بهشتسازی از سوریه
تهران- ایرنا- این روزها برخی رسانهها بهگونهای از سوریه خبرهای امیدبخش و شگفتانه منتشر میکنند که بعید نیست اگر حتی درصدی از آنها را به زبان انگلیسی هم انتشار دهند، شاهد سیل مهاجرت اروپانشینان به این کشور جنگزده و بیسروسامان باشیم!
آنقدر خبرهایی که در این رسانهها از سوریه بعد از دولت بشار اسد منتشر میشود خوشحالکننده، نویدبخش، امیدآفرین و بدون هرگونه مشکل برای زندگی در سوریه است که این پرسش ساده پیش میآید، رسانههای فارسی زبان که با این رویکرد به تولید محتوای عامدانه میپردازند، مخاطبان خود در گستره زبان فارسی بهویژه ایرانیان را چه فرض کردهاند؟ مخاطبانی فاقد قدرت تجزیه و تحلیل یا سواد رسانه؟
تحلیل محتوای خروجی رسانههای فارسی زبان در هفتههای گذشته بعد از سرنگونی دولت بشار اسد نشان میدهد نه تنها بهگونهای خبررسانی میکنند که اینک سوریه بهشت برین و آرمانشهری شده که حتی کشورهای غربی به گرد آن نمیرسند، بلکه چنان القا میکنند که انگار مخاطب فارسیزبان حتی امکان مقایسه اخبار را در دیگر زبانهای غیرفارسی همان رسانه ها نیز ندارد.
خطخبری رسانههای فارسیزبان از تحولات سوریه چیست؟
بهشتسازی از وضعیت سوریه بعد از اسد فقط برای مخاطبان فارسیزبان، با اهداف مختلف، آن هم نه برای تاثیرگذاری بر صحنه میدانی سوریه، بلکه ایجاد رفتارها یا کنشهایی در بین ایرانیان استبررسیهای مستند مربوط به تحلیلمحتوای نمونههای آماری اخبار چند رسانه فارسیزبان همچون بیبیسی فارسی و اینترنشنال نشان میدهد بهشتسازی از وضعیت سوریه بعد از اسد البته فقط برای مخاطبان فارسیزبانشان، با اهداف مختلف، آن هم نه برای تاثیرگذاری بر صحنه میدانی سوریه، بلکه ایجاد رفتارها یا کنشهایی در بین ایرانیان است.
استفاده از برخی تاکتیکهای عملیات روانی با هدف برجستهسازی اخبار مثبت به زعم این رسانهها از تحولات سوریه با تمرکز بر ادعای بهبود زندگی شهروندان در سوریه، درهمآمیزی اخبار جعلی و دروغ با برخی خبرهای واقعی، پرهیز از بیان سابقه سرکردگان تیم حاکم بر سوریه و تلاش برای نشاندادن چهرهای دموکراتیک و معقول، همچنین روایتسازی از آنچه که بیشتر آنها در عرصه میدانی سوریه وجود ندارد، از جمله راهبردها و اقدامات میدانی رسانههای فارسیزبان در برابر تحولات سوریه در هفتههای اخیر بوده است.
این رویکرد رسانههای فارسیزبان در حالی است که همزمان شاهد اقدامات آشکار و علنی صهیونیستها، همچنین ارسال پیام مدیران این رژیم به زبان فارسی خطاب به ایرانیان نیز هستیم و بهصراحت اعلام میکنند که دنبال ایجاد اغتشاش در خیابانهای ایران هستند؛ رسانههای فارسیزبان نیز که از یک طرف همه ظرفیتهای خود را در اختیار این جریان صهیونیستی قرار داده و حتی علنی از گروههای تروریستی وابسته به این رژیم نیز حمایت آشکار میکنند. از سوی دیگر، بهراحتی با سوار شدن بر تحولات سوریه، بهدنبال مشابهتسازی برای ایرانیان هستند تا القا کنند که نگران نباشید، بعد از براندازی، وضعیت شما نیز مانند سوریه همچون بهشت خواهد شد.
