رهبری سازمانی از درون شروع میشود
نویسنده: مارکوس وایلی- رئیس فرهنگ سازمانی در شرکت آموزش مدیریتی Insights
مترجم: مهدی نیکوئی
مفاهیمی مانند جبر و تقدیر، در فرهنگ جوامع گوناگون بشر ریشهای عمیق دارد و همواره مورد بحث بوده است. در ایران نیز به جز متفکران مختلف، شاعرانی مانند حافظ، خیام و مولانا بر لزوم حفظ آرامش و نجنگیدن با تقدیر تاکید کردهاند. توصیه آنها در حوزه مدیریت و رهبری سازمانی، همنوا با حقیقتی حیاتی است: تحول واقعی از درون شروع میشود. کارآفرینان و رهبران سازمانی استثنایی، اقداماتشان نه از جنس تقلا و جنگیدن، بلکه از انگیزه و هیجانی برمیآید که ناشی از رویاها و خودآگاهی عمیق است. آنها سپس این چشمانداز و رویاهای خویش را در ایجاد اثراتی معنادار و بلندمدت بهکار میگیرند.
طی دورههای مشاوره و آموزشی مختلفی که برای رهبران سازمانی از نقاط مختلف جهان داشتهام، همواره درباره اهمیت سلامت جسم و روان و همچنین 5جنبه کلیدی در مدیریت خود صحبت کردهام: خودآگاهی، خودباوری، هدفمندی، اصالت و تابآوری. تسلط بر این 5حوزه، رهبران سازمانی را در ایجاد تحولاتی با شفافیت ذهن و اطمینانخاطر توانمند میسازد.
1- خودآگاهی
خودآگاهی برای مدیریت اثربخش ضروری است. بدون آن، ممکن است بهطور موقت بتوانید کارها را به پیش ببرید؛ ولی به مرور زمان، شکست آنها مشخص میشود. منظور ما از خودآگاهی، درک نقاط قوت خویش، تشخیص محدودیتهای فردی و آگاه بودن از این نکته است که هر اقدام شما بر دیگران اثر میگذارد. خود را بهعنوان یک میوه فرض کنیم. آیا شبیه یک انگور هستید که ویژگیهای آن در سطح پدیدار است یا به یک آناناس شباهت دارید که پوستهای سخت و حتی اضافی از مغز لطیف آن حفاظت میکند؟ رهبران سازمانی اغلب احساس میکنند که خود را باید با هر شرایطی وفق دهند. البته انطباقپذیری ویژگی بسیار مهمی است و در بسیاری از مواقع به موفقیت میانجامد، ولی زیادهروی در آن منجر به همرنگی با جماعت و فراموش کردن ویژگیهایی است که شما را منحصربهفرد کرده است. موفقیت واقعی از پذیرش خود واقعیتان و تصمیمگیری و عمل کردن براساس نقاط قوت شخصی بهدست میآید. بهعنوان یک میوه، عصاره و ماهیت درونی شما چیست؟
ما در شرکت آموزش و توسعه مهارتهای رهبری سازمانی «اینسایتز»، از یک چارچوب رنگی کمک میگیریم تا به رهبران سازمانی در درک روحیات، ترجیحات و بهترین نواحی رشدشان کمک کنیم. چارچوب رنگی ما، 4نوع انرژی غالب افراد را نشان میدهد: سرخ آتشین، آبی آرام، سبز زمینی و زرد خورشیدی. اگر خود را بهتر بشناسید، قادر به مدیریت همدلانه، تقویت انسجام تیمهای کاری و ساختن سازمانی قویتر خواهید بود.
