برق و گاز تبدیل به کالای رایگان شده است
دکتر کیومرث حیدری در نشست علمی ریشههای کمبود فصلی انرژی گفت: باید بپذیریم برق و گاز کالای اقتصادی است اما اکنون تبدیل به یک کالای رایگان شده است. ما در واقع با حذف قیمت به عنوان یک عامل پیش برنده اقتصادی، مرز تقاضا را به نیاز شهروندان گسترش دادیم. منظور این نیست شهروندان پول برق و گاز را نمیدهند، اتفاقاً قیمت تمام شده را همراه با ناکارآمدی در عرضه را شهروندان ایرانی به صورت نامتقارن و غیرمنصفانه پرداخت میکنند.
اقتصادآنلاین- فرشته رضایی؛ نشست علمی ریشههای کمبود فصلی انرژی با تاکید بر برق و گاز، راهکارها و سیاستها در پژوهشگاه نیرو برگزار شد. در این مراسم که به همت انجمن اقتصاد ایران و پژوهشگاه نیرو برگزار شد، دکتر کیومرث حیدری، مدیرگروه اقتصاد انرژی پژوهشکده نیرو، گفت: مولدهای حرارتی گاز را به عنوان انرژی استفاده میکنند و آن را به انرژی الکتریکی تبدیل کرده و به شبکههای مختلف انتقال داده و به دست مصرف کننده میرسانند. گاز علاوه بر اینکه نقش موثری در تامین انرژی دارد، نقش مستقیمی هم در شبکه تامین انرژی هم دارد. در واقع به موازات شبکه برق، شبکه گاز برای مصرف کنندگان دیگر هم وجود دارد. به عبارت دیگر گاز برای حاملهای اولیه انرژی است، اما یک رقیب هم هست که به موازات دارد در تامین انرژی مصرف کننده نهایی نقش بازی میکند. نکتهای که به طور خاص تاکید دارم گستردگی همزمان شبکههای گاز و برق در کشور است و این استعدادی در اقتصاد سیاسی و اداری کشور بود که موجب شد این دو شبکه در کل کشور به طور گسترده شکل بگیرد.
وقتی کارکرد صحیح اقتصادی نداریم، داشتن منابع انرژی هم بی فایده است
وی در خصوص کمبود فصلی گاز افزود: در زنجیره عرضه 34 تریلیون متر مکعب منابع گازی اثبات شده داریم و محدودیت آن امکان تامین را متاثر میکند. عامل دوم سرمایه گذاری انجام شده برای تولید است که تقریباً سقف تولید ما اکنون روزانه به 814 میلیون متر مکعب رسیده که این سقف تولید برای تامین روزانه ما را با محدودیت تامین روزانه مواجه میکند. ظرفیت پالایش روزانه ما یک میلیارد و 93 میلیون متر مکعب است. ظرفیت ذخیرهسازی ما 4 و نیم میلیارد متر مکعب است. ظرفیت خطوط انتقال 950 میلیون مترمکعب است. در صورتی که ما ذخایر کافی و امکان پالایش هم داشته باشیم، بعضاً خطوط ما امکان تامین تقاضا به طور فصلی را نداشته و دچار مشکل میشود.
وی افزود: به طور کلی نگاهی که پشت این جریان وجود دارد، تکنیکال و گمراه کننده است. در مقایسه سه کشور ابتدا ژاپن، ترکیه و کره جنوبی نشان میدهد که ژاپن چیزی حدود 317 میلیارد کیلووات ساعت از تولید برق اش از گاز طبیعی است بدون اینکه منبع گاز طبیعی داشته باشد. این کشور دومین کشور وارد کننده گاز است با واردات 95 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی که تقریباً معادل کل مصرف سوخت کشور ما برای تولید برق است. اما آن 317 میلیارد کیلووات ساعت معادل کل تولید برق ماست. یعنی ژاپنی که گاز ندارد متکی بر گاز طبیعی وارداتی برق تولید میکند. زغالسنگ و انرژی خورشیدی منابع دیگر سوخت آن هستند. وضعیت کره جنوبی هم این کشور 160 میلیارد کیلووات ساعت برق خود را متکی بر گاز طبیعی تولید کرده است. 65 میلیارد متر مکعب گاز وارد کرده و چهارمین کشور وارد کننده گاز طبیعی است. در مورد ترکیه هم 69 میلیارد کیلووات ساعت برق خود را از گاز طبیعی تولید میکند و حدود 50 میلیارد متر مکعب گاز وارد میکند و هفتیمن کشور وارد کننده گاز طبیعی است.