واقعیتهای سوریه
واقعیت اینکه سوریه این روزها که درگیر اوضاع بحرانی مانند هر کشور آشوبزده و جنگزده است، در داخل، شاهد سهمخواهی و درگیری بین گروههای متعدد مسلحانه با گرایشهای فکری و مذهبی مختلف بوده و هرکدام داعیه استقلال منطقهای را دارند و هر روز با یکدیگر در حال جنگ و جدال هستند.
زیرساختهای این کشور در نتیجه سالها جنگ و نیز تحولات اخیر بهشدت دگرگون شده اما در خبرهای رسانههای فارسیزبان، خبری از این واقعیتهای موجود نیست؛ آنچه برای مخاطبان فارسیزبان برجسته میکنند، برخی موارد خاص مانند فعالشدن دیسکوها و مشروبفروشیها، آزادسازی زندانیان سیاسی، ادعای بخشودگی نیروهای مسلح، لغو خدمت سربازی، بازگشت متخصصان سوری از دیگر کشورها، افزایش حقوق یا حتی ادعای برگزاری نخستین نماز جماعت در دانشگاههای این کشور بعد از نیم قرن است.
حتی برملاشدن پشت پرده برخی اخبار کذب این رسانهها مانند مسائل مربوط به زندان صیدا که به رسوایی بعضی رسانههای بینالمللی انجامید نیز در حرکت این جریان رسانهای علیه مخاطبان فارسیزبان، تاثیری ندارد، گویی که این جامعه هدف این رسانهها_ به زعمشان_ قدرت تجزیه و تحلیل یا رصد اخبار واقعی سوریه را ندارد.
تقسیمکار رسانههای فارسیزبان برای مخاطبان ایرانی
«حسن تقیزاده» از کارشناسان سیاستگذاری رسانه که در این زمینه کارهای تحقیقاتی علمی انجام داده در گفتوگو با ایرنا به تبیین این وضعیت پرداخت و با تشریح گوشهای از شیوه سیاستگذاری این نوع رسانهها، چرایی این نوع رویکرد رسانهای را بیشتر توضیح داد.
وی گفت: برای روشنشدن شیوه فعالیت این نوع رسانهها همچون بیبیسی فارسی، کافیست یک یا چندروز، اخبار این رسانه از تحولات سوریه را در زبانهای عربی، انگلیسی و فارسی این رسانه مقایسه کنیم؛ در این شرایط به خوبی وضعیت چگونگی خبررسانی این رسانه برای جامعه هدف فارسیزبان هویداست و شاید نیاز به کار تحلیلی خاصی نیز نباشد.
وی اضافهکرد: اما تحلیل محتوایی که انجام دادیم حاوی اطلاعات قابل توجهی است؛ رویکردی که اینک نه فقط بیبیسی فارسی، بلکه بیشتر رسانههای فارسیزبان خارجنشین در پیش گرفتهاند و گویی در یک اتاق فکر با همدیگر تقسیم کار و برنامهریزی کردهاند، این است که وضعیت سوریه بعد از اسد را بسیار گل و بلبل و مانند بهشت نشان دهند؛ گویی نه تنها آنجا هیچ مشکلی وجود ندارد بلکه وضعیت بسیار ایدهآلی شکل گرفته است.
این کارشناس رسانه ادامه داد: به طور نمونه با تمرکز بر یک مصداق مانند سخنان یک خانم سوری که در یک کشور اروپایی زندگی میکند و مدعی میشود میخواهد به کشورش برگردد، سرفصلی را به اسم بازگشت متخصصان به کشورشان در سوریه، القا و در گسترهای بسیار فراگیر برجستهسازی میکنند.
