راهکار بخش خصوصی برای پایداری انرژی
دنیای اقتصاد- هادی سلگی :
کمبود انرژی مخصوصا در زمستان در حال تبدیلشدن به یکی از اصلیترین چالشهای تولید در کشور است. چشمانداز این ناپایداری و حل آن نیازمند برنامههایی است که لازم است سیاستگذاران به دلیل اضطرار موضوع، کمهزینهترین و زودبازدهترین مسیرها را در اولویت قرار دهند. آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی کشور در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» گفت؛ درحوزه گاز اگر مسیر بهینهسازی مصرف را در پیش بگیریم، میتوانیم با سرمایه و زمان کمتری به هدف کاهش ۲۰۰میلیون مترمکعب گاز برسیم؛ این در حالی است که به گفته او مسیر تولید برای تامین همین مقدار گاز نیازمند ۶۰میلیارد دلار سرمایه است.
آرش نجفی میگوید؛ اگر بخواهیم همین مکانیزم را از محل صرفهجویی تعریف کنیم هم برای آن سرمایهگذار وجود دارد و هم مدت بازگشت سرمایه کمتر است.
در حالحاضر چه چشماندازی در حوزه پایداری انرژی کشور وجود دارد؟
در این حوزه چند محور داریم، یکی محور گاز بهعنوان سوخت که متاسفانه صدمات بسیار جدی به صنایع وارد کردهاست. ما در تابستانها معمولا با کمبود برق و در زمستان با کمبود گاز روبهرو هستیم و یکی از چالشهای ما عدمپایداری برق و گاز در تابستان و زمستان است، ولی امسال بهخاطر کمبود سوخت مایع در نیروگاهها که به علت عدمتدارک بهموقع وزارت نیرو و نفت دولت سیزدهم شکلگرفت، کمبود برق اکنون در زمستان هم به واحدهای تولیدی کشور فشار وارد میکند، لذا میتوان گفت چالش دیگر به عدمپایداری برق در ایامگرم سالبرمیگردد. مشکل دیگری هم که داریم این است که در حالحاضر برخی برآورد میکنند که احتمالا در سالآینده کمبود گاز به تابستان هم سرایت کند.
چه برنامههایی برای رفع این کمبودها باید در اولویت قرار گیرند؟
ما باید بهمنظور پایداری، محورهای سرمایهگذاری، برنامهها و مطالبهگری خود را تعریف کنیم.یکی از بحثها این است که راندمان نیروگاههای ایران نسبت به راندمان نیروگاههایی که الان در دنیا مطرح هستند، بسیار پایین است، لذا در این بخش لازم است چند موضوع را بهطور جدی برنامهریزی کنیم؛ یکی اینکه باید نیروگاههایی که امکان تبدیل به سیکل ترکیبی دارند، سریعا برای این تغییر، اولویتبندی شوند. در کنار این موضوع لازم است که نیروگاههای کمراندمان و پرمصرفی چون نیروگاه مشهد را از مدار خارج کنیم و آنها را با نیروگاههای جدید جایگزین کنیم. این امر مستلزم سرمایهگذاری است و در حالحاضر این موضوع چشمانداز ما را تعریف میکند.
چه پیشنیازهایی برای این سرمایهگذاری وجود دارد؟
یکی از موضوعات مهم این است که تا وقتی دولت بخواهد با این روش مستقیم همه فعالیتها را در انحصار خود و در چارچوب وزارت نیرو پیش ببرد، کسی را پیدا نمیکند که جرات و شجاعت داشتهباشد که از خیر پول خود گذشته باشد و در صنعت نیروگاه حرارتی سرمایهگذاری کند. برای اینکه این سند چشمانداز بهوقوع بپیوندد و ما پایداری صنعت برق داشته باشیم، قطعا باید مبحث رگولاتوری کشور حل و انحصار خرید، فروش و قیمتگذاری از وزارت نیرو برداشته شود و در اختیار رگولاتور و نهاد تنظیمگر قرار بگیرد. برخی منتقدان معتقدند؛ وزارت نیرو در اجرای قانون توسعه برق، بهجای بهرهبرداری صحیح، عملکرد نامتناسبی داشته، شورایرقابت هم اهتمام کافی را ندارد و مجلس هم برای تصمیمگیری در نوعی سردرگمی بهسر میبرد، پس این یکی از اهداف ذیل سندهای چشمانداز است که ما برای اینکه به یک حد پایداری در تولید و مصرف برق برسیم، نیازمند تغییر در نیروگاههای کشور خواهیم بود. این امر هم خود نیازمند تامین حدی از اطمینان برای سرمایهگذاران است و برای اینکه اطمینان سرمایهگذار فراهم شود باید روش دادوستد و خرید و فروش برق از وضع فعلی خارج و در اختیار نهاد تنظیمگر قرار گیرد و بخشخصوصی آزادتر و خارج از انحصار بتواند در بازار برق فعالیت کند، پس همه این شروط باید کنار هم شکل بگیرند تا ما بتوانیم ساختار پایداری را برای کشور تعریف کنیم. در شرایط حاضر و با کاهش راندمان نیروگاهها، ما کمبود گاز را در تابستان هم تجربه خواهیم کرد.
