تامین مالی غیرتورمی در بن بست تحریم و اعتماد عمومی به دولت
نایب رئیس انجمن اقتصاد ایران با تشریح مدل تأمین مالی غیرتورمی، به چالشهای این روش در شرایط کنونی ایران پرداخت و تغییرات کلان در سیاستگذاریهای اقتصادی را راه برون رفت از این چالش ها دانست.
فرشاد پرویزیان، نایبرئیس انجمن اقتصاد ایران، در گفتگو با خبرنگار مهر با بررسی و تشریح تامین مالی غیر تورمی، به چالشهای ساختاری این روش در شرایط کنونی اقتصاد ایران که در سایههای جنگ اقتصادی و تحریمها قرار دارد، پرداخت. وی با اشاره به بحرانهای ساختاری اقتصاد کشور به ویژه ناترازیهای موجود، افزایش بیاعتمادی عمومی و شائبههایی مانند استخراج بیتکوین برای جبران کسری بودجه، ضرورت بازنگری در سیاستگذاریهای کلان را یادآور شد و تاکید کرد که مشکلات اصلی اقتصاد ایران فراتر از حوزه اقتصاد و در ساختارهای کلان مدیریتی و بینالمللی نهفته است.
تامین مالی غیر تورمی؛ فرصتی در شرایط معمول اقتصادی
پرویزیان با اشاره به مفهوم تامین مالی غیر تورمی توضیح داد: این روش به معنای تامین مالی بدون خلق نقدینگی است؛ یعنی در این روش پول جدیدی خلق نمیشود و دولت برای تامین منابع مالی خود بهجای استقراض از بانکها، مثلاً اقدام به انتشار (و فروش) اوراق قرضه میکند.
وی با تاکید بر اینکه این روش در شرایط معمول اقتصادی کارآمد است گفت: تمامی راهحلها، فرمولها و نسخههای اقتصادی که توصیه میشود بر اساس مجموعهای از نظریات و قوانین تجربه شده در شرایط معمول اقتصادی است.
او در ادامه افزود: اما در شرایط کنونی ایران، که با تورمهای بالای 40 درصدی و تحریمهای سنگین اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، این روش به چالشهای جدی برمیخورد. در چنین شرایطی یک اقتصاددان قادر به ارائه توصیهی اقتصادی نیست چرا که الان مشکلات اقتصادی کشور راه حل اقتصادی ندارد. بر همین اساس باید اذعان داشت که در شرایط جنگ اقتصادی نباید به دنبال راه حلهای معمول بود چرا که فرمولها و راهکاهای اقتصادی اساساً برای چنین شرایطی ساخته نشدهاند.
چرا اوراق دولتی مشتری ندارد؟
یکی از چالشهای تامین مالی غیر تورمی، ناتوانی دولت در فروش اوراق قرضه است. پرویزیان علت این مسئله را بیاعتمادی عمومی به سیاستهای اقتصادی دولت و تجربههای ناموفق گذشته دانست.
پرویزیان یادآور شد تجربههای ناموفق دولت در بورس و سایر حوزهها، مردم را از خرید اوراق دولتی بازداشته و دولت را مجبور به استقراض غیرمستقیم از بانکها کرده است.
او بیان کرد: انتشار اوراق دولتی با نرخ 20 یا حتی 30 درصد، در حالی که تورم بیش از 40 درصد است، برای مردم جذابیتی ندارد. علاوه بر این، در نهایت بانکها مجبور به خرید این اوراق میشوند و این اقدام در آخر به چاپ پول و افزایش نقدینگی منجر میشود.
وی تاکید کرد انتشار اوراق با نرخ 20 و حتی 30 درصدی در شرایطی که کشور تورمهای بالای 40 درصدی را تجربه میکند نه تنها به ضرر دولت نیست که به نفع او هم هست!
چالشهای ساختاری اقتصاد ایران در سایه وابستگی به نفت
پرویزیان به وابستگی تاریخی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی پرداخت و گفت اقتصاد ایران طی یک قرن حاضر، عمدتاً بر پایه درآمدهای نفتی بنا شده و مدیریت اقتصادی ایران همواره به درآمد نفتی وابسته بوده است. هرگاه قیمت نفت بالا بوده، فشارهای اقتصادی کاهش یافته و هرگاه قیمت نفت و به تبع آن درآمد نفتی کاهش پیدا کرده، دولت به فکر اصلاحات اقتصادی و افزایش مالیات افتاده است. اما این اصلاحات اغلب بهدلیل بازگشت درآمدهای نفتی دوباره کنار گذاشته شدهاند و ناتمام مانده است.