تقیزاده بیان کرد: همینطور در جای دیگری، مدعی بخشودگی همه نیروهای مسلح میشوند، حال آنکه اخبار میدانی از سوریه این را نمیگوید؛ مشکلات مردم در نتیجه سالها جنگ و وضعیت کنونی، بسیار بغرنج است اما این رسانههای فارسیزبان، دوگانهای معنادار با هدف به تصویرکشیدن تناقض و مقایسه را نزد مخاطبان فارسیزبان خلق میکنند که به طور نمونه در بیان خبرهای داخل ایران، «نه به فیلترینگ» را پرقدرت سردمداری میکنند اما در عین حال مدعی میشوند در سوریه جنگزده اما بعد از اسد، به هیچ عنوان مشکل اینترنت یا دیگر زیرساختها وجود ندارد و سرعت اینترنت آن بسیار بالاست.
وی افزود: البته در خروجی این رسانهها فقط در زبانفارسی آنها گویی اینگونه است که در این مدت هیچ مشکلی در سوریه نباید ببینیم؛ حال آنکه بسیار بدیهی است که هنگام بروز چنین وقایعی در هر کشوری که درگیر کودتا یا تغییر حاکمیت شده باشد، آن کشور که سالها درگیر جنگ بوده و ماهها ناآرامی را تجربه کرده، با مشکلات مختلف اقتصادی، اجتماعی و … گریبانگیر است.
این کارشناس رسانه بیانکرد: وقتی برخی اخبار این رسانهها را پیگیری میکنیم، میبینیم بیشتر آنها به طور کلی صحت ندارند یا بخش عمده آن خبر غیرواقعی و جعلی است و فقط بخشی از آن واقعیت دارد؛ در بیشتر آنها میبینیم که به بهانه یک رویداد یا یک خبر واقعی، سایر موارد کذب را نیز انتشار میدهند.
اخبار منفی فقط برای دوران اسد
تقیزاده گفت: اما در برابر این وضعیت، وقتی این رسانهها میخواهند از زمان اسد خبری منتقل کنند، تغییر ریل داده و فقط اخبار منفی و مشکلات را برجسته میکنند.
این کارشناس با تشریح برخی خطمشیهای تعیینشده این رسانهها افزود: بیفایدهنمایی تلاش ایران در قالب محور مقاومت و شکست آن، توصیف سقوط بشار با عبارات پایاننیابتیها، هشدار به سالهای پیشرو و پرچالش برای خاورمیانه بعد از سقوط اسد، برجستهسازی با تکیه بر خوشحالی مردم سوریه و مشابهتسازی آن برای مردم ایران، ارائه تصویر قوی و قدرتمند از گروههای مخالف سوری و در عین حال نشاندادن چهرهای غیر از ماهیت آنها از جمله محورهای موضوعی تولیدمحتوای این رسانههاست.
«نه به حجاب»، «نه به فیلترینگ» و «نه به حمله به اسرائیل» یا تقویت نظرهای موافق برای حمله به اسرائیل، از جمله انگارههایی است که در رسانههای فارسیزبان دنبال شده و البته رها نمیشودریل متفاوت در موضوعهای داخل ایران
وی در عین حال با اشاره به تولیدمحتوای همزمان این رسانههای فارسیزبان با تکیه بر موضوعهای داخل کشورمان به موازات اخبار سوریه گفت: این نوع سیاستگذاری فقط مربوط به رویدادهای سوریه بعد از اسد است و وقتی کار به مسائل داخل ایران میرسد، روایتی دیگر که برای مخاطبان تازگی ندارد را مشاهده میکنیم؛ با این تفاوت که سرعت خلق شایعهها و اخبار منفی این روزها بسیار زیاد و پرحجمتر شده است.
تقیزاده افزود: به طور نمونه شایعه استعفای رئیسجمهوری از مواردی بود که با اهداف مشخص آن را کلید زدند و به نظر میرسد به زعمشان دنبال قضیه بنیصدرسازی بودند.