دکتر حیدری افزود: مقایسه این سه کشور را قرار دهید در مقابل نظراتی که میگویند تا فلان سال گاز طبیعی کشور به اتمام میرسد. مساله ما این نیست که گاز داریم یا نداریم. نه اینکه مهم نباشد، اما مساله کشور این است که اگر بتوانیم از کارکرد صحیح اقتصاد حصول اطمینان کنیم برای ایجاد ارزش افزوده و چرخه اقتصادی عرضه انرژی، منابع گازی هر کشور دیگری میتواند به طور منابع مجازی در اختیار کشور ما باشد. ولی وقتی کارکرد صحیح اقتصادی نداشته باشیم، داشتن منابع انرژی هم تضمینی به ما نمیدهد تا در تولید و عرضه کشور از آن استفاده درست کنیم.
قیمت انرژی موجب هجوم تقاضا و کسری شده است
وی با توضیحاتی در خصوص کمبود تقاضای فصلی گاز و برق، در ادامه در نقدی به مفهوم ناترازی گفت: ما عدم تعادل بین کدام دو متغییر را میگوییم ناترازی؟ فرض کنید در اولین روز تعطیلات نوروزی میخواهید به مسافرت بروید ولی به اندازه کافی وسیله نقلیه نباشد. شما چطور با اصطلاح ناترازی برخورد میکنید؟ فکر میکنید باید به اندازه همه اینقدر وسیله نقلیه داشته باشیم که هیچ کس جا نماند یا اینکه مدیریت صورت بگیرد و اولویت بندی بر اساس فرض و فهم آدمها از سفر و الزامش به سفر انجام شود؟ ما میخواهیم تقاضا را با عرضه مقایسه کنیم یا نیاز را؟ یکی از ایرادات به مفهموم ناترازی این است که نیاز را در مقابل عرضه قرار میدهد.
دکتر حیدری اضافه کرد: نقش قیمت و کسری تعدیل شده در ناترازی مشهود است. چون سیاست موجود باعث هجوم تقاضا شده است. ما سیاستگذار را به کدام سمت توصیه میکنیم که متوجه شود ظرفیت حقیقی که باید سرمایه گذاری شود چقدر است؟ ناترازی از منظر اقتصادی مفهومی مبهم و گمراه کننده است و نگران هم هستم که این دارد تسری پیدا میکند با مسایل مختلف مثل ناترازی پولی، مالی و هر چیز دیگر.
برق و گاز تبدیل به یک کالای رایگان شدند
وی ادامه داد: نگاه عامل محور نمیتواند مشکلات این حوزه را حل کند و متاسفانه ما در نگاه عامل محور متوقف شدیم. رشد تقاضای برق در فصل سرما، ظرفیت سازی جدید نیروگاههای حرارتی و فشار تامین سوخت، افزایش تقاضای مستقیم گاز مشترکین موجود غیر نیروگاهی (خانگی و غیرخانگی)، افزایش تقاضای جدید طرحهای مستمر گاز رسانی جدید و عدم کفایت برای پوشش تقاضای جدید از عوامل مکانیکی کمبود فصلی برق و گاز است. فقط نگاه به این نکته محدود شده که وقتی تقاضا داریم، چرا سرمایه گذاری نمیکنیم؟
این پژوهشگر حوزه اقتصاد انرژی با توضیحاتی در خصوص تغییر اقلیم و گرمایش زمین و ضرورت استفاده خانوادهها در کشورهای مختلف از وسایل سرمایشی، توضیح داد که بر اساس گزارش IEA در کشورهای مختلف مردم اینگونه قضاوت نمیکنند که استفاده از این وسایل خوب است یا بد است بلکه اقدام به تهیه آن میکنند. بر این اساس استفاده از کولر گازی در کشور ما هم افزایش مییابد. حتی بر اساس این گزارش خانوادهها چه در ایران و چه ژاپن یا آلمان فرقی نمیکند وسایل سرمایشی چقدر بهره وری انرژی دارند، اما این فرق وجود دارد وسایل موجود در این بازارها از بیشترین بهره وری برخوردارند. تاکید این گزارش این است که اینقدر مردم را تشویق نکنید که به برچسب انرژی دقت کنید مردم به هر چیز در دسترس گرایش دارند بنابراین سعی کنید وسایل در دسترس را بهینه کنید. نکته دیگر اینکه وقتی محدودیت در برق و گاز داریم انتظار نمیرود شبکههای این دو نوع انرژی را گسترش بدهید.
