، برای نخستینبار مسعود پزشکیان، رئیسجمهور دولت چهاردهم همراه با عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد پا به تالار وحدت گذاشتند تا گوش به «کنسرتو ویولن» بسپارند.
کنسرت «منظومه سیمرغ(قاف)» از این جهت بسیار مهم است که پس از یک دهه فرهاد فخرالدینی، موسیقیدان و رهبر اکستر دوباره روی صحنه آمده و تازهترین ساخته خود براساس «منطقالطیر» عطار نیشابوری را با همراهی ارکستر سمفونیک تهران رهبری میکند. این رویداد بار دیگر امید را نه فقط در قلب علاقهمندان به موسیقی بلکه در میان گروههای مشغول به کار در این صنعت زنده کرد. هادی خانیکی، استاد دانشگاه ارتباطات و یکی از ایدهپردازان گفتوگوی تمدنها به «دنیای اقتصاد» میگوید: «این اقدام میتواند این امید را زنده کند که بار دیگر مرجعیت هنری و فرهنگی به داخل ایران برگردد.» چراکه اهالی موسیقی همواره نگران این بودند که مرجعیت هنری به ویژه در موسیقی به کشورهای منطقه رفته و ایران سالیان دراز است که دستاوردهای چشمگیری در این حوزه نداشته است.
کشورهایی همچون ترکیه و امارات و… از این خلا ایجادشده در داخل ایران استفاده کردند و این ثروت کلانی که از برگزاری کنسرتها به دست میآید را به جیب خودشان زدند. جالب اینجاست که آنها از ظرفیت هنرمندان ایرانی بهره میبرند و چرخهای صنعت خودشان را با آن میچرخانند. در حالی که همواره دست هنرمندان و صاحبان این صنعت از این درآمدهای نجومی در داخل ایران تهی بوده است. «دنیای اقتصاد» این رویداد را از دو منظر بررسی میکند، یکی منزلت و دیگری درآمدزایی این صنعت.
پرده اول: بازگشت مرجعیت به هنر
حافظه تاریخ معاصر ایران در زمینه ثبت کنسرتهای مورد استقبال از سوی مسوولان و دولتها عاجز است چراکه به نظر میرسد، به جز دوران محمد خاتمی، رئیسجمهور دولت اصلاحات تا کنون توجه چندان ویژهای به موسیقی و فرهنگ نشده است. شاید برای همین است که تصاویر رفتن پزشکیان مدام دست به دست میشود و مردم از آن استقبال میکنند.
هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامهطباطبایی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» این اقدام را به فال نیک میگیرد: «نفس این اقدام از نظر من شایسته است به خاطر اینکه یکی از مهمترین شاخصههای حیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی ایران و طبیعتا ملت ایران هنر است. انواع هنر، به ویژه موسیقی به دلیل ابعاد مختلف ادراکی و احساسی دارای جایگاه بالایی نزد مردم است.» او از بیمهری به هنرمندان این حوزه در سالیان دراز هم یاد میکند: «متاسفانه بیمهری به اصحاب هنر تا حدی بوده که هنرمندانی چون آقای حسین علیزاده که نماد زنده شدن موسیقی ایرانی است در دوران ما احساس خستگی میکند.»
او اعتقاد دارد: «وقتی رئیسجمهور همت کرده و در کنسرت موسیقی شرکت میکند، آن هم حضور در کنسرت یکی از سرآمدان حوزه، به نظرم گامی است در جهت دلجویی از هنرمندان.» خانیکی همچنین تاکید میکند: «حرف درستی است که جامعه در سطوح مختلف با مشکلات عدیدهای روبهروست و باید مرجعیت رسانهای و علمی به کشور برگردد و اگر نخبگان ما میروند و به اجبار دست به مهاجرت میزنند، بتوانند همچنان با ایران در ارتباط باشند و ما بتوانیم مرجعیت هنری را برگردانیم.»او که همواره مبلغ گفتوگو بوده، بر این باور است: «هر برنامه ممتازی که در داخل ایران برگزار شود نه فقط آوردههای منزلتی دارد، بلکه به همراه خود آوردههای اقتصادی و فرهنگی هم دارد. جوانان را دلگرم و تعلق خاطرشان را بیشتر میکند. به شیفتگان هنر در داخل جهت میدهد و طبیعتا برای معیشتی و اقتصادی، فرهنگی و هنری فرصت و ظرفیت جدیدی به وجود میآورد.
به هر حال باید با دلمردگی و خستگی و نارضایتی اهل هنر مقابله کرد و قدم اول اصلاح رویکردها و سیاستها و قدم بعدی فراهم آوردن شرایط مناسب برای اهالی هنر است.» نه فقط این استاد دانشگاه علامه بر اهمیت این اقدام پزشکیان صحه میگذارد. بسیاری از کارشناسان اقتصادی هم بر این باورند که در صورت تغییر رویکردها نسبت به موسیقی نه فقط پتانسیلهای نهفته این هنر شکوفا میشود، بلکه یکی از صنعتهای پردرآمد ایران هم فعال میشود.