2- خودباوری
گاندی گفته: «شادی زمانی حاصل میشود که آنچه فکر میکنید، آنچه میگویید و آنچه انجام میدهید، هماهنگ با یکدیگر باشد.» هرگاه که بین این زنجیره و حتی بین دو حلقه از آنها گسست ایجاد شود، آرامش و سلامت روانیتان به خطر میافتد. بهعنوان مثال، اگر در محیطی غیردوستانه باشید و مجبور به پنهان کردن افکار و نظرات واقعی خود شوید، انرژیتان تحلیل میرود و خودباوری و اعتماد به نفستان آسیب میبیند. در سوی دیگر، توانایی ابراز وجود همگام با ارزشهای شخصیتان، انرژی شما را افزایش میدهد و ارتباطات عمیقتری بنا خواهید کرد. شاید برخی نام این فرآیند را صداقت یا ابراز کردن حقیقت فردی خود بگذارند. حرف زدن از صمیم قلب، نیازمند جسارت است. اگر خود را در محیطی یافتید که انرژی شما را تحلیل میبرد، قدمی به عقب بردارید و در شرایط بازنگری کنید. به این توجه کنید که در آن شرایط، میتوانید قدردان چه چیزی باشید. توجه به مزایا به جای معایب، به شما کمک میکند تا خودباوریتان را بهبود دهید و یک محیط منفی را به محیطی شکوفاکننده تبدیل کنید.
3- هدفمندی
هدفمندی به شما کمک میکند روحیه و تمرکز خود را در روزهای خوب یا بد حفظ کنید. هدفمندی مورد نظر ما با اهداف عادی کسبوکار تفاوت دارد و به جز آنکه اغلب ناملموس و لطیف هستند، به معنای همخوانی با ارزشها و خواستههای قلبی است؛ مانند میل ارتقای به جامعه یا میل به توانمندسازی کارکنان. ما در کارگاههای آموزشی خود از رهبران سازمانی میخواهیم تا روحیهشان در روزهای خوب را با سه واژه توصیف کنند.
برای این کار، از 4انرژی رنگی الهام میگیرند: سرخ آتشین، آبی آرام، سبز زمینی و زرد خورشیدی. تشخیص روحیه، ویژگیهای فردی بارز و انرژیهای غالب به خودآگاهی افراد کمک میکند و راحتتر میتوانند تبدیل به بهترین نسخه خود شوند.
بهعنوان مثال، ممکن است شما ویژگیهایتان در روز خوب خود را صمیمی، کنجکاو و پرهیجان بدانید. این ویژگیها زمانی که تشخیص داده میشوند و اولویتهایشان مشخص میشود، حسی از رضایت درونی و هدفمندی در شما ایجاد میکند. با این حال، ممکن است در روزهای بد خود احساس انزوا، سردرگمی یا اضطراب داشته باشید.
نکته کلیدی این است که به دنبال کمال نروید و همواره رفتار خود را در حالتی بین روزهای خوب و بد متعادل کنید. به نظر من 80درصد روزهای خوب و 20درصد روزهای بد واقعبینانه است. مشکلات و وقوع روزهای بد، اجتنابناپذیر است؛ اما شیوه واکنش ما تعیینکننده است. پذیرش روزهای بد و اجازه دادن به خود برای مرخصی رویکردی سالمتر در کار و زندگی است و منجر به همراستایی با اهداف درونیتان میشود. انقباض و انبساط خاطر همواره برای افرادی که در مسیر رشد هستند، پیش میآید. به جای آنکه فقط با تشخیص دایره امن خود، همواره در تقلا و تلاش برای شکستن موانع باشید، از فرآیند لذت ببرید.
برخی روزها انقباضی پیش میآید که شما را به دروننگری و آرامش بیشتر میخوانند و برخی روزها انبساط و رشد بیشتری فراهم است. فقط باید به یاد داشت که ما بهصورت فردی و سازمانهایمان بهصورت جمعی در مسیر یادگیری هستیم و نمیتوان فقط روزهای خوب را خواست.
4- اصالت
مدیران اغلب در تلاش برای آرام نشان دادن خود هستند؛ حتی اگر احساسی خلاف آن را دارند. تصور این است که کارکنان چشمشان به مدیر خود است و بدون مدیری مسلط و مطمئن، دچار تردید خواهند شد. اما چنین نگرشی فقط منجر به فضایی تصنعی و غیرانسانی میشود.
سرکوب کردن خود واقعیتان یا سرزنش دیگران برای اشتباهات (فرافکنی)، فقط منجر به استرس، فرسودگی و کاهش مشارکتجویی کارکنان میشود. مدیریت و رهبری سازمانی اصیل باواقعی بودن و ایجاد فضایی برای پذیرای کارکنان بودن، شروع میشود.