اقتصاد ایران؛ در جستجوی تولید واقعی
پرویزیان با تاکید بر ضعف تولید ملی، به وابستگی شدید اقتصاد ایران به واردات و درآمدهای نفتی، بیان کرد: حتی در بخشهایی مانند تولید مرغ، کشور وابسته به واردات نهادههای دامی است. این نشان میدهد که مدل تولید ایران بیشتر شبیه مونتاژ است تا تولید واقعی.
نایبرئیس انجمن اقتصاد ایران توضیح داد: مرغی که نطفه، تخم، جوجه، و حتی غذا و فرمول و جیره آن وارد میشود تولید داخل نیست چرا که به محض گرانی دلار، مرغ هم گران میشود، پس حتی در تولید مرغ و تخم مرغ هم مدل ما مدل تولید CKD است. Completely Knocked Down روشی است که در صنعت، قطعات منفصله را وارد کرده و در کارخانه سرهم (مونتاژ) میکنند.
او اضافه کرد: در شرایطی که حتی تولید مرغ و تخممرغ کشور نیز به واردات نهادههای دامی وابسته است، نمیتوان از مدلهای متعارف اقتصادی انتظار معجزه داشت.
شائبههایی پیرامون بحران ناترازی انرژی
پرویزیان با بیان اینکه یکی از مسائل اساسی اقتصاد ایران، ناترازیهای ساختاری است، به ناترازیهای اقتصادی، بهویژه در حوزه انرژی، اشاره کرد و گفت:
مساله ناترازی انرژی، شرایط بحرانی در مدیریت این ناترازی و عملکرد ناکارآمد دولت در این حوزه، حتی شائبههایی نظیر استخراج بیتکوین توسط دولت برای جبران کسری بودجه را در اذهان مردم ایجاد کرده است که فارغ از صحت یا عدم صحت این ادعا، چنین موضوعاتی نشاندهنده عمق بیاعتمادی عمومی به دولت و سیاستگذاران است.
وی افزود: وقتی مردم به سیاستهای اقتصادی اعتماد ندارند و بانکها مجبور به خرید اوراق میشوند، عملاً همان استقراض از بانکهاست اما به روش غیرمستقیم و این روند دوباره به خلق نقدینگی و تورم دامن میزند.
مسائل اقتصادی یا فرا اقتصادی؟
پرویزیان با تاکید بر اینکه مشکلات اقتصادی ایران عمدتاً ریشه در مسائلی فراتر از اقتصاد دارد، بیان کرد: تحریمهای بینالمللی، محدودیت در سرمایهگذاری خارجی و ناترازیهای ساختاری داخلی، اقتصاد کشور را قفل کردهاند. در این شرایط، روشهای متعارف تامین مالی غیر تورمی، نظیر صندوق پروژه، سرمایهگذاری جمعی یا انتشار اوراق که برای اقتصادهای عادی طراحی شدهاند نه شرایط جنگ اقتصادی، نمیتوانند راهگشا باشند.
او با اشاره به ضرورت بازنگری در سیاستگذاریهای کلان گفت: مشکلات اساسی ساختاری و مدیریتی باید پیش از هر اقدامی در حوزه اقتصادی حل شوند. بدون تغییر در این ساختارها، هرگونه اصلاح اقتصادی تنها به نتایج کوتاهمدت و ناکافی منجر خواهد شد.
نایبرئیس انجمن اقتصاد ایران تاکید کرد که مدلهای تامین مالی غیر تورمی، از جمله انتشار اوراق، در شرایط عدم اطمینان اقتصادی و نوسانات شدید نرخ ارز نمیتوانند به تنهایی مشکلات را حل کنند و نیاز به بازنگری جدی در سیاستگذاریهای کلان وجود دارد.
وی در پایان تصریح کرد: تا زمانی که مسائل کلان مدیریتی و ساختاری حل نشوند، هرگونه اصلاح اقتصادی موقتی و ناکارآمد خواهد بود. این تغییرات اساسی لازمه عبور از بحران اقتصادی و بازگشت اعتماد عمومی به سیاستگذاران است.
منبع: مهر