پرده دوم: بازگشت درآمدها به وطن
برای اینکه بتوانیم از چگونگی شکلگیری الگوی جدید توسعه صنعت موسیقی در کشورهای منطقه سردربیاوریم فقط کافی است که به جستوجو و بررسی آمارهای منتشر شده از سوی کشورهای ترکیه و امارات بپردازیم. به عنوان مثال در سایت نمافر آمده است: «بررسی سامانههای بلیتفروشی و ظرفیت کنسرتهای خوانندهای ایرانی در ترکیه در شهریور ماه 1403 نشان میدهد، این کنسرتها دستکم 50 هزار مخاطب داشتهاند. این در حالی است که قیمت بلیت کنسرت خوانندههای ایرانی در ترکیه از حداقل 128 دلار تا حداکثر 1208 دلار است. حالا اگر حتی میانگین قیمت بلیت این کنسرتها را حداقل 300 دلار در نظر بگیریم، درآمد فروش بلیت کنسرتهای خوانندههای ایرانی در ترکیه 15 میلیون دلار است.»
حالا تصور کنید که این کنسرتها در ایران برگزار و همه درآمد آنها در همین سرزمین توزیع میشد. بیشک نه فقط هنرمندان ایران در شرایط سخت اقتصادی میتوانستند تاب بیاورند و سبب شکوفایی هنر موسیقی شوند، بلکه در نهایت منجر به ساماندهی و احداث تالارها، مجموعههای فرهنگی و توسعه زیرساختها هم میشد و همچنین همدلی و وحدت اجتماعی به وجود میآورد. اما اکنون شاهد این هستیم که همه این درآمدها به کشورهای دیگر سرازیر میشود.
کارشناسان گردشگری هم به خروج این ثروت صحه میگذارند، چرا که از نزدیک شاهد تورهایی هستند که ایرانیها را برای دیدن کنسرت به کشورهای ترکیه و امارات میبرند. حال اگر قیمت تور ترکیه (40 میلیون تومان) را در تعداد مخاطبان کنسرتها(50 هزار نفر) ضرب کنیم، مشخص میشود که ایرانیها فقط در شهریور 1403، برای رفتن به کنسرت در ترکیه 2 هزار میلیارد تومان هزینه کردهاند.
این در حالی است که این ارقام، اغلب به شکل حداقلی و بدون در نظر گرفتن سایر هزینههای جانبی مسافران محاسبه شده و ترکیه نیز خدمات چندانی به مخاطبان و برگزارکنندگان کنسرتهای خوانندههای ایرانی نمیدهد. این در حالی است که وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ایران نتوانسته در سال گذشته آمار گردشگری ایران را به 5 میلیون نفر برساند و حتی ورود چینیها که مهمترین جامعه هدف جذب گردشگر هستند، بسیار کم شده است. وقتی وزارتخانه عریض و طویل میراث و گردشگری و صنایعدستی در حسرت جذب 15 میلیون گردشگر در چشمانداز چندساله پیشرو است، اما 29 میلیون گردشگر در 7 ماه گذشته از ترکیه بازدید داشتهاند.
وزارتخانه فرهنگ و گردشگری ترکیه در رابطه با تابعیت گردشگران خارجی بازدیدکننده از این کشور در شش ماه گذشته بیشترین گردشگر را شهروندان آلمانی با یک میلیون و 35 هزار و 466 گردشگر دانسته و پس از آنها نیز شهروندان روسیه، بریتانیا، لهستان و ایران. آخرین بررسیها نشان میدهد که بسیاری از ایرانیها برای حضور در کنسرتها به ترکیه میروند. فقط هم ترکیه نیست که در این زمینه به درآمدهای نجومی رسیده، نگاهی به فهرست بلندبالای کنسرتهای تابستانهای که ایرانیها در دبی برگزار کردهاند و کنسرتهای پرسروصدای خوانندههای مشهور پاپ که اخیرا در این شهر پرجمعیت ساحلی برگزار شده هم نشان از شکلگیری الگوی جدیدی در سیاستهای اقتصادی امارات دارد.
این در حالی است که ایران با داشتن موسیقی غنی اقوام و همچنین موسیقی کلاسیک پرمخاطب در دنیا میتواند گوی سبقت این رقابت را برباید. جالب اینجاست که چندی پیش استقبال بینظیر مردم از فستیوال موسیقی کوچه که در بوشهر برپا شده بود، نشان داد که این سرزمین چه پتانسیلهای کمتر دیده شده، اما ناب و غنی دارد که در صورت دیدن روی خوش به صورت باورنکردنی به شکوفایی و درآمدزایی میرسد. آیا همنشینی رئیسجمهور با سیمرغ ایران میتواند گامی برای شکوفایی این صنعت باشد؟
منبع: دنیای اقتصاد