وی با اشاره به دلایل کمبود انرژی به فرسودگی نیروگاهها اشاره کرد که به عنوان نمونه یک سوم نیروگاهها بالای 20 سال عمر دارند. در بحث گاز هم افت فشار گاز داریم و خطوط لوله ما هم گاهی نیم قرن قدمت دارند.
کیومرث حیدری در خصوص محرکهای کمبود فصلی به عوامل اقتصادی هم اشاره کرد و گفت: در عوامل اقتصادی هم قیمت برق و هم قیمت گاز را به عنوان یک عامل تاثیرگذار حذف کردیم. باید بپذیریم برق و گاز کالای اقتصادی است. اما برق و گاز تبدیل به یک کالای رایگان شدند که ما در واقع با حذف قیمت به عنوان یک عامل پیش برنده اقتصادی، مرز تقاضا را به نیاز شهروندان گسترش دادیم. منظور این نیست شهروندان پول برق و گاز را نمیدهند، اتفاقاً قیمت تمام شده را همراه با ناکارآمدی در عرضه را شهروندان ایرانی به صورت نامتقارن و غیرمنصفانه پرداخت میکنند. دومین موضوع این است که ما سرمایه گذاری معکوس انجام میدهیم و به ابزاری سیاسی تبدیل شده که هر کسی میخواهد مثلاً نماینده شود وعده میدهد من منطقه شما را از منطقه گرم به منطقه معتدل بدل میکنم. اما شما اگر گسترش مناطق گرم را نگاه کنید ما هر سال با سیاستگذاری غلط بخشهایی از کشور را به سمت مناطق گرمسیر میبریم. ضمن اینکه سیاست گذاری اشتباه قیمتی داریم. یعنی از چند سال گذشته زمانی که تقاضا زیاد میشود کشور را به 5 اقلیم تبدیل کردیم که در جداول تعیین اقلیم برای مصرف انرژی، مردم را تشویق به افزایش مصرف انرژی در زمان پیک مصرف کرده ایم. مثل این است که شما در زمان پیک تعطیلات قیمت بلیت سفر را کاهش بدهید. این سیاستگذاری غلط است.
حمل مساله به جای حل مساله
وی در مورد راهکار ممانعت از گسترش ناترازی هم بیان کرد: به اختصار بهبود حکمرانی در کشور، تقویت استعداد خرد دوستی خودجوش اقتصادی با کاهش نقش دولت، توقف و بازبینی شیوههای مشوق بحران در دوره بحران، ایجاد اتصال میان سرمایهگذاری جدید و گسترش گازرسانی، رفع دوگانگی در حوزه قیمتگذاری و استانداردها، رفع محدودیتهای فعلی با هدف گسترش تعاملات بین المللی و بهبود فناوری و سرمایه گذاری جدید از مباحث پیشگیری کننده از تشدید ناترازی هاست.
دکتر حیدری در پایان در خصوص توصیههای سیاستی و راهکارها هم بیان کرد: عوامل برون زا مسایل صنعت برق برخواسته از شرایط کلان اقتصادی است و مسایل اقتصادی به همراه قیمت تکلیفی و یارانهها، دشواری تامین مالی و سایر واقعیتهای مشابه خارج از کنترل از جمله مشکلات ما است. اما مهمتر از اینها، فقدان مهارت کافی در سطح حکمرانی برای شناسایی و حل مساله است. آنچه وزارت نفت و نیرو و حتی دولت را رنج میدهد این بعد مساله است در واقع حکمرانی کشور حمل مساله را جایگزین حل مساله کرده است و گهگاه آن را دست به دست میکند.
منبع: اقتصاد آنلاین