این کارشناس رسانه ادامه داد: تحلیل محتوای تولیدات این رسانهها در موضوعهای داخل ایران نشان میدهد که بیشترین تمرکز آنان بر مسائل معیشتی و اقتصادی، سپس مسائل اجتماعی همچون حجاب و فیلترینگ است.
وی با بیان اینکه دوقطبیسازی بین جامعه دستور کار ثابت آنان است که از هر فرصت و به هر بهانهای آن را دنبال میکنند، ادامه داد: «نه به حجاب»، «نه به فیلترینگ» و این اواخر مساله جالبی مانند «نه به حمله به اسرائیل» یا تقویت نظرهای موافق برای حمله به اسرائیل، از جمله انگارههایی است که در این رسانهها دنبال شده و البته رها نمیشود.
این کارشناس رسانه گفت: وقتی محورهای موضوعی و اهداف القایی در نتیجه تولیدات این رسانهها را پیگیری میکنیم به یک کلیدواژه به نام «القای ناامیدی» میرسیم؛ همانگونه که مسئولان رژیم صهیونیستی بهصراحت اعلام کردهاند این روزها بیش از هر زمان دیگری دنبال ایجاد اغتشاش و کشاندن مردم در خیابان هستند، حالا بهانه و جرقه آن نیز برای آنها مهم نیست و منتظرند تا چنین بهانههایی را به زعمشان با یک شگفتانه خبری خلق کنند.
به گفته وی، انتشار گسترده اخبار جعلی مانند گرانی بنزین یا مسائل مربوط به حاملهای انرژی از جمله این موارد است که نشان میدهد از هر راه و امکانی دنبال بیثباتسازی در داخل کشور هستند. ضمن آنکه تمرکز بر برخی اعتراضهای صنفی_کارگری و تلاش برای خارجکردن این مسائل صنفی از ریل خود و کشاندن موضوع به مسائل ملی، از جمله دیگر اولویتهای رسانههای معاند است.
حمایت آشکار از تروریستها
تقیزاده ادامه داد: دستور کار دیگر این رسانهها که از نظر فراوانی کمّی، کمتر از موارد دیگر است اما از نظر خود، هدف مهمی را دنبال میکنند و آن اینکه، شاهد حمایت آنان از برخی گروههای ضدانقلاب و تروریستی نیز هستیم که بیپرده و عریان از آنها حمایت میکنند. حتی کار به جایی رسیده که به طور علنی از سربازگیری گروهک ترویستی داعش حمایت یا این گروهها را به این سمت راهبری میکنند؛ آن هم در حالی که خبرهای مربوط به گروهکهای دیگر تروریستی همچون منافقین را نیز در کانون توجه خود دارند.
وی در عین حال به اخبار مرتبط با افزایش دیدارهای مریم رجوی سرکرده منافقین با برخی نمایندگان پارلمان اروپا اشاره کرد و گفت: برخی از افراد و نهادها برای تحقق اهداف خود نشان دادهاند که حتی حاضرند اصول رسانهای و خبررسانی مانند قداست خبررسانی را زیر پا بگذارند و هیچ خط قرمزی در مسیری که برایشان تعریف شده، نداشته باشند.
مواجهه رسانههای داخلی
این کارشناس با تاکید بر اینکه رسانههای داخلی باید مواجهه مناسب با این رسانههای معاند داشته باشند، افزود: بررسیهای ما نشان میدهد برخی رسانههای داخل نیز ناخواسته در مسیری که رسانههای فارسیزبان ترسیم کردهاند، بازی میکنند که جا دارد در این زمینه بیشتر از گذشته هوشیار باشیم.
تقیزاده گفت: کسی نمیگوید مشکلات جامعه یا اعتراضهای صنفی را در رسانه منتقل نکنیم اما مساله این است که مراقبت کنیم در کدام مسیر این مسائل را بیان خواهیم کرد و دنبالهرو خطمشی رسانههای معاند نباشیم زیرا تنها چیزی که آنان در کشور ما نمیخواهند، آرامش و ثبات است.
منبع: ایرنا