تاریخچه خونین کانال پاناما: آیا آمریکا باز هم برای کانال پاناما خون میریزد؟
ایده ایجاد یک کانال از میانه آمریکای مرکزی سالهای سال به این فکر میکردند که چگونه مسیر کشتیهایی که قصد سفر از ساحل غربی به ساحل شرقی و بالعکس را داشتند، کوتاه کنند.
تا پیش از احداث کانال پاناما، کشتیها برای حرکت از فلوریدا به کالیفرنیا مجبور بودند کل آمریکا جنوبی را از طریق تنگه ماژلان دور بزنند اما پس از احداث کانال پاناما، این مسیر بسیار نزدیکتر شد.
اما تاریخچه این کانال سرشار از خون و کشتار بوده است.
جنگ برای جداسازی
تا سال ۱۹۰۳، پاناما جزوی از کلمبیا بود اما پس از جنگهای موسوم به جنگهای هزار روزه (۱۸۹۹ تا ۱۹۰۲) یک سلسله مبارزات مسلحانه میان احزاب لیبرال و محافظهکار درگرفت.
در نتیجه این جنگ داخلی، احزاب طرفدار استقلال پاناما توانستند خواسته خود را به کلمبیاییها اعمال کنند.
آمریکاییها نیز وارد عمل شده و کشتیهای جنگی خود را در مقابل بنادر کولون و پاناما قراردادند تا مانع دخالت ارتش کلمبیا شوند. در روز ۳ نوامبر ۱۹۰۳ میلادی، مجلس پاناما رسما استقلال خود را از کلمبیا اعلام کرد.
۳ روز بعد دولت ایالات متحده این استقلال را به رسمیت شناخت و فورا قراردادی با پاناما امضا کرد که بر اساس آن احداث کانال از روز ۱۸ نوامبر سال ۱۹۰۳ آغاز شود.
طبق این قراداد، ایالات متحده کنترل کامل بر کانال پاناما را برعهده خواهد داشت.
قرارداد توریخوس-کارتر و قتل توریخوس
پس از بحران کانال سوئز که منجر به ملی شدن این کانال به نفع دولت مصر شد، پاناماییها نیز اقدام مشابهی برای مالکیت برا کانال پاناما آغاز کردند.
در سال ۱۹۶۳، دولت آمریکا اجازه داد که در کنار پرچم آمریکا، پرچم پاناما نیز در کانال برافراشته شود. اما اینکار با تمسخر آمریکاییهایی مواجه شد که در پاناما حضور داشتند. این مساله خشم پاناماییها را برانگیخته کرد و در نهایت شورشی شکل گرفت که در طی آن ۲۰ پانامایی کشته شدند.
پس از این اتفاقات، روبرتو کیاری، رئیس جمهور پاناما رابطه دیپلماتیک با ایالات متحده را قطع کرد. کمتر از یک سال بعد کودتایی نظامی در پاناما شکل گرفت. اما پس از کودتا عمر توریخوس، ژنرال پانامایی قدرت را در دست گرفت.
توریخوس توانست در مدت کوتاهی مذاکرات برای ملیسازی کانال را به خوبی پیش ببرد و حتی توانست توجه دیپلماتیک خوبی به سمت پاناما جلب کند.
در نهایت در سال ۱۹۷۷، معاهدهای بین پاناما و آمریکا امضا شد که به معاهده توریخوس-کارتر معروف گشت. به موجب این تا سال ۱۹۹۹، کانال پاناما متعلق به کشور پاناما خواهد بود و آمریکا کنترلی بر روی آن نخواهد داشت. با این حال، ایالات متحده همواره حق خود را برای حفظ بی طرفی پاناما محفوظ داشته است و این حق را چند سال بعد با بمباران پاناما اعمال کرد.
چند سال پس از امضای معاهده توریخوس-کارتر، عمر توریخوس در یک حادثه مشکوک هوایی کشته شد. از همان زمان تا امروز انگشت اتهام به سمت آمریکا دراز شده است. دلیل این امر آن است که توریخوس قصد داشت توسعه کانال پاناما را به ژاپنیها ارائه کند تا دست الیگارشی طرفدار آمریکا را از منافع حاصل از توسعه کانال قطع کند.
عملیات هدف مشروع و بمباران پاناما
پس از مرگ توریخوس و طی چند سال درگیری سیاسی در پاناما، در نهایت ژنرال نوریگا توانست قدرت خود را تثبیت کند و به عنوان رئیس جمهور پاناما معرفی شد.
ژنرال نوریگا که در ابتدا با آمریکا همپیمان بود، پس از مدتی به سمت شوروی متمایل شد و از ایالات متحده فاصله گرفت. در نهایت در اواخر سال ۱۹۸۹، نوریگا روابط دیپلماتیک با ایالات متحده را قطع کرد.
در ۲۰ دسامبر سال ۱۹۸۹، دو کشور در وضعیت جنگی قرار گرفتند. بهانه ایالات متحده برای حمله به پاناما علاوه بر اتهامات علیه نوریگا (مانند قاچاق مواد مخدر و همینطور نقض حقوق بشر)، نقض بی طرفی کانال پاناما نیز بود.
از همان ابتدا مشخص بود که پاناما هیچ شانسی برای مقابله با بزرگترین قدرت نظامی جهان ندارد. نیروهای آمریکایی به راحتی و با چندین نوبت بمباران پاناما توانستند طی یک یک ماه و یک هفته و ۴ روز کنترل کامل پاناما را به دست بگیرند.
در جریان این تهاجم، بیش از ۶۰۰ پانامایی کشته شدند. با این حال، کمیسیون حقوق بشر آمریکای مرکزی رقم ۲ تا ۳ هزار نفر را برای کشته شدگان این تهاجم تخمین زده است.
پس از این تهاجم، ژنرال نوریگا از رهبری پاناما خلع و گیلرمو آندارا، دست نشانده آمریکاییها به عنوان رئیس جمهور جدید پاناما سوگند یاد کرد.
نیروهای آمریکایی تا سالها بعد به بهانه حفظ امنیت پاناما پایگاههای خود در این کشور را حفظ کردند.
چرا ترامپ به دنبال کانال پاناما است
پاناما کشور کوچکی است که مهمترین محل درآمد این کشور، عوارضی است که از کشتیهای عبوری از تنگه دریافت میکند. طبق پیشبینیها بین ۱۰ تا ۱۵ درصد از تولید ناخالص داخلی پاناما، مستقیم یا غیرمستقیم به این کانال وابسته است.
ترامپ از عوارض بالایی که کشور پاناما برای عبور کشتیهای آمریکایی از این کانال دریافت میکند، شاکی است و میگوید این کانال باید دوباره به ایالات متحده بازگردد.
این مساله میتواند اقتصاد پاناما را با مشکل بسیار شدیدی مواجه کند. باید توجه داشت که درآمد کانال پاناما، صرفا به جیب دولت این کشور نمیرود. بخش مهمی از این درآمد به جیب توسعه دهندگان کانال واریز میشود که از قضا اکثر آنها شرکتهای آمریکایی هستند.
همچنین بخش دیگری از درآمد این کانال برای توسعه بیشتر کانال و اقدامات مربوط به تعمیر و نگهداری نظیر لایروبی کانال و… هزینه میشود.
آیا ممکن است کانال پاناما یکبار دیگر برای مردم این کشور مرگ و نابودی به همراه آورد؟