برای مدیریت اصیل، پنج توصیه داریم:
مسوولیتپذیر باشید: مسوولیتپذیری شالوده اصالت است. نتیجه اقدامات خود را بپذیرید و تیم خود را هم تشویق کنید تا به ارزیابی نقش خود در نتایج بپردازند.
از تظاهر دست بکشید: از پوشیدن ماسک برای همرنگی با جماعت اجتناب کنید. خود را همانگونه که هستید، بپذیرید. تیم خود را هم تشویق به کاری مشابه کنید تا یک محیط کاری واقعی و بهرهور بسازید.
خود را ابراز کنید: شفاف و صادقانه صحبت کنید و محیطی بسازید که اعضای تیم شما هراسی از ابراز نظرات و نگرانیهایشان نداشته باشند. این اقدام اعتمادسازی را به دنبال دارد و اطمینان حاصل میکند که صدای همه شنیده میشود. به یاد داشته باشید که نوآوری، ایدهپردازی و تشخیص اشتباهات فقط در چنین فضای پذیرندهای امکانپذیر است.
آگاهانه واکنش نشان دهید: اقدامات خود را با ارزشهای درونیتان همگام کنید. اطمینان یابید که تصمیمات شما در راستای همان فرهنگ سازمانی است که قصد ایجادش را دارید.
حاضر باشید: بر لحظه حال متمرکز باشید و تمام حواس و توجه خود را به همکارانتان بدهید. تیم کاریتان را تشویق به انجام کاری مشابه کنید. به جای توجه به اشتباهات گذشته یا نگرانیهای آینده، متمرکز بر چالشهای کنونی باشید.
5- تابآوری
مدیریت بهطور ذاتی با استرس سروکار دارد. به همین دلیل، تابآوری و توانایی عبور و بازگشت روانی از چالشها نقشی حیاتی در موفقیت بلندمدت دارد.
نگرانی به ذات خود، استرس کشیدن بابت اتفاقاتی است که رخ ندادهاند یا در کنترل ما نیستند. آنها انرژی ما را میگیرند، ذهنمان را مشغول میکنند؛ ولی نتیجهای به دست نمیآید. به جای نگرانی، انرژی و تمرکز خود را بر موارد قابل کنترل و شدنی بگذارید.
عوامل استرس در زندگی و کار خود را مشخص کنید. آیا قادر به اثرگذاری بر آنها هستید؟ آیا کاری از دستتان برمیآید؟ اگر بله، اقدامی کنید. اگر نه، رهایشان کنید. زمانی که از رهایی صحبت میکنم، موضعی آرام و سرخورده را توصیه نمیکنم، بلکه میگویم با شادمانی و اقتدار انرژی خود را از دغدغههایی بازگیرید که شما را محدود و درگیر کردهاند. پذیرش و قضاوت نکردن شرایط، کلید موفقیت شما خواهد بود.
توسعه مهارت تابآوری به شما کمک میکند که سلامت روان خود را حفظ کنید و رهبر سازمانی بهتری برای دیگران باشید. سلامت روان خود را اولویت قرار دهید تا بتوانید به تابآوری برسید. از دیگران در کار و زندگی خود درس بگیرید. برای برخی، سلامت جسم و روان ممکن است به معنای تمرکز بر ذهن، بدن یا تعادل کلی زندگی باشد. فرصتها موجودند. از آنها بهره ببرید.
در نهایت، رهبری سازمانی از درون شروع میشود. با تسلط بر خودآگاهی، خودباوری، هدفمندی، اصالت و تابآوری نه تنها میتوانید یک رهبر سازمانی موثرتر باشید، بلکه به رضایت درونی نیز میرسید. در فضای کسبوکاری پرتغییرتر از همیشه، مدیریت از درون تضمینکننده آن است که آماده الهامبخشی و ایجاد تغییرات مثبت هستید؛ چه برای خود و چه برای تیم کاریتان.
منبع: European Business Review
منبع: دنیای اقتصاد