حال برگردیم به وضعیت زمستان. ما هیچوقت مشکل پایداری برق در زمستان نداشتیم و همیشه زیرساختها برای تامین برق کشور کافی بود و اگر الان با یک مشکل جدی بهنام کمبود برق مواجه شدیم به دلیل ساختارهای سوخت و تامین سوخت بودهاست. تامین سوخت چه مشکلی دارد؟
امسال قرار بود 14میلیارد دلار سوخت در نیروگاهها استفاده شود؛ شامل پنجمیلیارد دلار مازوت و 9 تا 10میلیارد دلار گازوئیل. خب همه نیروگاههای ما که امکان مصرف مازوت را ندارند، پس ما کمبود گازوئیل داریم که دلیل آنهم به این برمیگردد که گاز ما به اندازه کافی نیست و ما مجبور میشویم سوخت مایع استفاده کنیم؛ درحالیکه اگر ما ساختارهای مصرفی کشور در حوزه گاز را در ایام سرد سالکنترل کنیم، چه بسا از محل تامین گاز که یکسوخت کاملا پاک محسوب میشود، بتوانیم بخش عمده نیاز نیروگاهها را تامین و مشکلی بهعنوان سوخت مایع نداشته باشیم. برای این کار باید ببینیم محورهای اتلاف ما کجاست چون ما در حالحاضر در حد 800 تا 900میلیارد مترمکعب گاز تولید میکنیم و وزارت نفت و شرکت ملی نفت و گاز هم کلی تلاشکردهاند که تولید گاز را افزایش دهند ولی هرقدر هم این افزایش تداوم یابد با توجه به اتلاف و شدت مصرف گازی که داریم هیچوقت با هم تطابق پیدا نمیکنند، پس ما همیشه به نحو جدی ناترازی گاز داریم و برآوردها نشان میدهد هرقدر زیرساختهای تولید گاز را توسعه دهیم بازهم با 200 تا300میلیون مترمکعب در روز کمبود گاز مواجه خواهیم بود.
این موضوع باعثشده پتروشیمیها که حداقل 90میلیون مترمکعب در روز گاز نیاز دارند با کسری 30میلیون مترمکعبی مواجه شوند یعنی پتروشیمیهای کشور یکسوم ظرفیتشان به دلیل نبود گاز تعطیل میشود. این یکسوم ظرفیت تولید اینطوری هم نیست که فقط یک تعدادی را محدود کنیم بلکه نوبتی قطع و وصل میکنیم و همین باعثشده که هزینه اورهال بالا برود و عملا در سالگذشته از مسیر عدمتولید فرآوردههای پتروشیمی مختلف دومیلیارد دلار عدمالنفع داشتیم. حالا در کنار این، فولادیها و بسیاری از صنایع دیگر هم همین مشکل را دارند، بنابراین برای رفع این مشکل باید ابتدا ببینیم کجا گاز را هدر میدهیم. الان ما 21میلیون دستگاه بخاری گازی در مدار داریم که بنا به گزارش مرکز آمار ایران اگر این 21میلیون را با بخاریهای باکیفیتتر و با راندمان بالاتر جایگزین کنیم، عددی که استحصال میشود چیزی حدود 130میلیون مترمکعب است. این 130میلیون مترمکعب عملا نصف ناترازی را حل میکند، بنابراین یکی از اهداف اصلی برای پایداری منابع سوخت، همین موضوع تغییر بخاریها است. در کنار این امر باید فکری به حال موتورخانهها کرد.
ما نزدیک به 900هزارفقره موتورخانه در کشور داریم و اصلاح این موتورخانهها هم بهراحتی 70 تا 80میلیون مترمکعب صرفهجویی در پی دارد، یعنی فقط با اصلاح ساختار سیستم حرارتی در زمستان(عمدتا هم شدت مصرف گاز بهخاطر سیستم حرارت بالا در زمستان بالا میرود) ما 200میلیارد مترمکعب صرفهجویی خواهیمداشت، در کنار این موضوع تنها کافی است که پوسته و جداره ساختمانها را مرمت و بهسازی و پنجرهها را نیز تعویض کنیم. با اجرای این برنامهها مشاهده میکنیم بهجای 60میلیارد دلار سرمایهگذاری در تولید، تنها با یکچهارم این رقم میتوانیم از محل مصرف به پایداری برسیم. علاوهبر این اگر بخواهیم همین مکانیزم را از محل صرفهجویی تعریف کنیم هم سرمایهگذار وجود دارد و هم مدت بازگشت سرمایه کمتر است(در حدود 5 تا 6 سال.) بهعبارت دیگر برای این مقدار تولید گاز ما نیازمند 60میلیارد دلار سرمایهگذاری هستیم که در نهایت در جامعه اتلاف میشود درحالیکه حالا فرآیند بهینهسازی انرژی برای همه این عدد حداکثر به 16 تا 17میلیارد دلار میرسد.
تا حالا چرا این اتفاق نیفتاده است؟
خب، یکسری کارشکنیها درکار بودهاست. تاکنون همه این موارد با همکاری اتاق بازرگانی تصویبشده اما شرکت گاز به اجرای این طرحتن نمیدهد. ما بهعنوان بخشخصوصی آمادگی داریم که طی 5 سالهمه بخاریها را تعویض کنیم و بهجای آن به ما اوراق صرفهجویی ارائه دهند. حتی شرکت اجازه این کار را هم به ما نمیدهد.
احتمالا چون قرار بوده خود شرکت گاز انجام دهد؟
نه خودش انجام میدهد، نه به بخشخصوصی اجازه میدهد.
شما گفتید اگر حل ناترازی را در حوزه مصرف پیگیری کنیم بهجای 60میلیون دلار تنها با 16میلیارد دلار به همان نتیجه میرسیم. حالا بهنظر شما چقدر در حوزه اصلاح نیروگاهها سرمایه نیاز داریم که هم مصرف گاز آنها کاهش یابد و هم در حوزه برق با کاهش مواجه نشویم؟
هرمگاوات تولید برق از محل منابع تجدیدپذیر نیازمند 550هزار دلار است و ما برای تامین 20هزارمگاوات کمبودی که داریم نیازمند 10میلیارد دلار سرمایهگذاری از محل تجدیدپذیرها هستیم که به 20هزارمگاوات برسیم.
منبع: دنیای اقتصاد